eitaa logo
دعبلانه
406 دنبال‌کننده
707 عکس
268 ویدیو
43 فایل
منی که باز برآنم که #دعبلانه برایت غزل ترانه بخوانم در آرزوی عبایت... 🌹گزیده ای از اشعار ناب فارسی @debelane
مشاهده در ایتا
دانلود
فضائل یَلِ اُمّ البنین ببین به دو چشم که امتحان خدا داده است پس به دو دست #نقاشی #حسن_روح_الامین #محمدرضا_طهماسبی
سری عظیم، سرآمد، سری ذبیح الله سری که خود سر یحیی ز دیدنش خجل است #نقاشی #حسن_روح_الامین #محمدرضا_طهماسبی
🌹السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام🌹 بردم به شه پناه و خزیدم به بارگه کو بر گدا به لطف نظر داده بار گه آن شه که ره نبرده به وصفش مگر خیال نی نی خیال نیز به وصفش نبرده ره جامی چو از ابهت آن آستان زدم هوش از سرم پرید و فتاد از سرم کُلَه مست وی ام چه مستی؟ سر تا به پا خراب عبد وی ام چه عبدی؟ پا تا به سر گُنه شاها! به غیر جود میفکن به زر نظر ماها! به غیر عفو مکن بر گنه، نگه سلطان طوس شاه سریر رضا که نیست همتای شأن و منزلتش هیچ پادشه آری همان شهی که به تسلیمش اندرند شاهان، یکان یکان و سواران، سپه سپه...
هدایت شده از شهرستان ادب
24.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم شعرخوانی در مراسم پیاده روی ، ، آبان ۱۳۹۶ (به مناسبت شب اول ماه ) 🔗 کتاب اثر «محمدرضا طهماسبی» را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: adabbook.com/واژگان-واژگون ☑️ @ShahrestanAdab
🌹🔸🌹🔸🌹🔸🌹 قالی نشین چه قال و مقالی کند به زهد جز بوریای تو همه بوی ریا دهد 🌹🔸🌹🔸🌹🔸🌹
🌹قصیده مدح امام حسین علیه السلام🌹 خوشا! خوشا من! که بار دیگر به طوف آن آستان رسیدم خوشا! خوشا من! که «کلبهُم باسطٌ ذِراعَیْهِ بالوَصیدم» قسم به زیتون و سیب و گندم، به چال آن گونه در تبسّم قسم به شعبان به روز سوم، که داده عشق تو را نویدم دو چشم الماس‌گونِ رَهزن، بَرَد به خوف و رجا دل از من که چشم عالم از آن دو روشن، که هر دو را عبد زَرخریدم زمانه از هرچه بد تَهی شد، جهان به عشق تو منتهی شد و «عاذ فطرس بمَهده» شد، وعید را وعده ام وَ عیدم به عشق وقت اداء دین است، ازل به شور و ابد به شین است از آفرینش غرض حسین است و او مراد است و من مریدم حسین ماهِ تمامِ تابان، حسین راه نجات انسان حسین شاه قدیم الاحسان، حسین آن مصحف مجیدم حسین رحمت، حسین وسعت، حسین عصمت، حسین غیرت حسین راز عظیم خلقت، حسین عشق من و امیدم حسین اولی، حسین اعلا، حسین دنیا، حسین عقبا حسین اینجا، حسین آنجا، حسین آنکه جز او ندیدم قسم به والفجر دیدگانش، قسم به والیل گیسوانش به اوج دریای بیکرانش، که موج او کرده ناپدیدم قسم به کهف و به «والرقیمش»، صراط همواره مستقیمش که سر نگردانم از حریمش، به آن خدایی که آفریدم خوشا اگر بند او اسیری، خوشا اگر جود او فقیری، که عشق اگر اوست من دچارم، که تیغ اگر اوست من وریدم خوشا! خوشا من! که «کلبهُم باسطٌ ذِراعَیْهِ بالوَصیدم» خوشا! خوشا من! که بار دیگر به طوف آن آستان رسیدم
🌹🔹🌹🔹🌹🔹🌹 خوشا! خوشا من! که بار دیگر به طوف آن آستان رسیدم خوشا! خوشا من! که «کلبهُم باسطٌ ذِراعَیْهِ بالوَصیدم» 🌹🔹🌹🔹🌹🔹🌹
🌷السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 🌷 🔹🔹🔹🔹🔹 بردم به شه پناه و خزیدم به بارگه کو بر گدا به لطف و نظر داده بار، گه آن شه که ره نبرده به وصفش مگر خیال نی! نی! خیال نیز به وصفش نبرده ره جامی چو از اُبُهت آن آستان زدم هوش از سرم پرید و فتاد از سرم کُلَه مست وی ام چه مستی؟! سر تا به پا خراب عبد وی ام چه عبدی؟! پا تا به سر گُنَه سلطان طوس شاه سریر رضا که نیست همتای شأن و منزلتش هیچ پادشه آری همان شهی که به تسلیمش اندرند شاهان یکان یکان و سواران سپه سپه مالی و عُدَّتی به کف آورده منکرش اما چه مال و عُدّه که مالاً وَ عَدَّدَه تا باد خصم وی به چَهِ وَیل ماندا آن چَه که کس بر او متصوّر نگشته تَه 🔹🔹🔹🔹🔹 بخشی از قصیده 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1267531799Ce8b62503c9
🌹السلام علیک یا امام الرئوف علیه السلام🌹 ای ماه و اختران همه در چاپلوسی ات بر پای می زنند سرِ پایبوسی ات ناهید و زهره مشتریانی که مانده اند انگشت بر دهان شکوه ونوسی ات خورشید را به وقت تجلی زمین زده است یک ذره از شمایل شمس الشموسی ات
🔹🏴🏴🔹🏴🏴🔹 «نوزدهم» فضایل یل ام البنین ببین به دو چشم که امتحان خدا داده است پس به دو دست ببین که یوسف آل علی به حب ولی رقم زده ست چه سان احسن القصص به دو دست 🔹🏴🏴🔹🏴🏴🔹
🏴🏴🏴🔹🔹🏴🏴🏴 «بیست و یکم» سری مجرد تنها سری که مستقل است سری که از ازل از تن جدا و منفصل است سری سرشته ز نور حریق و نوش رحیق سری که شانش اجل از حجاب آب و گل است سری که بسته دو عالم به تاری از مویش سری که نیت قدقامتش به قد قتل است سری که در پی او می دوند انس و ملک سری که قافله سالار کاروان دل است سری مقدس و بشکوه همچو قرص قمر مهی چنین نه به ابر اندر است و مضمحل است سری که سرزده آمد به خواب ابراهیم سری که دشنه برای بریدنش دودل است سری عظیم سرآمد سری ذبیح الله سری که خود سر یحیی ز دیدنش خجل است آهای راهب نصرانی این سر عیسی است که دشت شب ز دمش چون تنور مشتعل است گلاب و مشک و هل آور بشوی این سر را خود این سر ارچه معطرتر از گلاب و هل است به ذلت این سر گردن نمی نهد هیهات به اوج نی نزند سر سری که منفعل است ز سر گذر کن و سر نه به دامنش دل من که سر نباشد آنکه به شانه متصل است شنید تاک خماری ز خیزرانی مست که چل شفای لبش روحبخش و غم گسل است به اربعین فقط انگور می شود مبعوث ز خم بپرس چه رازی نهفته در چهل است 🏴🏴🏴🔹🔹🏴🏴🏴
🔹🔹🔹🔹🔹 خوشا خوشا من که بار دیگر به طوف آن آستان رسیدم خوشا خوشا من که کلبهم باسط ذراعیه بالوصیدم 🔹🔹🔹🔹🔹