❣
🔻 #شهید_غلام_احمدی
🥀 به شهادت در راه خدا علاقمند بود برادرش آخرین دیدارش با وی را چنین تصویر کرده است: روز آخر که غلام را در جبهه دیدم، صورتش خندان و خوشحال بود و گفت دو روز دیگر به منطقه اعزام می شود، چند ساعتی که پیش من بود مدام این جمله را تکرار می کرد اگر من لیاقت شهادت را داشته باشم، خداوند مرا خواهد برد.
◇ من به او گفتم چرا این حرف را می زنی؟ او در پاسخ گفت: مگر تو برای چه جبهه آمده ای؟ من گفتم به خاطر اسلام و برای خدا و حفظ کشور جمهوری اسلامی آمده ام.
◇ او گفت: من هم آمده ام برای شهادت در راه خدا و دین اسلام شهادت افتخار من است. شهادت مایه سرافرازی یک کشور است که در مقابل ستمگر ایستاده است و مبارزه کرده است.
◇ من خدا را دوست دارم و اگر او هم مرا دوست داشته باشد، لیاقت شهادت را به من خواهد داد. من می دانستم این آخرین بار است که او را می بینم! او هم که گویی این را می دانست به من دلداری می داد.
◇ وی در طول حضور کوتاهش در جبهه در عملیات والفجر ۸ اولین و تنها عملیاتی که در آن شرکت نمود در روز ۵ شنبه مورخ ۱/۱۲/۱۳۶۴ به مقام رفیع شهادت نائل شد.
◇ گفتنی است مادر ایشان شب قبل از شهادت غلام خواب شهادت ایشان را دیده بود و در همان روز بدون اینکه کسی به ایشان اطلاع بدهد، به همراه خانواده از ایذه راهی مسجد سلیمان شده بودند،
تا پیکر مطهر شهید احمدی را از بنیاد شهید تحویل بگیرند.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣گاهی خاطرات گذشته حتی با یک عکس زنده میشه
و چه زیباست تابلو نوشته های جبهه که هرکدام آن
دنیائی پیام و خاطره است.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ "پس از شهادت اسماعیل دقایقی احساس یتیمی کردیم. همانگونه که با شهادت آیت الله صدر احساس یتیمی کرده بودیم؛ لذا پیامدهای ناگوار از دست دادن شهید دقایقی و شهید صدر همچنان بر سر مجاهدین عراقی سایه افکنده است...
شهید دقایقی بخشی از مظلومیت مردم مسلمان عراق را بر دوش داشت...
البته حق او بهعنوان یک سردار بزرگ جبهه و جنگ ادا نشده است."
بخشى از مصاحبه شهید "ابومهدی المهندس" درباره شهید "اسماعیل دقایقی"
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣
🔻 خبر شهادت
این عزیز لباس سبز که در فیلم می بینید، شهید سعید شاه حسینی ست.
برادر دو شهید.
بچه نیاوران.
از بچه های گردان انصار.
مادر این شهید مدتی پیش مرحوم شدند.
وقتی سعید شهید شد
رفتند تا خبر را به خانواده اش بدهند.
حاج عبدالوهاب پدر شهید آمد و گفت شلوغ نکنید. مادر سعید قبلا دو فرزند دیگرش را هم تقدیم کرده.
بگذارید من خودم به شکلی خبر را می دهم.
وقتی به منزل می روند می بینند مادر پای تلویزیون نشسته و این فیلم در حال پخش شدن است. مادر با یک ذوق عجیبی می گوید "سعید، سعید خودمونه...." که تا سعید تکبیر می گوید.
پدر به حاج خانوم می گوید؛ دیدی شیر بچه ات چه تکبیری گفت؟
مادر با خوشحالی می گوید؛ بله.....
پدر می گوید اگر لیاقت داشته باشد و تکبیرش قبول بشود، باید این تکبیر آخرش باشد!
و بعد می گوید لایق بود
و این تکبیر آخرش.....😭
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ دعای شهادت
🔅 نوجوون بود که تصمیم گرفت بره جبهه. اصرار کرد برم پایگاه بسیح براش امضا کنم. هر کاری کردم نتونستم قانعش کنم. بالٵخره بدون اجازهی پدرش رفتم رضایتنامهاش رو امضا کردم.
🔅 وقتی خواست حرکت کنه گفتم: مادر میری برای رزمندهها دست و پاگیر میشی! تو که نمیتونی کاری انجام بدی! در جوابم گفت: مادر سطل آبی و لیوانی میگیرم دستم و به رزمندهها آب میدم، فقط همین!
🔅 گفتم: دعا میکنم پیروز برگردی! گفت: دعا کن شهید بشم. اگه شهید بشم پیروزم! دیگه ته دلم به شهادتش رضایت داده بودم.
🔅 بار آخر که خداحافظی کرد بره جبهه، از خونه که حرکت کرد تا در مسجد امام جعفرصادق(ع) اندیمشک قد و قوارشو نگاه میکردم.
رفت و خبر شهادت برام اومد.
⭐️ #شهید_حبیب_اله_عصاره
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 #نماهنگ فوق العاده زیبای
"چادر نماز"
🔻 شهادت حضرت زهرا
سلام الله علیها
🔻 با نوای
محمد حسین پویانفر
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🍂
❣ درعملیات والفجرمقدماتی به خاطر شجاعت و اخلاصش به عضویت گروه ویژه ۲۹ نفره خطشکن شهدا در آمد.
❣ قبل از آغاز عملیات با طراوت خاصی در جمع گروه با بذلهگویی و ذکر خاطراتی شیرین موجب طراوت و انبساطخاطر گروه شده بود.
❣ شب هجدهم بهمن با رشادت و دلاوری جانفشانی نمود و در روشنایی سحر ۶۱/۱۱/۱۸ در شکوه حماسهای جانانه همچون یاران مولایش امام حسین(ع) پس از رزمی بیامان با خصم دون به دوستان شهیدش پیوست و روحش جاودانه گردید.
❣ پیکرش سالها در ماسهزارهای شیبمیسان زینتبخش این سرزمین بود و پس از حدود ۸ سال در حرکتی شگفت، پدرش در میان شهدای گمنام، او را شناخت.
❣ در ۲۹ فروردین سال ۱۳۷۰ پس از تشییع جنازهای باشکوه، در جوار همرزمانش در گلزار شهدای امیدیه، آرامشی ابدی یافت.
روحش شاد، یادش گرامی.
❣شهید عبدالسعید دبیر فدعمی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
❣
❣ میتوان سوخت
اگر امر بفرماید عشق..!
یک گونی کوچک زردِ رنگ و رو رفته
که روی آن کاغذی چسباندهاند:
شهید بسیج سپاه
محمدابراهیم ماهی
مشهد - ٦۰/۳/۵
همین! تمام چیزی است که
از پیکر محمدابراهیم به جا مانده
که به خانواده برگرداند
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
راحت بخواب ایهاالرفیق
ولـی بــدان ...
شب هـا بہ یادِ چشم تو
خوابم نمی برد ...
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ آرزوی شهید
بعد از دفن شهید احسان الله رمضانی، سعید عابدی رو به مزار شهید ایستاد و گفت:
من می آیم و در کنار تو جای می گیرم.
~*~*~
دو ماه از شهادت احسان الله گذشت و تعداد فراوانی پیکر شهید از جبهه آوردند و در بالا و پایین مزار شهید احسان الله رمضانی دفن کردند ولی به خواست خدا هنوز کنار مزار شهید احسان الله خالی بود تا اینکه سعید عابدی به شهادت رسید و همان گونه که خود آرزو داشت و پیش بینی کرده بود، او را در کنار دوست و هم مسجدی اش شهید احسان الله رمضانی به خاک سپردیم.
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
❣
در آسمان دهیم به هم ما نشانشان
آنان که گم شدند سحرها یکی یکی
آنان که تا سحر به تماشای یادشان
قد راست میکنند پدرها یکی یکی
#شهید_علی_هاشمی🕊
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ نسبت به خمس حساس بود و با دقت عمل می کرد.
❣همسرش نقل می کرد:
از من خواسته بود هر آن چه را در زندگی مان زیادی می بینم حتماً ببخشم. بیشتر روزهایی که ناهار را خانه بود، غذا بسیار ساده بود و حتی یک بار هم از نوع غذا شکایت نکرد.
❣ از بحث های سیاسی بیهوده که نه تنها نتیجه ای نداشت، بلکه باعث از بین رفتن صمیمیت می شد، خودداری می کرد. در بحث های سیاسی اغلب بدون اینکه عصبانی شود، سکوت می کرد؛ اما هنگامی که لب به سخن می گشود همه به دقت به حرف های او توجه می کردند.
فقط زمانی به بحث سیاسی می پرداخت که حس می کرد سخنان او ضروری است و به گونه ای منظم موضوع را دنبال می کرد تا به نتیجه برسد.
#شهید سید فرشاد مرعشی نژاد🕊
شهادت، بستان ۶۰
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ فرماندهان جنگ در ۳۴ سال پیش در شب شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مشهد مقدس.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
به عاشقان نرسد دستِ تیغِ عزراییل
که پیش از آمدنش،خویش را فدا کردند
بهشت را که تماشای طرزِ عشّاق است
به عاشقانهترین شیوه رزق ما کردند
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ #شهید_محمدعلی_نیکنامی
وصیت کرده بود:
"وقتی پیکرم را برای طواف به حرم می برند مدت بیشتری پای ضریح نگه دارند".
به خدام که گفتیم قبول نکردند و گفتند: حرم شلوغ است و پیکر ایشان همانطور که با بقیه شهدا وارد می شود، همراه بقیه هم خارج می شود.
آن روز سی تا چهل شهید را کنار ضریح قرار داده بودند. مراسم نوحه خوانی هم برگزار شد و بعد طواف دادند و بردند.
وقتی نوبت به محمدعلی رسید متوجه ریختن قطره های خون شهید از تابوت شدیم و خدام را خبر کردیم. به خاطر جلوگیری ار ریختن خون روی فرش ها از تکان دادن پیکر خودداری کردند. حدود پنج دقیقه طول کشید تا پیکر را در دو لایه پلاستیکی قرار دادند تا خونی ریخته نشود.
..و بخاطر این اتفاق، محمدعلی نیم ساعت بیشتر از بقیه کنار ضریح ماند و به وصیتی که کرده بود، رسید.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣
🔻#قرار_عاشقی
شهید سید فرشاد مرعشی نژاد
👋 سلام و صد سلام خدمت شما دوستان منتظر "قرار عاشقی"
ببخشید دیگه 🙏 دیر به دیر می ریم سراغ شهدا و ..... همین یه توفیقی می خواد که از ما بدوره
....بگذریم....
امروز اومدیم سراغ یکی از شهدای ناب و خوش تیپ 😎 که خیلی هم اهل دل بوده و هست، خدا کنه بتونیم به حرفش بکشیم... دعا کنید 🤲😍
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣️۱
❣
- جناب فرشاد عزیز بفرمایید که همه ما بگوشیم.
🕊 با یاد و نام خدا و تشکر از شما که ما رو قابل دونستید و این جمعه رو به نام ما زدید. 😊
تو دنیای شما، "فرشاد" صدام می زدن، دقیقش میشه سید فرشاد مرعشی نژاد. سال ۳۹ تو اهواز به دنیا اومدم 👶 و سال ۶۰ تو بستان، خدا توجهی کرد و شهادت مون 🕊 امضا شد، یعنی عمر ما ۲۱ سال دنیایی شده بود. اینجا هم که حسابِ سال و ماهش کلا فرق داره.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣️۲
❣
- خودمونیم ها.... تو اون سن کم چه مردان بزرگی بودید برا خودتون، اونم تو جنگی به اون بزرگی!!!!!👌👌👌
🕊 بله دیگه... اینو هم بگم که این هنر امام بود که همه بچه های هم سن و سال ما رو به حرکت ✨ دراورد که باید اینو برید پیش ببینید چه معجزه ای کرده!✨!
راستش رو بخواید وضع مالی خونوادگی ما تعریفی نبود و پایین شهر زندگی می کردیم. ولی آرامشی داشتیم که جبران اون رو می کرد. خودمم که آروم بودم و سر به راه. اطرافیا وقتی تعریفم می دادن می گفتن روح حساسی داری و ذکاوت خوبی، اینو از بالا بودن نمراتم که معمولا با نفرات اول می پریدم می فهمیدم.
❣۳
🕊 در قبال مشکلات خونواده احساس مسئولیت می کرم. گاهی با اینکه تو دوران تحصیل 📖📚 بودم و لازم بود حسابی درس بخونم ولی از کوچکترین فرصت ها برا کمک به پدرم تو خرجی خونه استفاده می کردم و کاری می کردم.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣️۴
❣
- خب، درس و مشق رو تا کجا ادامه دادی و کجا رسیدی؟
سال ۵۸ کنکور شرکت کردم 👨🎓و تو رشته ریاضی دانشگاه اهواز قبول شدم. من بودم و حسن زاده که الانم خدمتش هستم. تو دانشکده هم بی کار ننشستیم و تو تشکل های انقلابی ✊ وارد شدیم و نفراتی جذب انجمن اسلامی 🗣 کردیم و اونجا رو راه انداختیم و وقت زیادی براش گذاشتیم. اونقدر کار کردیم که همون سال به عنوان نماینده دانشکده ریاضی 🧐 به شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه راه پیدا کردیم.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣️۵
❣
- جایی هم استخدام شدی یا...؟
همزمان با تحصیل و فعالیت در دانشگاه به عنوان مشاور فرمانداری 🤵 وقت اهواز دعوت شدم به همکاری و انجام وظیفه. دوران شور انقلاب بود و هر جا کاری از دستمون بر میومد کوتاهی نمی کردیم.😍 دنبال جایگاه و پست هم نبودیم و همینکه کاری برای مردم می کردیم راضی بودیم.
تو همون ایام بود که به افشای ماهیت مدنی 👨✈️ که استاندار بود و شهر رو بهم ریخته بود کردیم. درست زمانی که از مدنی به عنوان یار حضرت امام یاد می شد. ولی کار سختی بود.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣۶