❣💠#نماز_اول_وقت 💠
اذان را که داد
بلا فاصله رفتیمـ برای نماز جماعت،
نماز مغرب رو خوندیمـ به جماعت
و تمومـ شد.
یکی از بچه ها اومد
و خبری داد به #حاج_حسین!
.
#حاج_حسین از من که امامـ جماعت بودمـ
عذر خواهی کرد و
گفت ؛نماز عشاء رو باید فرادا بخونمـ
و برمـ قرارگاه
.
وقتی شروع کرد به #نماز خوندن
چهرش رو دیدمـ
در حالت قنوت بود و
در حالی که قطرات #اشک
روی گونه هاش می غلتید
دعای حضرت نوح(ع)رو میخوند و
.
معناش این بود:
خدایا از تو میخواهمـ
که همه ی کفار را از تمامـ
بلاد زمین محو و نابود سازی...
#نماز_اول_وقت_شهدا
🌹 #شهید_حاج_حسین_خرازی 🌹
@defae_moghadas2
❣
❣نمیدانم پول ها را از کجا آورده بود. خودش میگفت: از چند جا وام گرفتهام به من داد تا بدهم به بچههایی که مشکل مالی داشتند. وقتی به ایشان گفتم: اگر وام است پس دفترچه اقساط را هم بده؛ در جوابم خندید و گفت: ولش کن، کس دیگری قسطها را میدهد. ایشان با وجودی که حقوق معلمی میگرفت ولی به همه کمک میکرد.
#شهید_غلامعلی_رجبی
@defae_moghadas2
❣
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ برشی عرفانی از مستند «روایت فتح» با صدای آسمانی شهید آوینی
@defae_moghadas2
❣
❣#خاطرات_شهید
💠«شهیدے ڪه خودخانواده اش را براے تشییع دعوت ڪرد»
●محمدباسپاه مشهد به جبهه اعزام شده بود و به ماگفت :شمابراے زیارت به مشهد بیایید و من هم خودم رابه شما میرسانم؛هنگامیڪه به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شدیم، همزمان مراسم تشییع تعدادے از شهدابودڪه ماهم درآن شرڪت ڪردیم...
●بعد از تشییع ازقم زنگ زدند وخبر شهادت محمدرادادندومتوجه شدیم وے جزو یڪے از همین شهداے مشهد بود ڪه سردربدن نداشت.
●شهید محمد جعفرے نیاباآغاز جنگ درسال۵۹ عازم جبهه شد او یڪے از نیروهاے دڪتر مصطفے چمران بودپس ازشهادت شهید چمران به تیپ۲۵ڪربلاپیوست وتامرحله فرماندهے گردان پیش رفت.
●پس از یک مجروحیت شدید درحالیڪه ۱۰روز از مراسم عروسے اش نگذشته بود درمهران به شهادت رسید.
✍راوے: مادر ۳شهید احمد وعلے ومحمد جعفرے نیا
#شهید_محمد_جعفری_نیا
@defae_moghadas2
❣
❣در گفتار و عمل پشتیبان ولایت فقیه باشید. دوست را شناخته و با او هماهنگ باشید و همراه. مراد از دوست کسانی هستند که به معنای واقعی با تفکرات امام و شهدا ولایت همراهند.
🌷دشمن را شناخته و از آنها بیزاری بجوئید در گفتار و رفتار، دشمن شیطان بزرگ آمریکاست و طرفداران آمریکا.
🌷شبهای جمعه مرا هم به یاد بیاورید و در حق بنده دعا کنید. تمامی کوتاهیها و بیادبیهایم را ببخشید.
🌷در مراسم اهل البیت جشن میلاد و شهادت، از امام زمان (عج) غافل نشوید. امام را دعا کنید و شهدا را نیز همچنین. لحظهای از ولایت غافل نباشید و در همه احوال آقا را دعا کنید.
"شهید مهران کابلی"
@defae_moghadas2
❣
❣مجید برای درمان مجروحیت شیمایی، همچنین ترمیم دندان هایش که تیر خورده بود در مرخصی بود که آقا ولی نوری دنبالش آمد و گفت: مجید بیا.
آماده شد که برگردد.
همین ایام پیش خاله پدر ما رفته بود. فرزند ایشان، به نام "محمد علی عسکری" شهید شده بود. به او گفته بود از بابت محمدعلی خیالت راحت باشد، او مقام والایی در بهشت دارد!
خاله گفته بود: چی شده، از کجا فهمیدی؟
مجید گفته بود خواب دیدم با چند نفر از همرزمانم در منطقه ای خشک و بی آب و علف گم شده و خسته و تشنه در حال حرکت بودیم که از دور باغ سرسبزی را مشاهده کردیم. به سمت درب باغ رفتیم. رایحه دلنشینی از گیاهان باغ به مشام ما می رسید. در زدیم. محمدعلی در را باز کرد و از بین ما چند نفر، دست من را گرفت و به داخل باغ برد!
به خاله گفته بود: مطمئن باش به زودی من پیش محمد علی می روم. به خاله سپرده بود که این خواب را تا زنده است برای کسی نقل نکند.
رفت. مدتی بعد عملیات قدس 3، در منطقه ای گرم و بی آب و علف انجام شد. خبر شهادت "ولی نوری" دوست نزدیک و صمیمی مجید آمد، اما خبر دقیقی از مجید نمی دادند. عده ای خبر شهادتش را می دادند، عده ای خبر اسارتش را، اما هیچ کدام قطعی و دقیق نبود. اما مجید کسی نبود که تن به اسارت بدهد؛ خودم شنیده بودم که بعد نمازهایش می گفت: خدایا اگر بنا بر شهادت است، شهید گمنام باشم!
می گفت: برایم دعا کنید اگر خداوند شهادت را نصیبم کرد، گوشت بدنم در همان مناطق عملیاتی بماند و خوراک پرندگان شود!
پنج سال بعد، چند استخوان از بدنش برگشت...
🌹🌷🌹
هدیه به شهید مجید رشیدی صلوات،،شهدای فارس
@defae_moghadas2
❣
❣طوری تلاش کنـید که اگر روزی #امام_زمـان
فرمــودند یک سرباز مـتخصص میخواهم
بفرمایند،فلانــی بیاید..
سربازی که هیچ کارایــی نداشته باشد ،
به درد آقا نمـیخورد..!
#شهـید_حسـین_معزغلامـی
@defae_moghadas2
❣
❣دیدم توی حیاط کنار دیوار ایستاده و روی دیوار قد خودش را اندازه می زند. برگشت به اندازه نگاه کرد و با ذوق به من گفت: وای مامان ببین چقدر قدم بلند شده، شده 14 سالم!
ذوقش کردم. گفت مامان خدا کنه من تا 15 سالم میشه بمیرم!
گفتم: زبونت را گاز بگیر، خدا نکنه، چرا اینجوری میگی؟
گفت: آخه آدم تا قبل 15 سالگی پاکه گناه نمی کنه، بعدش گناه می کنه!
گفتم: خوب بگو بشم حبیب بن مظاهر، هم سنش زیاده هم پاکه!
گفت: مگه شیطون می ذاره ، سخته. شاید نتونستم از پس شیطون بر بیام. نمی خواهم. خدا کنه 15 سالگی بمیرم!
روزی که می خواست به جبهه اعزام شود، خیلی خوشحال بود. رفت و چند ساعت بعد با ناراحتی و عصبانیت برگشت.
گفتم چی شده!
گفت: از این قد و قواره بلند من خجالت نکشیدند، من را اعزام نکردند، می گن سنت کمه!
گفتم: خوب مصلحت نبوده!
رفت خودکار مشکی برداره توی شناسنامه اش دست ببره.
گفتم: من دوست دارم صاف و صادق بری جبهه. اگر می خواهی تقلب کنی من راضی نیستم.
قبول کرد. یک ماه منتظر شد تا وارد 15 سالگی شود، بعد رفت. رفت و شهید شد. شهید شد و مفقود شد.
@defae_moghadas2
❣
❣سردار می گفت :
اگه توی پادگانت، دو تا سربـاز رو نماز خون و قرآن خون کردی این برات می مونه از این پستها و درجه ها چیزی در نمیاد!
#شهید_احمد_کاظمی
@defae_moghadas2
❣
❣در سالهای زندگی مشترکمان، من هیچگاه از حاج یونس نشنیدم که از موقعیت خودش در جنگ بگوید. یک بار از او پرسیدم: حاج یونس، تو در لشکر چکارهای؟ از من میپرسند حاج یونس چکاره است، من خودم هم نمیدانم چه جوابی بدهم؟ حاج یونس گفت: بگو شوهر من سرباز امام زمان(عج) است.هیچ وقت من از خودش نشنیدم که او از فرماندهان لشکر است.
🥀من را از روی پاهایم شناسایی کن🥀
قبل از شهادتش بارها به من گفته بود: من که شهید شدم، مرا باید از روی پا بشناسید. من دوست دارم مثل امام حسین(ع) شهید شوم. چند بار هم گفته بود: اگر یک وقت آمدند و گفتند که حاجی توی بیمارستان است، شما بدانید کار تمام شده است و من شهید شدهام..
راوی: همسر شهید
#شهید_حاج_یونس_زنگی_آبادی
@defae_moghadas2
❣