هدایت شده از شعر هیأت
💠 تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
«تفألی به مرثیه #امام_سجاد علیهالسلام در اشعار حافظ»
🔹همواره این سؤال برای حافظپژوهان مطرح بوده است که آیا حافظ در مورد معصومین علیهمالسلام شعری سروده و اساساً به حوزه شعر ولایی ورود پیدا کرده است یا خیر؟
ابیاتی را میتوان مثال زد که حافظ در آنها به تصریح یا تلویح اشارهای به اهلبیت علیهمالسلام داشته است. بهعنوان نمونه در بیت زیر صراحتاً به این موضوع پرداخته است:
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
و در مثال بعدی اینگونه برداشت میشود که تلویحاً نگاهی به ماجرای عاشورا داشته است:
رندان تشنهلب را آبی نمیدهد کس
گویی ولیشناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآنجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
🔸ایهامی که در شعر حافظ حکمفرماست، باعث شده است تا اشعار او جنبه چندوجهی و رازآلود پیدا کند و میتوان برای ابیات او تأویلهای مختلفی ارائه کرد. تفأل به شعر حافظ نیز نتیجه همین چندوجهی بودن و تأویلپذیری شعر او است.
وجود چنین ظرفیتی در اشعار حافظ و شعرایی مانند او، باعث میشود که از نگاه یک ستایشگر، اشعار ایشان در زمره اشعار «کاربردی» قرار بگیرد تا بتوان از آنها در محافل اهلبیت علیهمالسلام بهره برد. چرا که شعر «کاربردی» شعری است که ناظر به شخص، زمان و مکان خاصی نیست و قابلیت این را دارد که بر حال افراد مختلفی منطبق شود. در اشعار کاربردی باید دید فضای کلی شعر و کلمات به کار رفته در آن، با حالات کدامیک از معصومین علیهمالسلام تناسب دارد تا بتوان آن شعر را در مجلس مورد نظر استفاده کرد.
به این دو نمونه دقت کنید:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم...
سعدی
آیا این بیت عاشقانه و ابیات بعدش نمیتواند خطاب به مثلاً امیرالمؤمنین علیهالسلام خوانده شود؟
یا این شعر عاشقانه نمیتواند زبان حال حضرت مسلم علیهالسلام در کوفه باشد؟
بيدل و خسته در اين شهرم و دلدارى نيست
غم دل با كه توان گفت كه غمخوارى نيست...
هُمای شیرازی
🔹نمونههای فراوانی را میتوان بهعنوان شاهد مثال آورد که یک شعر با رویکرد عاشقانه، قابلیت این را دارد تا در محافل اهلبیت علیهمالسلام مورد استفاده قرار بگیرد.
طبق آنچه بیان شد به این غزل حافظ دقت کنید:
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد
در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو به جز جان او سپند مباد
شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی
که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
آیا این شعر عاشقانه نمیتواند با حال و هوای امام سجاد علیهالسلام در شام غریبان منطبق باشد؟ پیشنهاد میکنم یک بار دیگر شعر را مرور کنید.
...