🌹🌹روزي در مسجد كوفه شخصي به امام علي عليه السّلام گفت #خدا_را_آنگونه_توصيف_كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالي كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمودند:
🔷🔹《قسمت اول، خدا شناسي》
💢ستايش خدايي را سزاست كه نبخشيدن بر مال او نيفزايد و بخشش او را فقير نسازد، زيرا هر بخشندهاي جز او، اموالش كاهش يابد و جز او هر كس از بخشش دست كشد مورد نكوهش قرار گيرد.
💢اوست بخشنده انواع نعمتها و بهره هاي فزاينده و تقسيم كننده روزي پديده ها، مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند، كه روزي همه را تضمين و اندازه اش را تعيين فرمود.
💢به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست راه روشن را نشان داد، سخاوت او را در آنجا كه از او بخواهند، با آنجا كه از او درخواست نكنند، بيشتر نيست.
💢خدا اوّلي است كه آغاز ندارد، تا پيش از او چيزي بوده باشد و آخري است كه پايان ندارد تا چيزي پس از او وجود داشته باشد. مردمك چشمها را از مشاهده خود باز داشته است.
💢زمان بر او نميگذرد تا دچار دگرگوني گردد، و در مكاني قرار ندارد تا پندار جابجايي نسبت به او روا باشد.
💢اگر آنچه از درون معادن كوهها بيرون ميآيد و يا آنچه از لبان پر از خنده صدفهاي دريا خارج مي شود، از نقره هاي خالص و طلاهاي ناب، درهاي غلطان و مرجانهاي دست چين، همه را ببخشد،
💢در سخاوت او كمتر اثري نخواهد گذاشت و گستردگي نعمتهايش را پايان نخواهد داد، در پيش او آنقدر از نعمتها وجود دارد كه هر چه انسانها درخواست كنند تمامي نپذيرد، چون او بخشنده اي است كه درخواست نيازمندان چشمه جود او را نمي خشكاند و اصرار و درخواستهاي پياپي او را به بخل ورزيدن نمي كشاند.
📚نهج البلاغه، خطبه ۹۱ (خطبه اشباح)
🔻🔻ادامه دارد 🔻🔻
🆔 @nahjolbalagheeiha
🌹🌹روزي در مسجد كوفه شخصي به امام علي عليه السّلام گفت #خدا_را_آنگونه_توصيف_كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالي كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمودند:
🔷🔹《قسمت دوم، صفات خدا در قرآن》
💢اي پرسش كننده، درست بنگر، آنچه را كه قرآن از صفات خدا بيان ميدارد به آن اعتماد كن، و از نور هدايتش بهره گير و آنچه را كه شيطان تو را به دانستن آن وا مي دارد و كتاب خدا آن را بر تو واجب نكرده و در سنّت پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و امامان هدايتگر عليه السّلام نيامده، رها كن و علم آن را به خدا واگذار، كه اين نهايت حقّ پروردگار بر تو است.
💢بدان، آنها كه در علم دين استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه كه بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمي دانند و از فرو رفتن در اسرار نهان بي نياز ساخته است و آنان را از اين رو كه به عجز و ناتواني خود در برابر غيب و آنچه كه تفسير آن را نمي دانند اعتراف ميكنند، ستايش فرمود و ترك ژرف نگري آنان در آنچه كه خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم شناسانده است. پس به همين مقدار بسنده كن و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابي مكن، تا از تباه شدگان نباشي.
💢اوست خداي توانايي كه اگر وهم و خيال انسانها بخواهد براي درك اندازه قدرتش تلاش كند و افكار بلند و دور از وسوسه هاي دانشمندان، بخواهد ژرفاي غيب ملكوتش را در نوردد و قلبهاي سراسر عشق مشتاقان، براي درك كيفيّت صفات او كوشش نمايد و عقلها با تلاش وصف ناپذير از راههاي بسيار ظريف و باريك بخواهند ذات او را درك كنند، دست قدرت بر سينه همه نواخته بازگرداند، در حالي كه در تاريكيهاي غيب براي رهايي خود به خداي سبحان پناه ميبرند و با نا اميدي و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز ميگردند كه با فكر و عقل نارساي بشري نميتوان او را درك كرد و اندازه جلال و عزّت او در قلب انديشمندان راه نمي يابد.
💢خدايي كه پديده ها را از هيچ آفريد، نمونه اي در آفرينش نداشت تا از آن استفاده كند و يا نقش هاي از آفريننده اي پيش از خود، كه از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد، و نمونه هاي فراوان از ملكوت قدرت خويش، و شگفتيهاي آثار رحمت خود، كه همه با زبان گويا به وجود پروردگار گواهي مي دهند را به ما نشان داده كه بي اختيار ما را به شناخت پروردگار مي خوانند.
💢در آنچه آفريده آثار صنعت و نشانه هاي حكمت او پديدار است، كه هر يك از پديده ها حجّت و برهاني بر وجود او مي باشند، گرچه برخي مخلوقات، به ظاهر ساكت اند، ولي بر تدبير خداوندي گويا و نشانه هاي روشني بر قدرت و حكمت اويند
💢خداوندا گواهي ميدهم، آن كس كه تو را به اعضاي گوناگون پديده ها و مفاصل به هم پيوسته كه به فرمان حكيمانه تو در لابلاي عضلات پديد آمده، تشبيه ميكند، هرگز در ژرفاي ضمير خود تو را نشناخته و قلب او با يقين انس نگرفته است، و نميداند كه هرگز براي تو همانندي نيست. و گويا بيزاري پيروان گمراه از رهبران فاسد خود را نشنيده اند كه ميگويند: «به خدا سوگند ما در گمراهي آشكار بوديم. كه شما را با خداي جهانيان مساوي پنداشتيم»
💢دروغ گفتند مشركان كه تو را با بتهاي خود همانند پنداشتند و با وهم و خيال خود گفتند پيكري چون بتهاي ما دارد و با پندار نادرست تو را تجزيه كرده و با اعضاي گوناگون مخلوقات تشبيه كردند.
💢خدايا گواهي ميدهم آنان كه تو را با چيزي از آفريده هاي تو مساوي شمارند از تو روي بر تافته اند و آن كه از تو روي گردان شود بر اساس آيات محكم قرآن و گواهي براهين روشن تو، كافر است. تو همان خداي نامحدودي هستي كه در انديشه ها نگنجي تا چگونگي ذات تو را درك كنند و در خيال و وهم نيايي تا تو را محدود و داراي حالات گوناگون پندارند.
📚نهج البلاغه، خطبه ۹۱ (خطبه اشباح)
🔻🔻ادامه دارد🔻🔻
🆔 @nahjolbalagheeiha
🌹🌹روزي در مسجد كوفه شخصي به امام علي عليه السّلام گفت #خدا_را_آنگونه_توصيف_كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالي كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمودند:
🔷🔹《قسمت سوم، وصف پروردگار در آفرينش موجودات گوناگون》
💢آنچه را آفريد با اندازه گيري دقيقي استوار كرد، و با لطف و مهرباني نظمشان داد و به خوبي تدبير كرد.
💢هر پديده را براي همان جهت كه آفريده شد به حركت در آورد، چنانكه نه از حد و مرز خويش تجاوز نمايد و نه در رسيدن به مراحل رشد خود كوتاهي كند و اين حركت حساب شده را بدون دشواري به سامان رساند تا بر اساس اراده او زندگي كند.
💢پس چگونه ممكن است سرپيچي كند در حالي كه همه موجودات از اراده خدا سرچشمه ميگيرند، خدايي كه پديد آورنده موجودات گوناگون است، بدون احتياج به انديشه و فكري كه به آن روي آورد، يا غريزه اي كه در درون پنهان داشته باشد و بدون تجربه از حوادث گذشته و بدون شريكي كه در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش كند، موجودات را آفريد، پس آفرينش كامل گشت و به عبادت و اطاعت او پرداختند، دعوت او را پذيرفتند و در برابر فرمان الهي سستي و درنگ نكردند و در اجراي فرمان الهي توقف نپذيرفتند.
💢پس كجي هاي هر چيزي را راست و مرزهاي هر يك را روشن ساخت و با قدرت خداوندي بين اشياء متضاد هماهنگي ايجاد كرد و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت و موجودات را از نظر حدود، اندازه و غرائز و شكلها و قالبها و هيأتهاي گوناگون، تقسيم و استوار فرمود و با حكمت و تدبير خويش هر يكي را به سرشتي كه خود خواست در آورد.
📚نهج البلاغه، خطبه ۹۱ (خطبه اشباح)
🔻🔻ادامه دارد🔻🔻
🆔 @nahjolbalagheeiha
🌹🌹روزي در مسجد كوفه شخصي به امام علي عليه السّلام گفت #خدا_را_آنگونه_توصيف_كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالي كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمودند:
🔷🔹《قسمت چهارم، چگونگي آفرينش آسمانها》
💢فضاي باز و پستي و بلندي و فاصله هاي وسيع آسمانها را بدون اينكه بر چيزي تكيه كند، نظام بخشيد و شكافهاي آن را به هم آورد و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد و دشواري فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگاني كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد.
💢در حالي كه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد، پس رابطه هاي آن را بر قرار ساخت، سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت، و بر هر راهي و شكافي از آسمان، نگهباني از شهابهاي روشن گماشت و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت، و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند.
💢و آفتاب را نشانه روشني بخش روز، و ماه را، با نوري كم رنگ براي تاريكي شبها قرار داد، و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت در آورد، و حركت آن دو را دقيق اندازه گيري كرد تا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد، و قابل تشخيص شود، و با رفت و آمد آنها شماره سالها، و اندازه گيري زمان ممكن باشد.
💢پس در فضاي هر آسمان فلك آن را آفريد، و زينتي از گوهرهاي تابنده و ستارگان درخشنده بياراست، و آنان را كه خواستند اسرار آسمانها را دزدانه دريابند، با شهابهاي درخشنده سوزان تير باران كرد، و تمامي ستارگان از ثابت و استوار، و گردنده و بي قرار، فرود آينده و بالا رونده، و نگران كننده و شادي آفرين را، تسليم اوامر خود فرمود.
📚نهج البلاغه، خطبه ۹۱ (خطبه اشباح)
🔻🔻ادامه دارد🔻🔻
🆔 @nahjolbalagheeiha
🌹🌹روزي در مسجد كوفه شخصي به امام علي عليه السّلام گفت #خدا_را_آنگونه_توصيف_كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالي كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمودند:
🔷🔹《قسمت هفتم 》
🔷🔹چگونگي آفرينش زمين
💢زمين را به موجهاي پر خروش، و درياهاي موّاج فرو پوشاند، موجهايي كه بالاي آنها به هم ميخورد و در تلاطمي سخت، هر يك ديگري را واپس ميزد، چونان شتران نر مست، فرياد كنان و كف بر لب، به هر سوي روان بودند.
💢پس، قسمتهاي سركش آب از سنگيني زمين فرو نشست و هيجان آنها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت. زيرا زمين با پشت بر آن ميغلطيد و آن همه سر و صداي امواج ساكن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گرديد.
💢خشكيهاي زمين در دل امواج، گسترد، و آب را از كبر و غرور و سركشي و خروش باز داشت، و از شدّت حركتش كاسته شد، و بعد از آن همه حركتهاي تند ساكت شد، و پس از آن همه خروش و سركشي متكبّرانه به جاي خويش ايستاد.
💢پس هنگامي كه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست، و كوههاي سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل كرد، چشمه هاي آب از فراز كوهها بيرون آورد و آبها را در شكاف بيابانها و زمينهاي هموار روان كرد، و حركت زمين را با صخرههاي عظيم و قلّه كوههاي بلند نظم داد، و زمين به جهت نفوذ كوهها در سطح آن، فرو رفتن ريشه كوهها در شكافهاي آن و سوار شدن بر پشت دشتها و صحراها، از لرزش و اضطراب باز ايستاد.
🔷🔹نقش پديده های جوی در زمين
💢و بين زمين و جو فاصله افكند، و وزش بادها را براي ساكنان آن آماده ساخت،تمام نيازمنديها و وسائل زندگي را براي اهل زمين استخراج و مهيّا فرمود، آنگاه هيچ بلندي از بلنديهاي زمين را كه آب چشمه ها و نهرها به آن راه ندارد وانگذاشت، بلكه ابرهايي را آفريد تا قسمتهاي مرده آن احيا شود، و گياهان رنگارنگ برويند.
💢قطعات بزرگ و پراكنده ابرها را به هم پيوست تا سخت به حركت در آمدند و با به هم خوردن ابرها، برقها درخشيدن گرفت و از درخشندگي ابرهاي سفيد كوه پيكر، و متراكم چيزي كاسته نشد.
💢ابرها را پي در پي فرستاد تا زمين را احاطه كردند، و بادها شير باران را از ابرها دوشيدند، و به شدّت به زمين فرو ريختند، ابرها پايين آمده سينه بر زمين ساييدند، و آنچه بر پشت داشتند فرو ريختند كه در بخشهاي بي گياه زمين انواع گياهان روييدن گرفت، و در دامن كوهها، سبزهها پديد آمد.
🔷🔹زيباييهاي زمين
💢پس زمين به وسيله باغهاي زيبا، همگان را به سرور و شادي دعوت كرده، با لباس نازك گل برگها كه بر خود پوشيد، هر بيننده اي را به شگفتي واداشت.
💢و با زينت و زيوري كه از گلو بند گلهاي گوناگون، فخر كنان خود را آراست، هر بيننده اي را به وجد آورد، كه فرآورده هاي نباتي را، توشه و غذاي انسان، و روزي حيوانات قرار داد.
💢در گوشه و كنار آن درّه هاي عميق آفريد و راهها و نشانه ها براي آنان كه بخواهند از جادّههاي وسيع آن عبور كنند، تعيين كرد.
📚نهج البلاغه، خطبه ۹۱ (خطبه اشباح)
🔻🔻ادامه دارد🔻🔻
🆔 @nahjolbalagheeiha
🌹🌹روزي در مسجد كوفه شخصي به امام علي عليه السّلام گفت #خدا_را_آنگونه_توصيف_كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالي كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمودند:
🔷🔹《قسمت هشتم 》
🔻داستان زندگي آغازين آدم عليه السّلام و اعزام پيامبران عليهم السّلام 👇👇
💢هنگامي كه خدا زمين را آماده زندگي انسان ساخت و فرمان خود را صادر فرمود، آدم عليه السّلام را از ميان مخلوقاتش برگزيد، و او را نخستين و برترين مخلوق خود در زمين قرار داد. ابتدا آدم را در بهشت جاي داده و خوراكيهاي گوارا به او بخشيد و از آنچه كه او را منع كرد پرهيز داد و آگاهش ساخت كه اقدام بر آن، نافرماني بوده و مقام و ارزش او را به خطر خواهد افكند.
💢امّا آدم عليه السّلام به آنچه نهي شد، اقدام كرد و علم خداوند در باره او تحقّق يافت، تا آن كه پس از توبه، او را از بهشت به سوي زمين فرستاد، تا با نسل خود زمين را آباد كند، و بدين وسيله حجت را بر بندگان تمام كرد، و پس از وفات آدم عليه السّلام زمين را از حجّت خالي نگذاشت و ميان فرزندان آدم عليه السّلام و خود، پيوند شناسايي برقرار فرمود، و قرن به قرن، حجّتها و دليلها را بر زبان پيامبران برگزيده آسماني و حاملان رسالت خويش جاري ساخت،
تا اينكه سلسله انبياء با پيامبر اسلام، حضرت محمد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم به اتمام رسيد و بيان احكام و انذار و بشارت الهي به سر منزل نهايي راه يافت.
🔻آفرينش امكانات زندگي 👇👇
💢روزي انسانها را اندازه گيري و مقدّر فرمود، گاهي كم و زماني زياد، و به تنگي و وسعت به گونهاي عادلانه تقسيم كرد تا هر كس را كه بخواهد با تنگي روزي يا وسعت آن بيازمايد، و با شكر و صبر، غني و فقير را مورد آزمايش قرار دهد. پس روزي گسترده را با فقر و بيچارگي در آميخت، و تندرستي را با حوادث دردناك پيوند داد، دوران شادي و سرور را با غصّه و اندوه نزديك ساخت، اجل و سر آمد زندگي را مشخّص كرد، آن را گاهي طولاني و زماني كوتاه قرار داد، مقدّم يا مؤخّر داشت، و براي مرگ، اسباب و وسائلي فراهم ساخت، و با مرگ، رشته هاي زندگي را در هم پيچيد و پيوندهاي خويشاوندي را از هم گسست تا آزمايش گردند.
📚نهج البلاغه، خطبه ۹۱ (خطبه اشباح)
🔻🔻ادامه دارد🔻🔻
🆔 @nahjolbalagheeiha
🌹🌹روزي در مسجد كوفه شخصي به امام علي عليه السّلام گفت #خدا_را_آنگونه_توصيف_كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالي كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمودند:
🔷🔹《قسمت نهم 》
🔻تعريف علم خداوند
💢خداوند از اسرار پنهاني مردم و از نجواي آنان كه آهسته سخن ميگويند و از آنچه كه در فكرها بواسطه گمان خطور ميكند، و تصميم هايي كه به يقين ميپيوندد و از نگاههاي رمزي چشم كه از لابلاي پلكها خارج ميگردد، آگاه است.
💢خدا از آنچه در مخفي گاههاي دلها قرار دارد، و از اموري كه پشت پرده غيب پنهان است، و آنچه را كه پردههاي گوش مخفيانه مي شنود، و از اندرون لانههاي تابستاني مورچگان، و خانه هاي زمستاني حشرات، از آهنگ اندوهبار زنان غم ديده و صداي آهسته قدمها، آگاهي دارد.
💢خداي سبحان از جايگاه پرورش ميوه در درون پرده هاي شكوفه ها، و از مخفيگاه غارهاي حيوانات وحشي در دل كوهها، و اعماق درّهها، از نهانگاه پشّه ها بين ساقه ها و پوست درختان، از محل پيوستگي برگها به شاخسارها، و از جايگاه نطفه ها در پشت پدران، آگاه است.
💢خدا از آنچه پرده ابر را به وجود مي آورد و به هم مي پيوندند، و از قطرات باراني كه از ابرهاي متراكم ميبارند، و از آنچه كه گرد بادها از روي زمين برميدارند، و بارانها با سيلاب آن را فرو مي نشانند و نابود ميكنند، از ريشه گياهان زمين كه ميان انبوه شن و ماسه پنهان شده است، از لانه پرندگاني كه در قلّه بلند كوهها جاي گرفته، و از نغمه هاي مرغان در آشيانه هاي تاريك، از لؤلؤهايي كه در دل صدفها پنهان است، و امواج درياهايي كه آنها را در دامن خويش پروراندند آگاهي دارد.
💢خدا از آنچه كه تاريكي شب آن را فرا گرفته، و يا نور خورشيد بر آن تافته و آنچه تاريكيها و امواج نور پياپي آن را در بر ميگيرد از اثر هرقدمي از احساس هر حركتي و آهنگ هر سخني و جنبش هر لبي و مكان هر موجود زنده ای و وزن هر ذرّهاي و ناله هر صاحب اندوهي اطلاع دارد.
💢خدا هر آنچه از ميوه شاخسار درختان و برگهايي كه روي زمين ريخته و از قرارگاه نطفه و بسته شدن خون و جنين كه به شكل پارهاي گوشت است، و پرورش دهنده انسان و نطفه آگاهي دارد و براي اين همه آگاهي، هيچ گونه زحمت و دشواري براي او وجود ندارد و براي نگهداري اين همه از مخلوقات رنگارنگ كه پديد آورده دچار نگراني نميشود و در تدبير امور مخلوقات، سستي و ملالي در او راه نمييابد، بلكه علم پروردگار در آنها نفوذ يافته و همه آنها را شماره كرده است، و عدالتش همه را در بر گرفته و با كوتاهي كردن مخلوقات در ستايش او، باز فضل و كرمش تداوم يافته است.
📚نهج البلاغه، خطبه ۹۱ (خطبه اشباح)
🔻🔻ادامه دارد🔻🔻
🆔 @nahjolbalagheeiha
🌹🌹روزي در مسجد كوفه شخصي به امام علي عليه السّلام گفت #خدا_را_آنگونه_توصيف_كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالي كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمودند:
🔷🔹《قسمت دهم(پایان)》
🔻نيايش امير المؤمنين عليه السّلام
💢خدايا تويي سزاوار ستايش هاي نيكو و بسيار و بي شمار تو را ستودن
💢اگر تو را آرزو كنند پس بهترين آرزويي و اگر به تو اميد بندند، بهترين اميدي.
💢خدايا درهاي نعمت بر من گشودي كه زبان به مدح غير تو نگشايم و بر اين نعمتها غير از تو را ستايش نكنم، و زبان را در مدح نوميد كنندگان و آنان كه مورد اعتماد نيستند باز نكنم.
💢خداوندا هر ثناگويي از سوي ستايش شده پاداشي دارد، به تو اميد بستم كه مرا به سوي ذخائر رحمت و گنجهاي آمرزش آشنا كني.
💢خدايا اين بنده توست كه تو را يگانه ميخواند، و توحيد و يگانگي تو را سزاست و جز تو كسي را سزاوار اين ستايشها نميداند.
💢خدايا مرا به درگاه تو نيازي است كه جز فضل تو جبران نكند و آن نيازمندي را جز عطا و بخشش تو به توانگري مبدّل نگرداند،
🔷🔹پس در اين مقام رضاي خود را به ما عطا فرما و دست نياز ما را از دامن غير خود كوتاه گردان كه «تو بر هر چيزي توانايي».
📚نهج البلاغه، خطبه ۹۱ (خطبه اشباح)
🆔 @nahjolbalagheeiha