❣اواخر خردادماه سال 1361 بود. بعد از آزادسازي خرمشهر، مدتی حالت سکون و وقفه در جبهه بهوجود آمده بود. در همين ایام اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد. در نیروهای مسلح اعلام شد هرکس میخواهد برای جنگ با اسرائیل داوطلب شود، بسمالله!
من وجهای مذهبی و انقلابی برای خودم متصور بودم، همان روزِ اولِ اعلام به دفتر عقیدتی سیاسی رفتم تا بهعنوان داوطلب اعزام به لبنان ثبتنام کنم. رئیس عقیدتی سیاسی پایگاه، بسیار انسان محترمی بود که خیلی باهم دوست بودیم. وقتی اسمم را نوشتم، گفت: آقای مشیری! شما اولین نفری نیستید که ثبتنام کردید.
گفتم: خیلی هم خوب.
- اگر بگویم، شما هم مثل من شوکه میشوید!
حساس شدم بدانم چه کسی است که ایشان را اینطور متعجب کرده است. گفتم: خب کی هست؟
- اولین نفری که برای اعزام به لبنان و جنگ با اسرائیل داوطلب شد، «عباس دوران» بود!
تا اسم عباس را شنیدم، متعجب به حاجآقا نگاه کردم! انتظار اسم هرکسی داشتم، جز عباس دوران. اگر شركت در جنگ ایران و عراق وظيفة شغلي عباس يا حتي روی غیرت و عشق به وطن بود، جنگ با اسرائیل یک جنگ كاملاً مذهبی یا عقیدتی بود كه هركس زير بارش نمیرفت.
عباس ظاهری ساده و بیریا داشت؛ نه وجه دینیاش رو بود که بگویند آدم مذهبی است؛ نه اهل کلاسگذاشتن و خود را برتر نشاندادن بود که فکر کنند خلبان است یا سِمتی دارد؛ اصلاً به ذهنم نمیآمد چنین شخصیتی اهل داوطلبشدن برای جنگ با اسرائیل شود.
حاجآقا ادامه داد: آقای مشیری! عباس دوران، انسان خاصی است، قدر ایشان را بدانید.
🌹🌷🌹
هدیه به خلبان شهید عباس دوران صلوات،،
@defae_moghadas2
❣
•
❣خواندن #زیارت_عاشورا شده بود
کار هر روزش...
شلمچه بود که چشماش مجروح شد.
کم کم بیناییش رو از دست داد،
با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک #نشد..
باضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد
هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد.
پدرش می گفت :
« هرروز می نشستم کنار تخت برایش
زیارت عاشورا می خواندم...
اما روز عاشورا یه جور دیگه
زیارت عاشورا خواندیم...
10 صبح بود که از من پرسید:
بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟
گفتم: روزعاشورا...
گفت:
دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم...
ظهر که شد، گفت:
بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد...
بعد هم گفت:
برایم سوره ی #فجر بخون،
سوره ی امام حسین(علیه السلام)...
شروع کردم به خوندن ...
به آیه «یا ایتها النفس المطمئنه
ارجعی الی ربک راضیه مرضیه»
که رسیدم، خیلی گریه کرد..
گفت: دوباره بخوان...
13 یا 14 بار براش خواندم...
همین جورگریه می کرد...
هنوز سیر نشده بود،
خجالت کشید دوباره اصرار کنه...
گفت: بابا! مادر نیومد؟
گفتم: نه هنوز
گفت: پس خداحافظ
قرآن رو گذاشتم روی میز برگشتم
انگار سالها بود که جون داده...
#شهید_محمدتقی_شمس
@defae_moghadas2
❣
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 شاهد عینی
خاطرات رزمنده پیشکسوت دفاع مقدس
حاج غلامرضا رمضانی
از عملیات بی نظیر شهید غیور اصلی در روزهای نخست جنگ و عقب نشینی ارتش صدام تا بستان.
بزودی در کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂
❣ اگر اسرائیل و شیطان با یکدیگر بجنگند، ما در کنار شیطان می ایستیم
❌اسرائیل شرّ مطلق است. اسرائیل ضد اسلام، ضد مسیحیت، ضد ایمان، ضد قومیت عربی، ضد انسانیت و ضد میهن است. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد. ما اسرائیل را شرّ مطلق می دانیم. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد. اگر اسرائیل و شیطان با یکدیگر بجنگند، ما در کنار شیطان می ایستیم. اگر اسرائیل با چپ بجنگد، ما درکنار چپ خواهیم ایستاد. اگر اسرائیل با راست بجنگد، در کنار راست خواهیم ایستاد. این است معنای «اسرائیل شرّ مطلق است». من شخصا در حد مطالعاتم هیچ نهادی را خطرناکتر از اسرائیل نمی شناسم.»
📖 جلد دوازدهم مجموعه «گام به گام با امام موسی صدر»
@defae_moghadas2
❣
❣پیام من به برادران انجمن اسلامی این است که مساجد را پر کنید و به گفته خود عمل کنید و این گفته امام یادتان نرود که مساجد سنگر است زیرا اگر سنگرهای خود را خالی کنید دشمنان و منافقین جایگزین شما در این سنگر میشوند و لانههای جاسوسی در شهر بوجود میآوردند. شهادت سعادتی است که به هر کس ندهندش. زیرا شهادت لیاقت میخواهد و شهادت از آن بندگان خاص خدا و انبیاء میباشد. خوشحال باشید از اینکه توانستید امانتی را در راه خدا هدیه دادهاید و امیدوارم همچون امام حسین ''ع'' راهم را ادامه دهید. شما ای برادرانم سنگر مدرسه و مسجد را محکم بگیرید و به تحصیل خود ادامه دهید که شما همه امیدهای آینده انقلاب اسلامی هستید.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷 لالهای از لالهزار بهبهان
🌹شهید: محسن عوضیان
تاریخ ولادت: ۱۳۴۶/۶/۲۸
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۲/۱۰
محل شهادت: جاده اهواز خرمشهر
نام عملیات: بیت المقدس
@defae_moghadas2
❣
❣آخرین باری که به #کربلا رفته بود مصادف با #اربعین بود، هرچی اصرار کردیم بیا حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) نیامد. چون احساس خجالت میکرد که وقتی حرم بیبی در محاصره است به زیارت حضرت عباس علیه السلام بیاید. ده روز بعد به سوریه رفت و در راه دفاع از حرم به شهادت رسید.
#شهید_اکبر_شهریاری
@defae_moghadas2
❣
❣روزى را نزديک خواهيم نمود كه اسرائيل چنان بترسد و در فكر اين باشد كه مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بيرون بيايد...
باشد كه ما شبانگاهان بر سرشان بريزيم، همچون عقابان تيزپروازى كه شب و روز برايشان معنا ندارد و باشد آنجايى به هم برسيم كه با گرفتن هزاران اسير از صهيونيستها، به جهانيان ثابت كنيم كه ما به اتكا به #سلاح_ايمان مان میجنگيم، نه به اتكاى هواپيما، نه با موشک هاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگافزارهاى مادى مان، ان شاءالله...
#گزیده ای از آخرین سخنرانی سردار #حاج_احمد_متوسلیان
@defae_moghadas2
❣
❣خاطره ای از زبان فاطمه مغنیه:
"جهاد مشهد را خیلی دوست داشت.
هروقت دلش می گرفت و وقت آزاد داشت، می گفت بریم مشهد.خودش می رفت .
گاهی هم به من زنگ میزد و می گفت فاطمه بریم مشهد؟ می رفتیم.. خیلی سفر های خوبی هم می شد.
بعد از شهادت بابا، متولیان حرم های متبرکه، پرچم های متبرکه را برایمان فرستادند، تا با بابا دفن کنیم.
پرچم کربلا ، نجف ، حضرت زینب(س)..
بعد از شهادت جهاد هم پرچم های کربلا و حرم حضرت زینب (س) را برایمان فرستادند.
موقع تدفین اول پارچه امام حسین علیه السلام را که جهاد عاشق عزاداری برایشان بود را پهن کردیم؛ در همان حین کسی رسید که پرچم گنبد امام رضا (ع) را آورده بود.
آن فرد اصلا از زمان دقیق مراسم خبری نداشت. خواست خدا بود که به موقع رسید. این پرچم را حتی برای بابا هم نفرستاده بودند، انگار خود امام رضا علیه السلام آن را فرستاده بود."
#شهید_جهاد_مغنیه
@defae_moghadas2
❣
❣سلام مرا به رهبرم آقای خامنه ای برسانید و به ایشان بگویید از ایشان شرمنده ام چون یک جان بیشتر نداشتم تا در دفاع از حریم اسلام و انقلاب تقدیم نمایم.
فاش می گویم و از گفته خود دلشادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
طائر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در این دام گه حادثه چون افتادم
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
@defae_moghadas2
❣
❣ کتابچه دعای کمیل، همیشه باهاش بود. بعد از هر نمازی، فرازهایی از دعا را میخواند. یک بار به شوخی بهش گفتم: آقا محمد، دعای کمیل مال شبهای جمعه ست؛ چرا شما هر روز بعد از هر نمازی دعا میخوانی؟
گفت: مگر انسان فقط شبهای جمعه، به خدا نیاز دارد؟! ما هر لحظه به خدا احتیاج داریم. دعا کردن، پاسخ به همین نیاز ماست.
📚 شهید محمدباقر حبیباللهی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
@defae_moghadas2
❣
❣من مطمئن هستم چشمے ڪه به نگاه حرام عادت ڪند خیلے چیزها رو از دست میده. چشم گنهڪار لایق شهادت نیست.
#شهید_محمد_هادے_ذوالفقاری
@defae_moghadas2
❣
❣ شهید علمدار: اگر مثل شهدا نباشیم بی فایده است/باید پیام شهدا را به داخل شهرها ببریم
🔹️ هر روز ورود زبانش بود و می گفت: «تیر و توپ و تفنگ دیگه تموم شد! ما باید توی شهر خودمون،کوچه به کوچه، مسجد به مسجد، مدرسه به مدرسه، دانشگاه به دانشگاه، کار کنیم. باید بریم دنبال جوانها؛ باید پیام اینهایی که توی خون خودشون غلتیدند رو ببریم توی شهر.»
🔹 یکبار به او گفـتم: «خب! اگـه این کـار رو بکنیم چـی ميـشه!؟»
🔸برگشت و با صدایی بلندتر گفت: «جامعه بیمه ميشه. گناه در سطح جامعه کم ميشه. مردم اگه با شهـدا رفیق بشن، همه چی درست ميشه؛ اونوقت جوانها ميشن یار امام زمان عج .»
◽بعد شروع کرد توضیح دادن: «ببین! مانميتونیم چکشی و تند برخورد کنیم؛ باید با نرمی و آهسته آهسته کار خودمون رو انجام بدیم. باید خـاطرات کوتاه و زیبای شهــدا رو جمع کنیم و منـتقل کنیم. نباید منتظر باشیم که ما رو دعوت کنند؛ باید خودمان بریم دنبال جوانها. البته قبلش باید روی خودمان کار کنیم. اگه مثل شهــدا نباشیم، بی فایده است؛ کـلام ما تأثیر نخواهد داشت.»
📚 علمــدار / گروه فرهنگی شهید هادی
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
@defae_moghadas2
❣
❣برادران اتحادتان را حفظ کنید و مواظب وسوسههای دشمنان اسلام، که در هر قشری و ارگانی هستند؛ باشید. اگر با وسوسه های دشمنان اسلام، از اسلام روی برگردانید آن موقع دیگر نصرت با خدا نیست و یا اینکه خیلی کم میشود و اما مساجد، این سنگر بزرگ که در انقلاب سهم بزرگی داشته است را محکم نگهدارید و خالیاش نکنید. نیتتان را خالص و فقط الله را در پیش رویتان داشته باشید و فقط برای ادا کردن دین خودتان به اسلام و انقلاب و مسئولیتی را که خداوند به عهدهتان گذاشته است جبههها را خالی نکنید. در این ایام که مرغ خوشالحان سحر بر فراز سرزمین آزادگان تاریخ آوای رهایی سر میدهد و حتی دیوارهای شهر مظلومانه به فریاد میآیند و با ایثارگران سرافراز دیارمان هم صدا میشوند؛ لحظهای از یاد خدا غافل شدن، نادیده گرفتن خون هزاران شهید بخون خفته است.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷 لالهای از لالهزار بهبهان
🌹شهید: علیرضا نمدساز
تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۹/۲۵
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۴/۸
محل شهادت: ماووت، ارتفاعات قِشِن
نام عملیات: نصر چهار
@defae_moghadas2
❣
❣عکس دخترشو زده بود تو دفتر فرماندهیش
بهش گفتم مرتضی اون عکسو بردار اینجوری دلت گیره نمیتونی بپریا..
گفت: نه میخام با همه وابستگیام فدایی امام زمان عجل الله بشم...
#شهید_مرتضی_مسیبزاده
@defae_moghadas2
❣
❣اول خودتان را آماده کنید. خودتان را آماده بکنید یعنی چی؟ یعنی یک شهید همت باشید.
یعنی یک شهید خرازی باشید. دلتان را گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید. این پیچ و خم دنیا انسان را به باتلاق میبرد و گرفتار میکند. از آن هم نمیشود نجات پیدا کرد. دلتون را شاد کنید به رحمت الهی. دلتون را باز کنید و امیدوار کنید به رحمت خدا.
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
@defae_moghadas2
❣
❣نمازهایت را عاشـقانـه بخوان.
حتی اگـر خستـه ای یا حـوصله نداری،
قبلش فکر کـن چـرا داری نمـاز میخوانی
و با چـه کسی قـرارِ ملاقات داری.
آن وقت کم کم لذت میبری
از کلماتی که در تمـامِ عمـر
داری تـکرارشـان می کنی.
تکـرار هیـچ چیز جز نمـاز
در ایـن دنیـا قـشنگ نیست...
#شهید_مصطفی_چمران
@defae_moghadas2
❣
❣خدا را سپاس میگذاریم که ما توفیق دهندگان دین و آیینش باشیم. با وجودی که ما شایسته آن نبودیم با این عصیان و خطایی که ما داریم اگر بنا بود آنطور با ما رفتار شود که مستحق آنیم بایستی دربهای رحمت خداوند از زمین و آسمان بر ما بسته شود! البته بیشتر خودم را میگویم.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷 لالهای از لالهزار بهبهان
🌹شهید: اسدالله پورکاظم
تاریخ ولادت: ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۴/۲۳
محل شهادت: کوشک
نام عملیات: رمضان
@defae_moghadas2
❣
❣حسیـن ایرلو بچه تهران بود از آن داش مشتی هــا...
شده بود فرمانده تحریب لشکر المهدی(عج)...
●می گفت دوست دارم جوری شهید بشم که یک وجـبم از من هم نمـونه... گلوله مستقیم تانک خورد به سینه اش، تکه تکه شد....
●بعد از حسیــن، کاکا علے شـد فرمانده تخریـب...
دیدم همیشــه یک لباس منـدرس و کهنه به تن دارد.
گفتـم کاکا علے این چـیه پوشیدے زشتـه!
گفـت: لباس شهیـد ایرلوِ!
گفتم: حسین هیکلش دو برابر تو بود؟
گفت:دادم خیاط بـرام اندازش کـرده.
روی آسـتین جاے یک پارگے بود.
گفـتم: این چـیه، چرا این را ندوختـی؟
گفت: جاےترکـشیه که به بازوے ایرلو رفته.
هر وقت خسـته میشـم. دلم مےگـیره سرم رو
مےگذارم رو این پارگےآروم میشم!
#شهید_علی_ناظمپور(کاکاعلی)
@defae_moghadas2
❣
❣اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
@defae_moghadas2
❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣فیلم / شهیدی که بهخاطر یک پیچ بیتالمال، هزاران کیلومتر را برگشت!
🔹️روایتی از شهید عبدالله ایجادی که به خاطر بازگرداندن یک پیچ از بیتالمال هزاران کیلومتر راه رفته را برگشت و آن را تحویل داد.
@defae_moghadas2
❣
❣دعایی که در هنگام شهادت در جیب شهید ابومهدی المهندس بود:
یامَن یَقبَلُ الیَسیرَ وَیَعفُو عَن الكَثیر، اِقبَل مِنّى الیَسیرَ وَ اعفُوعَنى الكَثیر، اِنّكَ اَنتَ الغَفورُ الرّحیم
📌اى خداوندى كه عمل اندک را مىپذیرى و ازگناه بسیار مىگذرى، عمل نیک اندكم را بپذیر و گناه بسیارم را ببخش، همانا كه تو آمرزنده مهربان هستی...
#شهید_ابومهدی_المهندس
@defae_moghadas2
❣
❣به اين طرف و آن طرف ننگــريد.
فقط نگاه ڪنيد به نائــب امـــام زمانتــان
تا فــريب نخـــوريد.
در گــرداب غيبــتها و تهمــتها نيفتيد.
خدا گــواه است ڪه اين بدگوييها ايمــان را ميخـورد
و انســان را از روحــانيت اخــراج میڪند.
لذت مناجات با خدا را از بيـن میبــرد.
#شهیــد_عبــداللـہ_میثمـی
@defae_moghadas2
❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣پسرم پاشو شیر بخور...💔😢😭
اینجا کربلای غزه است. دو کودک با چشمان بسته با مادر خود وداع می کنند. با مادر خود و با این جهان سرتاسر ظلم و فراموشی..
📌#طوفان_الأقصی
@defae_moghadas2
❣
❣خدا را شاکر و سپاسگزارم كه به من توفیق داد که بتوانم بندگی او را به جای آورم و در راه یاری دین او قدم بردارم. از خداوند بزرگ خواستارم كه شهادت در راهش را نصيب من بگرداند زيرا شهید جایگاه بزرگی دارد. و چه خوب است انسان با شهادت از دنيا برود. از شما میخواهم برای رزمندگان دعا کنید تا در برابر دشمن موفقیت همراه آنان باشد.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷 لالهای از لالهزار بهبهان
🌹شهید: محمدرضاحوائج
تاریخ ولادت: ۱۳۴۴/۱۲/۲۰
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱/۱۹
محل شهادت: ارتفاعات لَری کردستان
@defae_moghadas2
❣
❣به دخترش میگفت :
وقتی گرههای بزرگ بہ ڪارتون افتاد ،
از خانوم فاطمه زهرا (س) ڪمڪ بخواید .
گره های ڪوچیڪ رو هم ،
از شهدا بخواید براتون باز ڪنند .
#شهید_حاج_حسین_همدانی
@defae_moghadas2
❣
17.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣فلسطین با صدای محسن چاوشی
🔹️ مرد فلسطینم چرا ساکت بشینم؟... میجنگم و میسازمت زیباترینم...
@defae_moghadas2
❣
❣اگر از من تعریف کردند و گفتند «مالک اشتر» و من باورم شد؛ سقوط میکنم،
اما اگر در درون خودم ذلیل شدم خداوند مرا بزرگ میگرداند.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@defae_moghadas2
❣
❣صاف مثل آیینه
اصلاً زیر کار در رفتن در مرامش نبود. از کمردرد رنج میبرد. اما هر روز در دو صبحگاهی گروهان که بعضی روزها به ده کیلومتر هم میرسید شرکت میکرد. شوخی کردن و بذله گویی با خونش عجین شده بود. همه چی را با شوخی رد میکرد. بچهها عاشق همین مرامش بودند. همیشه خشابش پر بود از تکههای ناب شوخی. به موقع و بجا به هدف میزد. دل طرف مقابل با حرفش جلا پیدا میکرد. فرقی هم نداشت. فرد مورد نظرش فرمانده باشد یا دوستش. تکه مناسب را شلیک میکرد. حتی تازه واردها هم از تکهانداختن هایش در امان نبودند.
هیچ کس هم ناراحت نمیشد. از بس تودل برو بود و کلام دلنشینی داشت. با وجود کمردردش در کارهای دست جمعی پیشقدم بود.
اما نمیدانم چطور شد که در آن شب رزمشبانه که قرار بود سی تا چهل کیلومتر پیادهروی کنیم آمد و گفت من کمرم درد میکنه. اجازه بده که من نیام.
نمیدانم دغدغه عملیات را داشت که نکند این پیادهروی باعث شود کمردردش اوت کند و نتواند در عملیات شرکت کند. یا شایدم آنقدر درد کمرش زیاد بود که میدانست تحمل آن همه پیاده رفتن با تجهیزات را ندارد. هرچه بود اهل دروغ گفتن نبود. مثل آیینه بود. صاف و صادق.
گفتم: من حرفی ندارم. اما دستور فرمانده گروهانه که همه باید شرکت کنند.
مگر اینکه با خودش صحبت کنی. فرمانده گروهان برادرزاده خودش بود. خوب با اخلاقش آشنا بود. میدانست که فرمانده در موقع کار و مأموریت عمو و برادرزاده و دوست برایش فرقی ندارد. اما با این وجود دل را به دریا زد و به سراغ فرمانده رفت.
وقتی ناراحت و پکر برگشت پرسیدم:
_ چی شد؟ فرمانده چی گفت؟
_ هیچی بابا. انتظار داشتی چی بگه؟ صد رحمت به شمر.
_ چرا مگه چی گفت؟
_ بهم میگه ببین عمو. اگه نمیتونی بیای پیادهروی صبح ساکِت رو بردار و برگرد خونه.
با خنده میگفت. اهل برگشتن به خانه نبود. چفیهای دور کمرش بست. حمایل تجهیزاتش را پوشید. اسلحهاش را روی دوشش انداخت و با ما همراه شد. با وجود درد کمر همه راه خودش را کشاند.
عموعلی مواساتی باهمه شوخیها، خندهروییها و درد و رنجها روز بیستم دیماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای پنج در جاده شهید صفوی شلمچه به همراه گردان فجر بهبهان زیر بمباران شیمیایی دشمن قرار گرفت. چهره شادابش سوخت و غرق تاول شد. تاولها راه نفسش را بستند. آن آتشفشان خوشبیان خاموش شد و عاقبت با بدن سوخته و تاول زده شهد شیرین شهادت را نوشید و جاودانه شد.
✍ حسن تقیزاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣