#شب_دوم
#ورود_به_کربلا ۳
رنگها رنگ خزان است، بیا برگردیم
این سفر بار گران است، بیا برگردیم
صحبت از جایزه و ملک ری و گندم بود
خواهرت دلنگران است، بیا برگردیم
چشم شوری به علی اکبرتان خیره شده
قصۀ مرگ جوان است، بیا برگردیم
صحبت از دیدۀ دریایی عباس شده
تیرها بین کمان است، بیا برگردیم
ساربان خیره شده بر خَم انگشتریات
خنجرش نقره نشان است، بیا برگردیم
خواب دیدم که سرت بر سر خاک افتاده
رنگ این خاک همان است، بیا برگردیم
یک طرف این همه زن، در طرف دیگر جنگ
لشگری چشمچران است، بیا برگردیم
#علی_اشتری