eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
790 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
سرگشته را دیار غریب و وطن یکی است سرهای مست را نی و طشت و بدن یکی است همچون حبیب جان دَهَم پیش از شهادتت صد بار مرگ در نظر مُمتَحَن یکی است آری اگر حسین به عـالــم یگانه هست سوگند بر خدای احد رب من یکی است در پیش چشم فاطمه منصب ملاک نیست مداح و کفش جفت‌کن و سینه‌زن یکی است زینب به جان خرید بلاهای خانه را یعنی کَسایِ روی سر پنج تن یکـی است هرچند، چند بی حرم این خانواده داشت اما در این میان فقط بی‌کفن یکی است آمیخت خون لاله به خون گِل حسن بنگر به قتلگاه ،حسین و حسن یکی است غارت نشد به زعم من از تن لباس او کز لطف نعلها، تن با پیراهن یکی است فرقی نمیکند به کجا نیزه می‌زنند در چشم خصم سینه و قلب و دهن یکی است  نوكر نوشت: حـسیـن جـان من که بی‌دعوت و سرخود نرسیدم به حضور  من سفارش شده‌ی #حضرت_مــادر باشم مادرت داد به من درس حسین جان گفتن  مادرت یاد به من داد، که نـوکــر باشم صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
💐میم مثل که است و ما دست به دامان اوییم ....! 💐 (سلام‌الله‌علیها) مجمع رهروان شهرستان تبریز ble.ir/join/NmQwNTU0Nm
اين اشکـها براى تو مرهم نمى شود چيزى ز غصه هاى دلت كم نمى شود با من بگو عزيز دلـم راز را غير از به راز تو محرم نمى شود جارو نزن به خانه، براى تو خوب نيست پهلو شكسته اين همه كه خم نمى شود بيا و غصه ى ما را تمام كن حريف اين همه ماتم نمى شود ظهر دهم تنش زير دست و پاست لب تشنه مانده است، كفـن هم نمى شود : بـه نگـاهِ مـادرانه هـوسـی مُـدام دارم همه یِ وجود خود را ز مدینه وام دارم برو ای نسیمِ رحمت، سفری به کویِ زهرا و بگـو که مـن از اینجا به شما سلام دارم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دامنِ چشمِ من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند راهِ من باز بر آن كوچه‌ی غمـها اُفتاد یادِ آن کوچه که با مادر خود می‌رفتم به سَرَم سایه‌ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه‌ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره‌ی گُل جا اُفتاد گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد : از سینه دگــر  آه شــرر بار نکش برخیز  ولـی  منت  دیـوار  نکش مـن شانه نخـواستم به جـان بابا از دست شکسته این قدر کار نکش سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،