eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
876 ویدیو
21 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
اینجا هم محل شهادت ما توی جاده شهید صفوی شلمچه است که دوستان برامون یادمان درست کرده‌اند.❤️
8⃣ بچه‌ها دیگه وقت من تمومه.😒 باید یواش یواش از خدمتتون مرخص بشم.😐 اما اجازه بدین یه کم از وصیتنامه‌ام رو براتون بگم که بدردتون می‌خوره.🙂اون قسمت رو قبلا بچه‌ها آماده کردند. خودتون ببینین.😄 عکسش رو براتون می‌ذارم. خوب بچه‌ها مواظب خودتون باشین.😘 حواستون هم باشه تو فضای مجازی یه وقت گول نخورین.😉 مبادا پشت رهبر رو خالی کنین. همیشه گوش به فرمانش باشین. یاعلی، خدانگهدار.🖐
❣شهادت لاله ها را چیدنی کرد... شهید حاج‌ عباس نیلفروشان🌷 در کنار شهید حاج احمد کاظمی🌷 فرمانده لشکر ۸ نجف اشرف‌، در دوران دفاع مقدس @defae_moghadas2
❣حاج‌ قاسم می گفت: با شهدا بودن سخت نیست با شهدا موندن سخته! مثل شهدا بودن سخت نیست مثل شهدا موندن سخته! راه شهدا یعنی... نگه داشتن آتش دردست است 🔹 شهدا دلها را تصرف می‌کنند ..... @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ اسطوره ای به نام شهید فلاحی من توی کشور خودم خم نمی‌شم، دشمن باید خم بشه... دوران @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ فیلمی قدیمی از مناظره بنی صدر و منافقین با تیمسار فلاحی(فرمانده نیروی زمینی ارتش) در مورد حمایت ارتش از سپاه تیمسار فلاحی: ارتش یک نهاد انقلابی است. کلیه نهاد‌های انقلابی مکمل یکدیگر هستند. هر زمانی، هر مکانی و تحت هر شرایطی پاسدار انقلاب نیاز به پشتیبانی داشته باشد بلادرنگ و بدون مضایقه پشتیبانی اعمال خواهد شد. @defae_moghadas2
شهید وحدت 🗓 ۲۶ مهر سالروز شهادت "سردار شهید نورعلی شوشتری" مسیح سیستان گرامی‌باد🌷 @defae_moghadas2
❣پس "يحيى السنوار" آنطور که رسانه‌های صهیونیستِ عبری عربی انگلیسی و فارسی زبان می‌گفتند، در تونل‌های زیرزمینی نبود؛ بلکه سلاح در دست، سینه خشاب بر تن، چفیه بر دوش، در ساختمان‌های رفح تن به تن با ارتش اسرائیل جنگید و مردانه شهید شد. @defae_moghadas2
❣شهادتت مبارک دلاور مقاومت..💔 @defae_moghadas2
❣صبحی از خواب که بیدار شد گفت: خانم دارم میرم سرکار، یه خوابی دیدم، ان شاالله خیره، مواظب بچه باش! حسن که رفت. دختر یک ساله ام، فاطمه، ناغافل چند تا از قرص های عمه اش را خورد و بعد از چند دقیقه بی هوش شد. سریع حسن را خبر کردم. فاطمه را به بیمارستان بردیم. دکتر گفت با این قرص ها که خورده، فقط توکل به خدا کنید، وگرنه ما امیدی به خوب شدنش نداریم. فاطمه را به خانه آوردیم. حسن گفت: دیشب خواب دیدم فاطمه از طبقه بالا پائین افتاد. بلند گفتم یا فاطمه الزهرا به دادم برس. ناگهان دیدم دو دست فاطمه را در هوا گرفت و پاهایش را روی زمین گذاشت. گفتم: شما کی هستید! گفت همان که صدایش زدید و کمک خواستید، هر زمان گرفتار شدید، ما را صدا بزنید! در هیمن حال که حسن تعریف می کرد و اشک می ریخت، دخترمان بیدار شد و طلب شیر کرد... 🌸اوایل به صورت پاسدار به جبهه اعزام شد، اما به خاطر سن زیاد، دیسک کمر و مشکلات جسمی استعفا داده و به صورت بسیجی به جبهه رفت. آنجا در واحد تدارکات لشکر، راننده بود. مدتی تعدادی از نیروها را برای آموزش ادوات و خمپاره به محل آموزش می برد و خودش هم گوشه ای می نشیند. روزی استاد سؤالی در مورد خمپاره ها می پرسد و کسی جواب نمی دهد. حسن که خارج از کلاس بوده جواب را می دهد. مربی متوجه می شود ایشان به خاطر هوشش، همه مباحث را یاد گرفته و ایشان را به واحد ادوات لشکر فجر معرفی می کند و حسن به عنوان خمپاره انداز تا اخر جنگ خدمت می کند. 🌸اولین بار سال 65 در فاو شهید شد. ترکش به سر ایشان نشسته و بخشی از استخوان سر ایشان را جدا کرده بود. حسن را به عنوان شهید سوار آمبولانس می کنند، تا به معراج شهدا ببرند، در بین راه متوجه می شوند نبض دارد. او را به بیمارستان اهواز و بعد هم به شیراز منتقل می کنند. بعد از چند عمل سنگین حال نسبی اش خوب می شود. اما وقتی در انتظار عمل دیگری است، خبر دار می شود دوستش «عوض پور همت» شهید شده است، سریع به جبهه می رود و تا آخرین روزهای جنگ در جبهه می ماند و مفقود می شود. 🌸دو سال و نیم از جنگ می گذشت، اما نه خبری از شهادت حسن به ما می دادند نه اسمش در لیست اسرا بود. بعد از آزاد سازی اسرا بود که خبر دادند حسن در بیمارستانی در تهران بستری است. سریع به تهران رفتیم. سال ها پیر شده بود. رد ضربه پوتین عراقی ها روی جمجمه اش مشخص و هویدا بود. ظاهرا با اندک حافظه ای که برایش مانده بود شماره یکی از آشنایان را داده بود. بعد ها از دوستانش شنیدیم. به خاطر ضربه ها و شکنجه مزدوران بعثی دو بار در اردوگاه شهید می شود و جنازه او را در زباله ها می اندازند، اما بعد از چند روز متوجه می شوند، هنوز زنده است و جان دارد. در اثر ضربات بعثی ها یکی از چشم هایش نابینا و گردنش خشک شده بود. بعد از آزادی تکه ای استخوان به جمحمه ایشان پیوند داده شد و در نهایت بعد از تحمل سال ها درد و رنج در سال 80 برای چهارمین بار به شهادت رسید. 🌸🌹🌸 هدیه به شهید حسن رسته من صلوات- شهدای فارس 👇 تولد:1321/1/1 –شیراز شهادت: 81/7/27- شیراز @defae_moghadas2
❣شهیدی که چهار بار شهید شد سردار شهید حسن رسته مند فرمانده گروهان پشتیبانی آتش تیپ ادوات لشکر ١٩ فجر @defae_moghadas2