eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
837 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 این انقلاب به یارى خدا به اوج رسید و مردم با دادن جان و مال خود به این انقلاب رسیده اند. وظیفه فرد فرد ملت مسلمان ایران است که از این انقلاب خوب نگهدارى کنند و نگذارند که اسلحه همه شهیدان بر زمین بیفتد و خون این شهیدان به هدر رود. 🕊🌹 @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹🌸🍃 🍃🌸🔹 🖋 خواهر شهید می گوید: یکی از دوستان مجید که بعدها همرزمش شد در این قهوه‌خانه رفت‌ و آمد داشت. یک‌شب مجید را هیئت خودشان می‌برد که اتفاقاً خودش در آن جا مداح بود. بعد آن جا در مورد مدافعان حرم و ناامنی‌های سوریه و حرم حضرت زینب می‌خوانند و مجید آن‌قدر سینه می‌زند وگریه می‌کند که حالش بد می‌شود وقتی بالای سرش می‌روند. می‌گوید: مگر من مرده‌ام که حرم حضرت زینب در خطر باشد. من هر طور شده می‌روم. از همان شب تصمیم می‌گیرد که برود... 🌹 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حال وهوایی داره این گمنامی آخ چه صفایی داره این گمنامی بی کفنی، بی بدنی، بی قبری چه عشق نابی داره این گمنامی 🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 @defae_moghadas2
🍃🌸 بدانيد #شهادت چيزي نيست جز رستگاري و سعادت ، چرا كه شهدا اين امتياز را بدست مي آورند تا مرگي را كه همه به آن مي رسند به شكلي زيبا وشرافتمندانه و در راه خالق خود دريابند . جزاي شهيد هم بسيار عظيم است و بالا ترين آنها رضاي خدا و لقاي او در اعلي عليين است . #شهید_فریدون_شهبا🕊🌹 #بیت_المقدس ❣
🍃🌸 #امام_خامنه_ای❤️ کسانی که در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت می‌کردند، منتظران حقیقی بودند. @defae_moghadas2
🍃🌸 از خصوصیات ویژه شهید تعصب و غیرت و کمک به افراد مستمند در هر شرایطی بود، و دارای اخلاق پسندیده و نیکو بود، که این حُسن خُلق وی زبانزد افرادی بود که با وی معاشرت داشتند. چه پیش از انقلاب و چه بعد از آن در نماز جماعت مساجد مختلف شرکت می کرد. به دوستانی که از نظر درسی ضعیف بود کمک می کرد و به این کار خیلی علاقه داشت . معتقد بود و همیشه می گفت: «کمک به دیگران و افراد نیازمند بدون منّت و پنهانی و برای رضایت خدا باید باشد تا لذتبخش باشد». #شهید_عبدالرضا_مجدیان🕊🌹 #بیت_المقدس❣ @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهيد سیدمرتضی آوينی🌷 همه آفرينش لوح محفوظی ست، كه تاريخ بر آن ثبت می گردد. تا آن روز كه زبان خاك به حديث شهادت گشوده شود ،و اخبار غيب بر ملا گردد. @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#شهید_محمد_رضا_آل_مبارک #برای شادی روح امام شهدا و شهدا #صلوات
حماسه جنوب،شهدا🚩
#شهید_محمد_رضا_آل_مبارک #برای شادی روح امام شهدا و شهدا #صلوات
🍃🍂💠🍃🍂💠🍃🍂 نگاهی به زندگی آل مبارک محمد رضا در نخستین روز تابستان سال ۱۳۴۵ در دزفول به دنیا 👶آمد. هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که دو روز در هفته روزه می گرفت و همیشه نماز شب می خواند . در انجام کارهای منزل به مادر کمک می کرد و انسان بسیار قانعی بود . خانواده های طاغوتی را نصیحت می کرد و مسائل شرعی را رعایت می نمود . صله رحم را به جا می آورد و به دیدار دوستان و اقوام 👬می رفت . پدرش نقل می کند :"شب اربعین حسینی بعد از نماز مغرب دلشوره عجیبی 😔به دلم افتاد ، طوری که نتونستم نماز عشاء را بخوانم . از مسجد حاج آقا به حسینیه ی اعظم رفتم و در آنجا برای خود نوحه ای خواندم و گریه کردم 😭. حالم بهتر شد . از در حسینیه بیرون می آمدم که حاج صادق آهنگران را دیدم و خبر شهادت فرزندم😭 را به من داد." همان شب مادر شهید خواب می بیند که سر را آوردند و شستشو دادند. 👇 @defae_moghadas2 🍃🍂💠🍃🍂💠🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🍂💠🍃🍂💠🍃🍂 #بسم_رب_الشهدا نگاهی به زندگی #شهید_محمد_رضا آل مبارک محمد رضا در نخستین روز تابستان س
🍃🍂💠🍃🍂💠🍃🍂 👇 پدرش می گوید :" وقتی بالای سر شهید رفتم و جسد بی سر و دست و سینه پاره پاره ی او را دیدم از شدت ناراحتی نزدیک بود در همان جا جان بدهم اما ذکر نام مبارک جان تازه ای به من بخشید ." 😭 بدن شهید آل مبارک در سه مرحله دفن شد : روز اربعین بدن او بدون دست و سر ، روز هفتم فک شهید و هفت سال بعد سر مبارک را دفن کردند . هنگام دفن سر ، پدر رو به جنازه می کند :" آرام بخواب که مولایت امام علیه السلام بی سر بود ." 😔 به مادرش سفارص کرده بود :"دست از یاری امام برندارید." شهید آل مبارک در سال ۱۳۶۱ و در عملیات محرم در منطقه ی شرهانی به شهادت❣ رسید. @defae_moghadas2 🍃🍂💠🍃🍂💠🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍂💠🍃🍂💠🍃🍂 حضور محترم پدر گرامی ام سلام علیکم 👋 امیدوارم که بعد از شهادت من استوار و محکم باشی که مطمئن هستم که استوار هستی ، پدرم حال که این نامه را می نویسم چیزی در ذهن ندارم که بنویسم خلاصه این چند جمله را هم که می نویسم از نظر انشایی خیلی اشکال دارد. باید مرا ببخشی 🙏 سلام مرا به مادرم برسان و بگو بعد از شهادت من استوار و محکم باشد و هیچ وقت گریه نکنید و امیدوارم که همه شما از جمله برادرانم و خواهرانم مرا ببخشید که شما را بی اندازه اذیت کردم ، خصوصاً تو را و یک مسئله را می خواستم متذکر شوم حدود یکهزار و ششصد تومان "۱۶۰۰تومان" پهلوی مادرم می باشد و حدود ۴ماه نماز ظهر و عصر فقط حدود ۴ ماه نماز کامل به گردن من می باشد ، البته اینها از من قضا نشده اند این نمازها را خوانده ام ولی به علت اشکال باطل شده اند . خداحافظ👋 @defae_moghadas2 🍃🍂💠🍃🍂💠🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃❤🍃 🌼 السلام علیک یا بقیه الله چشمم به زيارت تو باز است بيا.. ذكر فرجت به هر نماز است بيا با آنكه بدی ز من تو ديدی بسيار .. با مِهر تو دل ، گلشن راز است بيا 🌼اللهم عجل لولیکــ الفرج 🍃❤🍃
‍ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ׂׂ🔸 مدافع حرمے کہ در تفحص شهدا بہ شهـ🌹ـادت رسید... 🍂دراربعین سال ۹۴ موکبے به همراه تعدادے از دوستان همرزم در ڪربلا زده بودند، علی آقا یکے از ارڪان آن موڪب بود و براے خدمت به زوار امام حسین (ع) سراز پا نمےشناخت ، بعد از بازگشت از ڪربلا عازم سوریه شد و به عنوان یڪ فرمانده موثر در جنگ با داعشیان مزدور شناخته شد. 🍁بعد از پایان ماموریتش در سوریه مجددا ًبرای پیداڪردن اجساد مطهر شهدا عازم منطقه غرب کشور و خاک عراق شد و دراردیبهشت ۹۵ در آخرین سفرش برای پیداکردن شهدای لشکر ۲۷ حضرت رسول الله(ص) در عملیات والفجر ۴ در منطقہ کانی‌مانگا پنجوین عراق چندین شهید پیدامےکند و در آخرین پیامش در شبکه مجازے نیم ساعت قبل از شهادت مےگوید «اینجا شهـ🌷ـید باران است» که بہ روی مین والمری رفتہ و یکی ازپاهایش قطع و پای دیگر هم خردمےشود و در همانجا به خیل شـهـ🌹ـدای همـان عملیات مے پیوندد و به آرزوے دیرینه اش مےرسد. 💐"روحمان با یادش شـــاد"🍃 شهیدسردارعلیرضاشمسی پور🌷
🔹🌸🍃 🍃🌸🔹 🌺 شهید تقوی در جبهه دعای را از حفظ در قنوت نمازش میخواند. همیشه نشسته میخوابید و پایش را دراز نمیکرد. یک بار از او پرسیدم:حاج حمید ، چرا این کار را انجام میدهید؟؟ جواب داد: در محضر چه کسی بخوابیم؟، ما اینجا با بهترین بندگان خدا زندگی میکنیم. من پایم را جلوی شما دراز کنم!!؟ 🌹 🌷
درکوله بارم غم آوردم 💔 شهادت کجایی کم آوردم 😔 سلام‌برشهدا ❤️ صبحتون شهدایی ✋ ✨🌷🌷🕊🕊🕊🌷🌷✨
حُسن ما از حسنی بودن ما مشهودست نوکری بر در این خانه تماماً سودست هرچه دارم همه ازلطف امامِ حسن َست هرکسی خواست بیایدسندش موجودست🌹 میلاد کریم اهل بیت مبارک ❣ ✨💞💞💞💞💞💞💞💞✨
🍂 🔻 خاکریز خاطرات چه خواب قشنگی، سید رضا پرورش راوی سید رضا پرورش برگرفته از کتاب چه خواب قشنگی کار از عبدالرضا سالمی نژاد در چشمانشان تمنا موج می زد و بر لبانشان لبخندی بود از جنس آسمان. هیچکس نمی دانست چرا این سه نفر از صبح وقتی همدیگر را می بینند به هم لبخند می زنند وبی آنکه هیچ کلامی بر زبان بیاورند چیزی مثل قند در دلشان آب می شود…شاید این حیای نجیب بود که نمی گذاشت حرف دلشان را به هم بگویند وشاید هم فکر می کردند که اگر حرفی بزنند رنگ ریا بخود بگیرد. نمی دانم کدامیک از این سه نفر بود که سخن آغاز کرد اما وقتی خوابش را به دیگری گفت او متعجبانه جواب داد: من هم دیشب عیناً همین خواب را دیدم که من و تو سید مصطفی در چمنزاری هستیم و سیدی به ما می گوید: هر سه نفرتان افتخار شهادت می یابید، گرچه او را هیچ ندیده بودیم اما دلمان یقین پیدا کرد که او امام زمان(عج) است. هر دو نفر عجولانه و مشتاق گفتند: برویم پیش سیدمصطفی اگر او هم چنین خوابی دیده باشد، شهادتمان حتمی است. سید را در گوشه ای گیر آوردند و پرسیدند: سید دیشب تو چه خواب دیده ای؟ سید مثل کسی که رازش برملا شده باشد، رنگ پریده گفت: چه خوابی؟ وبا نگرانی ادامه داد مگر من در خواب حرفی زده ام؟ آن دو پاسخ دادند: پنهان نکن، خوابت را تعریف کن. سید گفت: به جان زهرا(س) بگویید چرا رنگ پریده اید؟ و آن دو پاسخ دادند: خودت رنگ پریده تر از مائی. احتمالاً تو همان خوابی را دیده ای که ما دونفر دیده ایم. اما دوست داریم خودت برایمان تعریف کنی. وقتی سید شروع به تعریف خوابش کرد، هر سه نفر با هم زار زار به گریه افتادند او همان خوابی را تعریف می کرد که آن دو نفر دیده بودند. وقتی سخت همدیگر را در آغوش گرفته بودند و خدای خویش را سپاس می گفتند که آنها را به درگاه خویش دعوت نموده است، متوجه بچه های گردان شدند که دور آنها جمع شده اند اگر چه تقریبا به رازشان پی برده بودند اما هر سه نفر هیچ نگفتند. زمان هر چه به شب عملیات نزدیکتر می شد شادی و شعف آنها بیشتر می شد و هنگامی که عملیات کربلای ۵ به پیروزی رسید و پیکر سید بزرگوار سید هبت اله فرج الهی بر زمین شلمچه افتاد، همه دیدند که بخشی از خواب آن سه نفر،محقق شده است . در عملیات والفجر ۱۰ بود که دو نفر دیگر به اولین شهید پیوستند .آن سه نفر سه سید بزرگوار شهیدان سید هبت اله فرج اللهی، سیدرضا پور موسوی، و سید مصطفی حبیب پور بودند. کتاب چه خواب قشنگی تدوین: عبدالرضا سالمی نژاد ناشر: انتشارات قیام تاریخ چاپ:۱۳۸۳٫صفحه وقطع: ۸۴ صفحه، @default_moghadas2 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا