❣ مے گفت آدم ها سہ دستہ اند:
۱.خام ۲.پختہ ۳.سوختہ
- خام ها ڪہ هیچ ...
- پختہ ها هم عقل معیشت دارند و دنبال ڪار و زندگے حلال اند ...
- سوختہ ها عاشق اند.! چیزهاے بالاترے مے بیینند و مے سوزند، توے همان عشق ... !
خودش هم سوخت...
#شهیدمجیدپازوکی
#یادش را با ذکر صلوات گرامی میداریم.
کانال عاشقان شهید و شهادت
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
#وصیت_شهید
چه خوش است
که توشۀ آخرت ما تقوی باشد؛
چون تقوی کلمۀ درستی در روز قیامت است
و بهخود بنگرید که ما از کجا آمده ایم و به کجا میرویم؟! و برای چه آمده ایم؟
#شهیدمحمدخونعسکری
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات 🌹
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣چشم به درد نخور !
..و چشمانش
حکایت از
وصالی میکند
به زیبایی "حسین"
چشمانش مجروح شد
و منتقلش کردند تهـران ؛
محسن بعد از معاینه، از دکتر پرسید:
آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالم است؟
میتوانم دوباره با این چشم گریه کنم؟
دکتر پرسید: برای چه این سوال را
می پرسی پسر جان؟
گفت: چشمی که برای امامحسین(ع)
گریه نکنه بدرد من نمیخورد..
#انصارالحسین
#شهید_محسن_درودی
#شهادت_ماووتعراق_1366
#روحش_شاد_باصلوات
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣
#وصیت_شهید
انسان خواه ناخواه می میرد وحساب و کتاب برایش است پس چه خوب است بهترین راه را انتخاب کند که همان راه #حسین است.
این را بدانید که به فرموده ی پیامبر (ص)کسی که نماز نمی خواند مسلمان نیست.پس بیائید و تصمیم بگیریم خدارا شکر کنیم.امیدواریم که خداوند مارا به راه راست هدایت فرماید.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
#پنهان_زیر_باران📚
خاطرات سردار علی ناصری
نویسنده: سید قاسم یاحسینی
ناشر: انتشارات سوره مهر
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
حماسه جنوب،شهدا🚩
#پنهان_زیر_باران📚 خاطرات سردار علی ناصری نویسنده: سید قاسم یاحسینی ناشر: انتشارات سوره مهر https:
🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿
#برشی_از_کتاب👇
❣در روز های حمله ، برخی از نیروهای ما که شنا بلد نبودند ، در هور غرق شدند و به شهادت رسیدند . چند روز بعد از عملیات ، منصور .شاکریان که اهل معنویت و دعای شب بود ، غروب روزی با چهرهء غمگین و چشمان اشک بار نزدم آمد و گفت :
بیا خاطره تلخی برایت بگویم .
سپس در حالی که اشک در چشمانش سرایز بود ، گفت :
عصر روزی در پد ابو عبار بودم ، ده دوازده نیروی بسیجی اهل مشهد " بچه های تیپ 21امام رضا "علیه السلام ""راسوار قایقی کردم تا به خط مقدم برسانم . همه آنان جلوی قایق جمع شدند . به آنها گفتم که نوک قایق جمع نشوند و در سطح قایق پخش شوند . برخی گوش دادند و چند نفر هم گوش ندادند و سرجایشان ماندند . به هر حال ، من به راه افتادم ، قرار بود نیروها را به روطه ببرم . قایق هم لگنی بود . نوک قایق سنگین بود . چند بار تذکر دادم ؛ اما بی فایده بود با سرعت وارد آبراه حیله شدم . از پیچی خواستم با سرعت عبور کنم که نوک قایق داخل اب رفت و قایق غرق شد . فریاد زدم: شنا بلد هستید ؟
همگی جواب دادند : نه !
مو به تنم راست شد . هیچ کدام جلیقه نجات هم نداشتند .در یک آن دیدم ده دوازده نفر ی خودشان را به من چسانده اند تا غرق نشوند . در میان آنها ، نوجوان خوش سیمایی به چشم می خورد که به شدت ترسیده بود . به آنان گفتم :
مرا رها کنید .یکی یکی شما را پرت می کنم ، خودتان را به نیها بچسبانید . سه چهار نفر را بلند کردم وبه آبراه پرت کردم . نفر پنجم یا ششمی ، همان بسیجی خوش سیما بود . دیگر تاب و توانی برایم باقی نمانده بود ودر نافم درد شدیدی احساس می کردم . بسیجی نوجوان فریاد می زد و کمک می خواست :
کمکم کن برادر ،دارم غرق می شوم ...
اما من نمی توانستم برایش کاری کنم . چند بار جلوی چشمانم در آب غوطه خورد و بعد به ته هور رفت و شهید شد ، چهار نفر دیگر هم جلوی چشمان حیرتزده من ، در حالی که کمک می خواستند و فریاد می زدند ، داخل اب فرو رفتند و غرق شدند . صحنه هولناک و درد اوری بود .
فریاد های آنان هنوز در گوشم است .
برای انکه منصور را آرام کنم ، با شوخی گفتم : ای قاتل ، ای قسی القلب ...
منصور با حالت خاصی گفت :
علی ، سربه سرم نگذار !
این را گفت و بلند بلند گریه کرد . من طاقت نیاوردم و زدم زیر گریه .منصور شاکریان تا روزی که در هور به شهادت رسید ، این ماجرا را از یاد نبرد و هرگاه به یادش می آمد ، متاثر می شد .
#برگرفته_از #کتاب_پنهان_زیر_باران
نویسنده: سید قاسم یاحسینی
ناشر: انتشارات سوره مهر
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
حکومتمان را از شهدا گرفتهایم
و فقط به امام شهدا تحویل میدهیم!
#شهیدسیدمصطفیموسوی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣برگرفته از
۳۶۵ خاطره
برای ۳۶۵ روز
• اثر ناصر کاوه
🔹 احترام به والدین
در کلام شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
یهو دیدم پلاکشو کند انداخت تو کانال ماهی
گفتم: چرا این طوری کردی؟
این هویتته...
گفت: این آتیشی که من می بینم راه برگشتی ندارم، با خودم فکر کردم شهید شم عجب تشییعی بشم...
دیدم "شهوت تشییع شدن" دارم
پلاکو کندم که تشییع هم نداشته باشم 😭
شهید گمنام، عملیات کربلای ۵
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣ ۳۶۵ خاطره
برای ۳۶۵ روز
• اثر ناصر کاوه
🔹 احترام به والدین
در کلام شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
رفتیم جنوب، رفیق خوزستانی ما را برد خرمشهر روی بهمنشیر قایقسواری.
از او پرسیدم که اینجا صیادی هم دارد؟
گفت: آره اما قدیمیهای خرمشهر ماهی بهمنشیر را نمیخورند.
پرسیدم: چرا؟
گفت :چون اینجا خیلی از بچههای مدافع خرمشهر شهید شدهاند و پیکرشان زیر این آب طعمه ماهیها شده؛ به حرمت اون شهدا
#شهدا
#بهمنشیر
#صلوات
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1