سفرنامه اربعین۲
🔹🔹🔹🔹🔹
از مشرق و مغرب همه بودند مسافر
با پای پیاده، نه زمینی! نه هوایی!
می گفت کسی: آنکه توانست و نیامد،
بیچاره نفهمید که کرده چه جفایی !
القصه به پای دلمان طی شد و طی شد
این راه که پُر بود، پُر از عطر رهایی
🔹🔹🔹🔹🔹
هدایت شده از حامد کاشانی
زیارت اربعین .pdf
625.7K
زیارتنامه #اربعین با ترجمه آسان و خط درشت
@kashani1395
برای حماسه پیاده روی اربعین حسینی:
همه از هر کجا باشند از این راه می آیند
به سویت ای امین الله! خلق الله می آیند
زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد
زمین و آسمان با زائرانت راه می آیند
ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا
به شوق دیدن تو پا به پا، همراه می آیند
مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست
به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه می آیند
قیامت کرده ای، انگار تصویری است از محشر
که دوشادوش هم نزدت گدا و شاه می آیند
نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم میگیرند
به لطف گوشه چشمت عاقبت کوتاه می آیند
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
@smmshafie
🔹🔹🔹🔹🔹
#یا_حسین
#اربعین
چتر را می بندم و روی زمین می ایستم
زیر باران امام اولین می ایستم
اذن می خواهد به ایوان نجف داخل شدن
بین صف پشت سر روح الامین می ایستم
تا مگر من را ببیند شمس چشمان علی
کاهم و تا مرگ زیر ذره بین می ایستم
جسم و جانم جملگی قربانی دست خدا
تا ابد پای امیرالمومنین می ایستم
سرزنش عزم مرا چندین برابر می کند
میخم و سرشار عزمی آهنین می ایستم
می روم پای پیاده از نجف تا کربلا
من برای مِی شدن تا اربعین می ایستم
هر که پامالم کند مرگش فراخواهد رسید
مثل مین با مسلمین من پای دین می ایستم
إنّ فی حَبل الوَتین نبضٌ أُسَمّیهِ الحسین
تا قیامت با همین حبل المتین می ایستم
هرکجا نام حسین آید وسط خواهم گریست
هرکجا نام یل ام البنین می ایستم
محسن رضوانی
#کانون_شعر_دعبلانه
🔹🔹🔹🔹🔹
هدایت شده از شعر هیأت
#زیارت_اربعین
#غزل
🔹آه🔹
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد
باشد، ولی عاشق دل کمطاقتی دارد
مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری
این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد
جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه...
گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد
نذر زیارت داشتم از جانب «سردار»
اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد
این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست
هر گوشهای یک دلشکسته حاجتی دارد
📝 #محمدمهدی_سیار
🌐 shereheyat.ir/node/4846
✅ @ShereHeyat
💢 #مصاحبه| خیلی سعی کردم توصیف کنم. نمیدونم موفق شدم یا نه!
🔘مصاحبه با رضا عیوضی
📝 #فروغ_زال
»... امسال كه همه از «جاماندگان» شديم سایت راه راه با نویسندهی کتاب «او یافت مرا» گفتوگویی انجام داده است. این كتاب خاطرات رضا عيوضي از پياده روي اربعين است و چون نويسندهي آن يك طنزپرداز هست با كمي مزاح نوشته شده كه به گفته خودش...»
✅متن کامل این مصاحبه داغ و خواندنی در اینجا: b2n.ir/148737
📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
🌹نکاتی از استاد🌹
شاعری موفق تر است که از همه هنرمندی ها یک بهره متعادلی داشته باشد.
مثلا یکجا با تلمیح نمکی به کلامش ببخشد و یکجا با تمثیل و ... .
البته منظور این نیست که همه آن هنرمندی ها را در یک شعر جمع کند که خود این کار بسیار مشکل است و کار هرکس نیست. مثلا در شعر حافظ می توان به این گونه اشعار دست یافت.اشعاری که اگر حتی یک کلمه از آن را تغییر دهیم کل ساختمان شعر بهم می ریزد.
قیصر امین پور نه بهترین غزلسرا و نه بهترین رباعی سرا و نه بهترین شاعر شعر نو بود اما چرا در دل همگان جای دارد؟
چون در هر یک از آن هنرمندی ها یک اثر خوب و عالی دارد و اشعارش مورد تشویق پسند های مختلف می باشد.
#درس
🔹◼️🔹◼️🔹◼️🔹
🌹بخشی از ترکیب بند علی فردوسی تقدیم به ختم المرسلین پیامبر خدا محمد مصطفی🌹
بوی عطرش کوچه های مکه را بر داشته
او که بین شانه اش مُهر نبوت داشته
بین موهای سیاهش چارده موی سپید
خرمنی جو گندمی پیچیده در هم کاشته
در شب مویش نمایان بود صبح روشنی
بیرقی از نور در پیشانی اش افراشته
شانه زد در موی خود، آیینه از حسرت شکست
در تبرّک هرکسی یک تار مو برداشته
با نمک تر بوده از یوسف، خدا در خلقتش
هرچه بوده ست از هنر در جان او انباشته
🔹◼️🔹◼️🔹◼️🔹
هدایت شده از شهرستان ادب
🔻شه ذوالعطا
(شعری از #امیرحسین_کمال_زارع -اعضاء دوره هفتم #آفتابگردان_ها- به مناسبت شهادت #امام_حسن مجتبی علیهالسلام)
▪️«آیینۀ جمال و جلال خدا، حسن
مبهوت ذات اقدس حق، زابتدا، حسن
سر تا به پا تجلی نور هُدی، حسن
پا تا به سر حقیقت در حق فنا، حسن
در پاسخ «اَلَستُ» سراسر «بلی»، حسن
مهرش کنار چشمۀ چشمش روان شده
کوه کرم، اَريكۀ آتشفشان شده
«حکمش مدار دایره کُنْ، فَكانْ» شده
خِجلتزده سپهر، کران تا کران شده
بر سفرهاش نشسته امیر و گدا، حسن
خاک درش به فرق شهان تاج افتخار
گوید تبارکالله از این خلق، کردگار
چون روی او بدیدم و آن زلف تابدار
«آمَنْتُ بِالَّذي خَلَقَ اللَيلَ وَ النَّهار»
سيّد، زکی، تقی و امین، مجتبی، حسن
افتاده دل به دام سیهزلف در شکن
کز عطر او رسیده نصیبی به هر خُتَن
ما را چه جای صحبت از آن شاه پُر مِحَن
کو بر دلش نشسته دو صد داغ در وطن
وِرد لب غریب به هر کوی «یاحسن!»
نقاش جان! به صفحۀ خاکش حرم بکش
دستی برآر و خط عدم روی غم بکش
پشت فلک ز حُسن حرم نیز خم بکش
خیل مَلَک به درب حریمش خَدَم بکش
هرچند ساکن است در اوجِ سما، حسن
مست شراب جامِ ازل، شاه لَمْ يَزَل
نامش هزار مرتبه «احلی مِنَ العَسَل»
شمشیرِ شيرِ معركۀ شیر با جمل
خيزَد دوباره بانگِ فَفِرُّوا إلَی الجَبَل
تا پا نَهَد به معرکۀ اشقیا، حسن
او را جمال طلعت شمسش زبانزد است
مهرو، کشیدهابرو و گیسو مُجَعّد است
در بُهت رفته عالم و آدم مُردّد است...»
🔗 متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11716
#شعر_آیینی
☑️ @ShahrestanAdab