دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۳ 🔅•✾••┈ 🔻یا رسولالله از امت تو چه تلخیها دیدم! 🔸در همان شبی که س
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۴ 🔅•✾••┈
☀️ باز کنید راه جهادگر و مجاهد راه خدا را!
🔸از منزل که بیرون آمدم و به طرف مسجد میرفتم، این ابیات را زمزمه میکردم:
🔸باز کنید راه جهادگر و مجاهد راه خدا را!
🔸مجاهدی که عمر خویش را پیوسته در جهاد برای خدا سپری کرد
🔸و غیر از خدای واحد را نپرستید
🔸و در بیداری مردم و دعوت آنان به عبادت کوششها کرد.
☀️آماده نماز باشید
🔸وارد مسجد شدم و برای اینکه مردم متوجه وقت نماز صبح شوند، ندا سر دادم: ای مردم،برای نماز برخیزید! آماده نماز باشید!
☀️برخیز برای نماز!
🔸مردم را که برای نماز صبح بیدار میکردم، دیدم ابنملجم را که در میان آنان خود را به خواب زده بود. او را هم صدا زدم: «برخیز برای نماز!»
🔴 سوگند به خدای کعبه، رستگار شدم!
🔸در محراب مسجد قرار گرفتم و نماز را شروع کردم. ابنملجم فریاد زد: یا علی، حکم به خدا اختصاص دارد، نه به تو و نه به اصحاب تو! سپس ضربت را بر سرم وارد کرد.
🔸ابتدا گفتم: مراقب باشید این مرد از دست شما فرار نکند!
🔸و سپس گفتم: #سوگند_به_خدای_کعبه، #رستگار_شدم!
🔴 پدرِ تو از امروز به بعد دیگر ناراحتی نخواهد دید
🔸فرزندم حسن آمد و سرم را به دامن گرفت. او را دلداری دادم: به خدا سوگند، رستگار شدم. پدر تو از امروز به بعد دیگر ناراحتی نخواهد دید.
🔳 سفارش به مدارا با ابن ملجم
💢 از همان غذایی که به من میدهید، او را نیز اطعام کنید!
🔸هنگامی که مرا به منزل آوردند، اولین سوالی که پرسیدم درباره قاتلم، ابنملجم، بود.
🔸گفتند او را دستگیر کردهایم. سفارش کردم: غذایی که به من میدهید، او را نیز اطعام کنید؛ با همان نوشیدنیهایی که برای من میآورید، او را نیز سیراب کنید. اگر زندگی من ادامه داشت، خودم درباره او تصمیم میگیرم و اگر از دنیا رفتم، فقط یک ضربت بر او وارد کنید و از زیادهروی بپرهیزید.
🔸و به حسن و حسین تاکید کردم: این اسیر را در حبس نگه دارید، اطعامش کنید و سیرابش نمایید و به نیکی با اسیر رفتار کنید. اگر ماندم بهتر از دیگران میدانم با او چه رفتاری کنم: اگر خواستم قصاص میکنم یا از او میگذرم و عفوش میکنم یا به گونه دیگری با او مصالحه میکنم. و اگر از دنیا رفتم، اختیار با شماست؛ اما اگر تصمیم گرفتید وی را بکشید،» مبادا که او را قطعهقطعه کنید!
🔸 گرچه این ضربت را بر من وارد کرده است، با او به نیکی رفتار کنید و رختخواب نرمی برای او بگسترانید! اگر زنده ماندم، تصمیم میگیرم که او را ببخشم یا قصاص کنم.
⁉️آیا در حق تو نیکی نکردم؟!
🔸از فرزندانم خواستم ابن ملجم را بیاورند تا با وی سخن بگویم.
🔸از وی پرسیدم: آیا من در حق تو نیکی نکردم؟! آیا آن همه احسان و خوبی را به یاد نداری؟!
▪️گفت: آری، قبول دارم.
🔸پرسیدم: پس چرا چنین کردی؟
▪️او در پاسخ گفت: چهل روز بود که این شمشیر را تیز میکردم؛ سپس از خدا خواستم که به وسیله آن بتوانم بدترین خلق خدا را بکشم!
🔸به وی گفتم: آری، چنین خواهد بود؛ اینگونه میبینم که تو بدترین خلق خدایی که با همان شمشیر کشته خواهی شد!
🔸به خدا سوگند، در حالی به تو آن همه نیکی میکردم که میدانستم تو قاتل من خواهی بود! ولی آنگونه رفتار میکردم، تا در محضر الهی حجت را بر تو تمام کرده باشم!
🔴 یک ضربت در مقابل یک ضربت!
🔸و به اطرافیانم تذکر جدی دادم:
🔸فرزندان عبدالمطلب، مبادا پس از من در خون مسلمانان فروروید و دست به کشتار بزنید و برای توجیه عمل خویش بگویید که امیرالمومنین کشته شده است! بدانید که نباید برای قصاص خون من جز قاتل من کس دیگری کشته شود.
🔸درست بنگرید! اگر من از ضربت او کشته شدم، او را فقط یک ضربت بزنید در مقابل ضربتی که وارد کرده است و دستوپا و دیگر اعضای او را قطع نکنید؛ زیرا من از رسول خدا شنیدم که میفرمودند: «بپرهیزید از بریدن اعضای مرده، هرچند سگ دیوانه باشد.»
🔸و خطاب به فرزندم حسن گفتم:
🔸فرزندم، در مقابل یک ضربت، یک ضربت بزن و نه بیشتر!
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist