eitaa logo
دعبلانه
408 دنبال‌کننده
707 عکس
268 ویدیو
43 فایل
منی که باز برآنم که #دعبلانه برایت غزل ترانه بخوانم در آرزوی عبایت... 🌹گزیده ای از اشعار ناب فارسی @debelane
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دعبلانه
می روم گاهی خراسان گاهگاهی کربلا یک طرف شمس الشموس و یک طرف شمس الضحی هر دو تنها، هر دو دور افتاده، هر دو خون جگر کار عشق این است آری اَلبلاءُ لِلولا از علی هر کس نشان دارد به غربت مبتلاست او حسین بن علی شد، این علی موسی الرضا او جوانان بنی هاشم شهیدانش شدند «ای جوانانِ عجم جان من و جان شما» اصفهان، شیراز، مشهد، فکّه، خرّمشهر، فاو سوریه، لبنان، فلسطین، کلُّ ارضٍ کربلا مهدی جهاندار
🔸دعبلانه🔸 🌹السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام🌹 🌷السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام🌷 زائر کربلا شدم انگار تا به صحنت قدم نهادم باز تا نگاهم به آب حوض افتاد شعله زد آه از نهادم باز از حرم تا حرم گریزی زد دل تفتیده ، چشم پر اشکم طوس تا کربلا، چه غوغاییست من که دلتنگ روضۀ مشکم امیرحسین کمال زارع 🌺🌺🌺🌺
🔸دعبلانه🔸 🌕🌕🌕🌕🌕🌕 ای ماه و اختران همه در چاپلوسی ات بر پای می زنند سرِ پای بوسی ات ناهید و زهره مشتریانی که مانده اند انگشت بر دهان شکوهِ وِنوسی ات خورشید را به وقت تجلّی زمین زده ست یک ذرّه از شمایل شمس الشموسی ات... محمدرضا طهماسبی 🌕🌕🌕🌕🌕🌕
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 غزل‌ترانه‌ای به بهانه‌ی بازگشایی درهای ظاهری حرم امام رضا علیه‌السلام 🚩 پرچمِت بالای گنبد داره دس تکون میده گنبدِت داره چه جلوه‌ای به آسمون میده کاشیای حَرمِت آدمُ آروم می‌کنه چلچراغای رواقِت به آدم جنون میده! گاهی وقتا با خودم فِک می‌کنم امام‌رضا یه گوشه به کفترا نِشسته آب و دون میده! یه نفر توو کاروونمون از اون اصفونیاس یه ژتون گرفته هِی به این و اون نشون میده! یا امام‌رضا به خادمِت بگو چرا فقط شکلاتاشُ به بچه‌های کاروون میده!؟ یا امام رضا فروشگاه کنار حرمِت جنساشُ تازگیا یه کم داره گرون میده! خوش به حال اونکه سربند امام‌رضا داره جون دادن برا امام‌رضا خدایی جون میده اربعین یه موکبه تووی مسیر کربلا که چاییش بوی گلاب ناب و زعفرون میده... @mehdi_jahandar
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
"شهیدان خدایی" ترَی النّاسَ سُکارا وَ ما هُم بِسُکارا در این میکده مستیم و خماریم نگارا پسر تشنه لبان مُرد، نگفتند به هاجر پدر سوخت در آتش، نگویید به سارا چهل روز چهل روز گذشت و تو نبودی پر از شعبده شد شهر، بینداز عصا را جهان رنگ به رنگ است، جهان بر سر جنگ است نه با دوست مروّت، نه با غیر مدارا سبک روح گذشتید، دل ماست که تنهاست شهیدان خدایی کجایید خدا را ترَی النّاسَ سُکارا، شهیدان همه مستند بیا ساقی مستان، وَ ما هُم بِسُکارا @mehdi_jahandar
هدایت شده از شهرستان ادب
🔻بهشت (شعری از به مناسبت میلاد علیه‌السلام) ▪️وقتی از ذوق و شوق زیارت التهابِ جنون در سرم بود چشمم افتاد به چشمهایش خادم زائران حرم بود دیدم از آتش عشق مولا سوخته جامه‌ی عقل و هوشش شال سبزی چنان عاشقانه دست انداخته روی دوشش بیدل و شاد بود او از اینکه حافظ حرمت شاه طوس است مولوی مستی‌اش را ندارد چون که او مست شمس‌الشموس است در طوافی خوش و کودکانه گشته بودم تمام حرم را گرچه هر سوی آن آشنا بود باز گم کرده بودم خودم را رفتم و گفتم آقا ببخشید! (محو در نور گنبدطلا بود) گفتم آقا کجایید؟ هستید؟ (غرقِ دریای لطف رضا بود) وه چه حال خوشی داشت سید هرچه احوال خوش را چشیدم هرچه رفتم به هر سو به هرجا خوشتر از او به عمرم ندیدم عاشقی را چه زیبا بلد بود شور تازه به آب و گلم داد گرچه سرخیلِ گمگشتگان بود راه خوبی نشانِ دلم داد وه که عاشق به او می‌‌توان گفت هرکه اینگونه سرگشته باشد هرکه با پای دل صحن در صحن دم به دم، رفته... برگشته باشد آنطرف‌تر سوی کفشداری کفش‌های خودم را که بردم فارغ از دیگران، کفش‌ها را... نه! خودم را امانت سپردم با خودم گفتم اینجا بهشت است هیچ‌جا این‌قَدَر محترم نیست گفتم این من نه! این من نه! این من لایق پاکیِ این حرم نیست رفتم و در هوای زیارت عاشقانه، چه بی‌خویش رفتم هرچه از شرم پا پس کشیدم با خجالت کمی پیش رفتم چشم بستم، گشودم، چه دیدم؟ دیدم آری که ابر بهارم آری آن هم چه ابری! چه ابری! که ضریحی در آغوش دارم السلام علیکی شنیدم من نگفتم کس دیگری گفت آخر آنجا که من من نبودم آری از من من بهتری گفت من نبودم، چه بودم؟ که بودم؟ هرچه بودم فراموش کردم هرچه گفتم من دیگری گفت من فقط مو به مو گوش کردم هرچه دیدم به چشمی دگر بود من به گوشی دگر گوش کردم هرچه گفتم زبانی دگر گفت بودنم را فراموش کردم خیس باران فقط مویه کردم از خودم شکوه کردم دمادم حرفهای دلم را بلد بود چیز دیگر نیامد به یادم گفتم ای جان! دل من گرفته دوست دارد ببارد بموید ابر دلتنگِ هر سو دویده غیرِ باران چه دارد بگوید؟ یادِ او خوش که خطّ نگاهش دید بال کبوتر ندارم یادِ من داد هر سو که رفتم چشم از گنبدت برندارم کاشکی تا ابد تا همیشه بنده‌ی آستان تو باشم خادمِ زائرانت اگر نه، زائرِ خادمان تو باشم 🔗 این اثر را از فروشگاه اینترنتی تهیه نمایید: adabbook.com/لحظه-های-بی-ملاحظه ☑️ @ShahrestanAdab
🌹🌹🌹 بیدل و شاد بود او از اینکه حافظ حرمت شاه طوس است مولوی مستی اش را ندارد چون که او مست شمس الشموس است مبین اردستانی 🌹🌹🌹
🔸 نحن فی موج ثانی کرونا اندکی لازمٌ تفکرنا کانَ موذی کوید تسعه عشر زده در هم نموده فیگورنا ذهب از بین حس بویایی شده ناکار کل سنسورنا می‌کند سینه خس‌خسٌ فاحش نکند کار کاربراتورنا ریزد الماء من دو بینی‌مان شده سوراخ رادیاتورنا کارت صوتنا کند خش‌خش وزوز افتاده فی مونیتورنا ولنا کرده توی این اوضاع یار بدعهد و سست عنصرنا فیلنا فی نفس نفس افتاد فی کما رفته است اُشترنا کل کشور شده گرفتارش مشهد و یزد و رشت و سنقرنا کل الاقوام تحت سیطره‌اش عرب و ترک و گیلک و لرنا مبتلا گشته است ساکتنا روی تختٌ بزن بهادرنا پشت خط زن شده‌ست البیمار می‌کند سخت سرفه پاسورنا لیگنا الفوتبال تعطیلٌ گل‌گهر، سایپا، تراختورنا سخت فی زحمتٌ من الهر قشر تا پرستارنا و دکترنا ــ مِن همین‌جا نثارهُم بادا شصت ایموجی تشکرنا ــ کان منحوس هذه الویروس شده ناکار خوابنا، خورنا کرده با اقتصاد کاری که کرد سیمان علی رآکتورنا کسبنا کارنا شده تعطیل ناننا گشته است آجرنا * فی پرانتز بگویم این نکته ایهاالجالسون پاستورنا ایها الدولت امید و فلان شده‌ای باعث تکدرنا وضعنا را ببین و فکری کن گوش کن اعتراض و غرغرنا خب عزیز این چه وضع تدبیر است؟ حس نکردی مگر تلنگرنا؟ گر که انتَ نمی‌کنی کاری که بود لایق و فراخورنا لااقل سعی کن که برداری پای خود را ز روی گردننا قافیه اشتباه شد زیرا نرسیده به مغز فسفرنا! آن که هی داد می‌زد از تَکرار بنگرد حال بر تکررنا اف بر آن کس که می‌خورد دائم هم من التوبره هم ز آخورنا داغ کردیم ظاهرا نحن بکشید از پریز آداپتورنا! * الغرض هموطن کمی بنما التوجه به التذکرنا اجعل‌الماسک روی صورت خود نپراکن چنین تنفرنا کن رعایت حدود و فاصله را باش آن سان که هست درخورنا نزند هر که ماسک، او باشد هفتصد بار بدتر از کرونا ✍️ مهدی پرنیان 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 @vatanz 🇮🇷 🆔 @vatanz 🇮🇷
گفت دانا پدری با پسر از آگاهی آن بیابی که برای دگران می خواهی راست رو باش چو ماهی که خوری آب زلال نه چو خرچنگ خوری آب گِل از کج راهی آخر کار اگر چاره نباشد جزمرگ ای برادر چه گدایی و چه شاهنشاهی عاقبت منزل تو قطعه زمینی است اگر قاف تا قاف بگیری و زه مه تا ماهی دست و پا جمع کن و توشه راهی بردار غافل، این قافله رحلت بُوَدَش ناگاهی کی به فردای قیامت شودت قدر بلند تو که در حق خود امروز کنی کوتاهی با خدا کار خود انداز مگر نشنیدی نار نمرودی و گلزارِ خلیل اللهی مرگ را وقت چه سال است و چه ماه است و چه روز هیچ کس را به جهان نیست از آن آگاهی به تو گفتند صغیرا که بدین راه برو تو بدان راه روی!؟ هست مگر دلخواهی؟ صغیر اصفهانی
هدایت شده از  کتابیتا
ديوان_صغير_اصفهانی.PDF
17.48M
📚عنوان : دیوان صغیر اصفهانی 📖موضوع : شعر 📄تعداد صفحات : ۲۶۲ صفحه 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔸دعبلانه🔸 📆 32 روز تا عید غدیر 🌹🍀🍀🌹🍀🍀🌹🍀🍀🌹 چون لباس کعبه بر اندام بُت زیبنده نیست جز تو بر شخص دگر نامِ "امیرالمؤمنین" صائب تبریزی منبع:کتاب جمع مفرد 🌹🍀🍀🌹🍀🍀🌹🍀🍀🌹
🔸شعر نو🔸 🌷🌷🌷🌷🌷 رها خواهم شد از دنیا که چون زندانِ تودرتوست عسل شیرینی آزادی از سلّول های کوچک کندوست میلاد عرفان پور کتاب:تماشایی 🌷🌷🌷🌷🌷