eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
914 ویدیو
22 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
آے شهدا آخر مجلس ڪجاست؟ تا من هم بنشینم...!!😔 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣ در کربلای ۴، به عنوان رئیس ستاد لشکر ۷ ولیعصر عج وارد محاصره شد تا به نیروهای باقیمانده کمک کند. او و چند تن دیگر به ما گفتند ما می‌مانیم و دشمن را مشغول می‌کنیم تا شما بتوانید با کمترین اَسیب عقب نشینی کنید. و همین هم شد. و چند نفر دیگر مقاومت کردند و ادوات دشمن را منفجر ساختند و ما به اَب زدیم. اَب در حال جزر بود. ساعتی بعد در ساحل جزیره مینو شهید دست نشان که با قایق در حال نجات دادن بچه ها بود ما را از اَب کشید بالا... ولی او سال‌ها ماند. روز تشییع اش جای سوزن انداختن نبود..😔 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
2422_28986.pdf
1.09M
گزارش کیهان از نوجوانی که اسماعیل وار به قربان گاه عشق شتافت 🔻به قلم سمیه همت پور https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
راز لبخند شهید کنجکاو لبخند شهید حقیقی هنگام دفنش بودم و در ذهنم فرضیه می ساختم تا اینکه دست روزگار مرا به پای خاطرات مادر شهید نشاند. او می گفت: هیچ‌گاه ندیدم که پایش را جلو ما دراز کند هیچ‌گاه ندیدم صدایش را بلند تر از صدای ما کند هیچ‌گاه ندیدم غیبت کند و غیبت گوش کند هیچ‌گاه ندیدم.... متانت، حیا، صبر، توجه به فقرا و... و به همین سادگی، سالک شدند و عارف و مستجاب الدعوه •┈┈•✾•🍃🌺🍃•✾•┈┈• ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود وین بحث با ثلاثه غساله می‌رود می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت کار این زمان ز صنعت دلاله می‌رود شکرشکن شوند همه ی طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر کاین طفل یک شبه ره صد ساله می‌رود https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣ به عنوان غوّاصان خط ‌شکن در کربلای ۴، به خط دشمن زدیم؛ در مقاونت اولیه دشمن، هر دو پایش قطع شد ولی صدایش در نیامد تا معبر لو نرود. به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم، وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم که "شهید سعید حمیدی‌اصیل" هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشه‌ای از معبر افتاده است اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، دهان پر از گِل او بود. بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای ناله‌اش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود. ..و چقدرفرق است بین کسی که دهانش را از گل پر می‌کند تا به دشمن گرا ندهد با کسی که دهانش را باید گل گرفت تا دشمن صدایش را نشنود. شادی روح مطهر شهدا صلوات شهید سعید حمیدی‌اصیل https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
یک تصویر ، یک پیام از یک شهید مدافع حرم قبل از اینکه روحش برای همیشه به آسمان پرواز کند، انگشت در خون خود زد و نوشت : «سقطنا شهداء ولن نرکع، انظرو دمائنا و تابعوا الطریق» یعنی: در خون خود غلتیدیم و هیچگاه تسلیم نخواهیم شد. به خون ما بنگرید و راهمان را ادامه دهید 🔹یادی که در دلها هرگز نمی میرد یاد شهیدان است. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ خدمت دوستان و برادران عزیز مسلمانم! در مرحله اول من از برادرانى که من را به این راه هدایت کردند تشکر مى کنم و توفیق آنها را از خدا مى خواهم سفارشم به شما این است که به گفته امام که مسجد سنگر است سنگرها را رها نکنید و زحمت بکشید تا بتوانید تمام برادران را با اسلام آشنا کنید و آنها را هدایت کنید تا بتوانید این انقلاب را با سرعت بیشترى به پیش ببرید تا زمینه ظهور امام مهدى (عج) را که خیلى نزدیک است فراهم شود . "دل بر جهان مبند که این بى وفا عروس" "با هیچ کس شبى به محبت به سر نکرد" 🔹 شهید نادر حیاوی شهادت: ۱۳۶۱/۰۲/۱۰ در مرحله اول علمیات بیت المقدس- آزاد سازی خرمشهر گردان نور - جبهه دب حردان https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🍃 گمنامے! تنها‌براۍ"شہــدا"‌نیست مےتونی‌زندھ‌باشۍ‌و سرباز‌‌حضرت‌زهرا‌ ۜ باشے اما‌ باید‌فقط‌برای‌ ... "خدا"کار‌کنی نہ‌ریا"‌
شهید هنرمند آبادانی یوسف برتینا
گفتگو با خواهر شهید هنرمند یوسف برتینا 🔻اصالتاً اهل کجا هستید؟ پدرم آبادانی و مادرم اصفهانی بود. جنگ تحمیلی که آغاز شد ما در آبادان زندگی میکردیم. جزو معدود خانوادههای بودیم که تا لحظه آخر در آبادان ماندیم. دشمن کاملا به ما نزدیک شده بود که مجبور به مهاجرت به تهران شدیم. اما دو برادر و پدرم در آبادان ماندند. 🔻باز هم به آبادان برگشتید؟ پدر و برادر بزرگم فاضل در شرکت نفت کار میکردند. برادر دیگرم کاظم هم با رزمندگان به خط مقدم رفت. ما هم به تهران آمدیم البته تهران بودیم ولی دلمان آبادان بود. اوضاع که کمی در آبادان بهتر شد برای کمک به پشت جبهه و امدادگری به آنجا برگشتیم. آن زمان به دلیل وجود ستون پنجم تردد به شهرهای مرزی همچون آبادان با سختگیریهای همراه بود. به دلیل این که ما جزو خانوادههای بومی بوده و اکثر اعضای خانواده در خط مقدم بودند، اجازه تردد داشتیم. در منطقه عباس آباد تهران مستقر بودیم. یوسف که دلش نمیخواست در تهران بماند هر بار مسئله ای را بهانه میکرد تا به آبادان برگردد مثلا میگفت "مگر انقلاب نشده پس چرا خانمها حجابشان را رعایت نمی کنند." و در آخر بحث را به برگشتن به آبادان می کشاند. 🔻از چه زمانی یوسف تصمیم گرفت به جبهه برود؟ یوسف هر روز برای رفتن اصرار میکرد و هر بار با مخالفت خانواده مواجه می شد. آنها که از نزدیک شاهد وقایع در آبادان بودند نمیتوانستند فرزندشان را به منطقه بفرستند. روزی را به خاطر دارم که پدرم مانع رفتن یوسف به جبهه شد. او فقط گریه میکرد و میگفت "من برای رسیدن به آرمانهایم باید بروم." برادرم کاظم با پدر و مادرم صحبت کرد و گفت: "یوسف برای رفتنش هدف دارد. اجازه بدهید که او هم با ما به جبهه بیاید." در نهایت با اصرارهای یوسف و کاظم، پدر و مادرم اجازه دادند او هم به آبادان بازگردد 🔻هدفش چه بود؟ یوسف استعداد خوبی در طراحی داشت که کشف این استعداد همزمان با آغاز جنگ تحمیلی شد به همین سبب تصمیم گرفت تا هنرش را با هدف ادامه دهد. او هیچ کلاس نقاشی یا خطاطی نرفته بود و اکثر طراحیهایش ایده و خلاقیت خودش بود. به نظر من شهدا و یوسفها برای نسل امروز پیامهای زیادی دارند که مسئولین موظف هستند آنها را به نسل امروز انتقال دهند. یوسف یک نوجوان ۱۶ ساله بود. یوسفها چرا باید برای دین، وطن و رهبرشان جانشان را به خطر بیاندازند!! چرا؟!! اگر پاسخ این چرا را پیدا کردیم و در اختیار جوانان قرار دهیم دیگر نگرانی برای آینده نداریم. جنگیدن تنها با سلاح گرم نیست. جنگ فرهنگی امروز از جنگ سخت هم سخت تر است. در طول چند سال گذشته برای اهالی سینما و فرهنگ ثابت شد که نسل امروز از کتابها و فیلمهای دوران جبهه استقبال می کنند. من ضعف اصلی را در صدا و سیما میبینم که چرا تنها در ایام خاصی برنامههای تلویزیونی را به شهدا و دوران دفاع مقدس اختصاص میدهند. چرا ما باید در فیلمها ضعف داشته باشیم که شبکههای بیگانه با دوبله فیلمهای خارجی در جامعه و خانوادهها رخنه کنند. دشمن، از هم پاشیدن کانون خانواده را با ساختن اسطورهها و فیلمهای دروغین نشانه رفته است. به نظر من این موضوع به یک جامعه شناسی احتیاج دارد. رزمندگان به جبهه نرفتند تا خانواده هایشان به جایی برسند زیرا آن زمان نمیدانستند که جنگ چه مدت ادامه دارد. پس از اتمام جنگ چه مزایایی برای خانوادههایشان در نظر خواهند گرفت. هیچ مادری حاضر نیست که حتی یک زخم بر بدن فرزندش بیافتد چه برسد آنها را جلوی گلوله و توپ بفرستد یا حتی برای مقابله با دشمن تشویقشان کنند. کسانی که ماندند وظیفه دارند پیام شهدا را به نسل امروز برسانند. 🔻 استعداد هنری یوسف چه زمانی کشف شد؟ دوران قبل از انقلاب در مسابقات نقاشی شرکت میکردیم. یوسف بجای من و خواهرم هم نقاشی میکشید. کاظم استعداد یوسف را در طراحی کشف کرد. پدرم هم که خطاط بود خطاطی را به او آموزش داد. نقاشیهای یوسف در حد تصاویر مینیاتوری بود. کاظم به این هنر جهت داد. یوسف را به مسجد آبادان میبرد تا ایدههایش را از آنجا بگیرد. او جزو نخستین افرادی بود که به عضویت ستاد تبلیغات سپاه درآمد. در یکی از طراحیها تصویر زنی هویداست که بر سر قبر فرزندش نشسته و پشت سرش یک نفر دیگر راهی جبهه میشود. با این نقاشی تمام اهداف خود را به نمایش گذاشت. 🔻چه فعالیتهای انجام داد؟ یوسف بعد از انقلاب شروع به کشیدن تصاویر امام (ره) و موضوعات انقلابی کرد. پس از شروع جنگ هم توصیه و بیانات امام (ره) را بر دیوارها نقاشی میکشید تا از این طریق پیام امام را به رزمندگان و مردم برساند. همچنین باعث افزایش روحیه در بین رزمندگان میشد. در میان اعضای خانواده چه کسانی در جبهه بود؟ برادر بزرگم فاضل و پدرم در شرکت نفت بودند. برادر دیگرم کاظم در خط مقدم میجنگید. دو خواهرم هم به عنوان امدادگر در مناطق عملیاتی بودند. بعدها یوسف هم به عنوان تبلیغاتچی سپاه در آبادان به آنها پیوست.