❣برخی از سخنان و تاکیدات سردار شهید علی مومن طیبی:
🌱باید بکوشیم تا عمل خود را برای خدا خالص کنیم و تنها برای او بجنگیم و از غرور و نخوت بپرهیزیم و بدانیم که این ما نیستیم که بر مردم منت گذاشته و به جبهه آمدهایم. بلکه این خداوند تبارک و تعالی است که بر ما منت نهاده و توفیق جهاد را به ما عطا کرده است.
🌱در زندگی تلاوت قرآن مداومت داشته باشید.
🌱نمازها اول وقت گزارده شود. نمازهای یومیه حتی المقدور به جماعت خوانده شود و مراسم دعا برقرار گردد.
🌱صله رحم (دید و بازدید ) را هرگز فراموش نکنید .
🌱کار برای خدا خستگی ندارد .
🌱بدانید که مسئولیت در سپاه یعنی زحمت کشیدن، دنبال کار رفتن، نخوابیدن، مرخصی نرفتن و تلاش برای خداست.
🌱 من سپاهی را دوست دارم که با بینوایان متواضع و فروتن و با گردنکشان همچون قهر الهی بی رحم و متکبر باشد.(امام علی (ع))
🌱بسیار دقت کنیم که غرور در قلبمان راه نیابد که شیطان شش هزار سال خدا را عبادت کرد لیکن چون تکبر ورزید و مغرور شد رانده گشت و مطرود شد. َ
🌱 خدایا هر رزمنده مسلمانی را که میخواهد مکتب متعالیت را پابرجا و حزب و گروه تو را یعنی حزب الله را نیرومند تر گرداند، پس راه را بر او هموار ساز
@defae_moghadas2
❣
❣شهیدِ بامرام
🔸ایشون شهید احمد بیابانی هستند. یکی از گنده لاتهای سه راه ورامین شهرری
🔹احمد عادت به شراب خوردن داشت، چاقو کشی و دعواهای وحشتناک از کوچکترین هنرهای احمد بود. در یک دعوا ۲۲ شاکی خصوصی داشت!
روز ۲۲ بهمن که کلانتری شهرری در آتش سوخت، ایستاده بود و می خندید! می گفت ۷۰ تا پرونده های من سوخت!!
🔸یه روز بچههای سپاه شهرری دستگیرش میکنند و بهش میگن: "تو خجالت نمیکشی؟ جوونای مردم دارن تو جبههها تیکه پاره میشن اونوقت تو توی تهران داری الواتی میکنی؟!"
🔹احمد به غیرتش برمیخوره به اون پاسدار میگه: "منو آزاد کنید ، نامَرده هرکی فردا نره جبهه !!!!"
🔸فرمانده گردان مالک، آقای راسخ این حرفو میشنوه به احمد میگه: "من فردا ساعت۶ صبح از میدان شهرری میرم برای جبهه. اگه خیلی مردی اونجا باش."
🔹احمد ساک به دست ۶صبح میدان شهرری بود! رفت جبهه و...
به گفتهی یکی از رزمنده ها احمد متحول شده بود و از خدا خواسته بود اگر بناست شهید بشوم پیکرم را کسی نبیند، چون بدنش پُر بود از جای چاقو و خالکوبی و...
میگفت: "این بدن آبروی رزمنده ها را میبرد."
🔸در یکی از عملیاتها که احمد به همراه چند تن از فرماندههان برای شناسایی منطقه بازی دراز رفته بودند گلوله مستقیم تانک به خودروی آنان برخورد میکند و بدن احمد در آتش سوخت و به شهادت رسید.
@defae_moghadas2
❣
❣به قول شهیدمرتضیآوینی
__ما نه از رفتن آنها،
که از ماندن خویش دلتنگیم....!
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
@defae_moghadas2
❣
❣در آرزوی کفشی چرمی
روایتی از شهید سید عبدالله عزیزی
پدر بخاطر درآمد کمش توان خریدن کفش چرمی را برای فرزندان نداشت و بچهها را با کفش لاستیکی روانه مدرسه میکرد. سید عبدالله بهانه کفش چرمی گرفته بود و مادر که میدانست در توان پدر نیست دیگ مسی خود را فروخت و کفشی چرمی برایش خرید تا با دلی شاد به درسش ادامه دهد.
@defae_moghadas2
❣
❣رهبر انقلاب: هر یک از شهدا به نحوی میتوانند الگو باشند
🔹امام خامنهای: هر یک از شهدا همچون شوشتری، باغانی، برونسی و شهید اخیرِ سبزوار، شهید «الداغی»، به نحوی میتوانند الگو باشند، همانگونه که دیدیم شهادت «حمیدرضا الداغی» افکار عمومی کشور را چگونه بشدت تحت تاثیر قرار داد.
@defae_moghadas2
❣
❣یاد، سلوک و مجاهدت شهدا به نسل جوان منتقل شود
رهبر انقلاب در دیدار ستاد مرکزی کنگره ملی شهدای سبزوار و نیشابور:
🔹قدرتهای استکباری امروز موافق نیستند که نام شهیدان ما، بر فرازِ پرچمهای بلندِ افتخارِ این کشور دیده شود. شما دارید ضدّ این حرکت شیطنتآمیزِ خباثتآلود تلاش میکنید؛ این شد جهاد.
🔹کسانی که در راه حق تلاش میکنند، اوّلین دشمنشان کسانی هستند که در رأس باطل قرار گرفتهاند؛ نمیخواهند بگذارند اینها موفّق شوند، نمیخواهند بگذارند از اینها یادی و نامی بماند.
🔹حفظ یاد شهیدپرور جهاد است. شهیدپرور کیست؟ پدر، مادر، معلّم، همسر، رفیق خوب... یاد آن کسانی که از این جهاد در طول دفاع مقدّس یا بعد از آن تا امروز پشتیبانی کردند، جهاد است؛ یاد آن بانویی که در دِه «صد خَرْو» یا هر جای دیگر در خانهاش ده تا تنور میزند که برای رزمندگان نان بپزد، جهاد است.
🔹باید با همت و تلاش و بکارگیری هنر و استفاده از شیوههای خلاقانه و جذاب، یاد و خاطره و سلوک و مجاهدت شهدا به نسل جوان و نسلهای بعدی منتقل شود.
@defae_moghadas2
❣
❣اطاعت از امر ولایت
🌱روایتی از شهید سید عبدالله عزیزی
سید قبل از عملیات کربلای چهار به من که پسرخاله و همرزمش بودم گفت:
وصیت نامهات را نوشتهای؟ گفتم: بله از قبل نوشتهام!
سید به من تاکید کرد که دوباره بنویس و در آن شهادتین را ذکر کن و حتماً بنویس که ما برای اطاعت از امر ولایت و امام و ادای تکلیف عازم جبهه شدهایم، تا بعدها کسانی مدعی آن نشوند که اینها برای گرفتن پست و مقام به جنگ رفتهاند و این مطلب اطاعت از ولایت به صورت یک سند باقی بماند.
✍رضا فردایی
@defae_moghadas2
❣
❣مزار خاکی
روایتی از شهید سید عبدالله عزیزی
چند روز قبل از شهادت به مرخصی آمده بود و به خانواده میگوید مزار ما دو برادر را در کنار هم و گِلی درست کنید. خانواده میپرسند:
مگر سید حمدالله شهید شده؟ و او در جواب میگوید خیر این وصیت ما برای بعداز شهادت است، مزار ایشان طبق خواستهای که داشتند ساده و گِلی ساخته شد تا همانند قبر حضرت فاطمه زهرا و ائمه بقیع ساده و خاکی باشد.
@defae_moghadas2
❣
❣کجایید ای شهیدان خدایی
به زیارت تربت پاک شهیدان رفته بودم، رسم ادب بود سلامی عرض کنم، به درگاهشان ایستادم و دست بر سینه گذاشتم و خطابشان قرار دادم، السلام علیک یا اولیاء الله، السلام علیک یا انصار دین الله، السلام علیک ایهاالشهدا، خواستم فاتحهای بخوانم، اما به خودم نهیب زدم فاتحه را بر اموات میخوانند، مگر قرآن نخواندهای که شهدا را اموات میدانی؟ مگر خدایت نفرموده:
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون
ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﺒﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻣﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ، ﺑﻠﻜﻪ ﺯﻧﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ .
دیدم من به دیار مردگان نیامدهام و اینها نیازی به فاتحه ندارند، اینها همانهایی هستند که امام زادگان عشقشان میخوانند، آنها شهیدانند و نه تنها زندهاند بلکه در نزد خدایشان روزی میخورند، اما دست خالی خانه دوست رفتن هم خطا بود، لذا صلواتی فرستادم و حمد و سورهای خواندم نه به عنوان فاتحه، بلکه به عنوان هدیهای آسمانی برای آنها که در اوج آسمانند، وارد شدم و در میانشان سرگردان شدم، به چهرههای پاک و مصومشان خیره میشدم و گاهی میخندیدم و گاهی اشک میریختم، یاد خاطرههاشان افتاده بودم، صلوات میفرستادم و در میان قبورشان قدم میزدم، نمیدانستم در کنار کدامشان بنشینم، آنها فرقی باهم نداشتند، همین طور که قدم میزدم مزار گلی دو زاده زهرا زمین گیرم کرد، دو برادر، دو سید، سید حمدالله و سید عبدالله عزیزی، در کنارشان نشستم و درد دل کردم، گریه کردم، گاهی هم شکوه کردم، از اینکه به گمانم فراموشمان کردهاند، آخه ماهم دل داریم و دوست داریم گاهی آنها هم یادی از ما بکنند، متوجه گذر زمان نبودم، بودن در کنار آنها مایه آرامش روح و جانم بود، اشک ریختم و با خودم زمزمه کردم، کجایید ای شهیدان خدایی، بلاجویان دشت کربلایی،کجایید ای سبکبالان عاشق، پرندهتر زمرغان هوایی
✍حسن تقی زاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣
❣قسمتی از وصیت نامه شهید سید عبدالله عزیزی
او درقسمتی از وصیت نامه اش نوشته بود که ای فرزندانم بدانید و آگاه باشید که برای نایل آمدن به سعادت دنیوی و اخروی باید پیرو ولایت فقیه باشید و پیرو روحانی راهنما و مبارز علیه ظلم و فساد باشید. وصیت می نمایم که از رهبری اطاعت نمایید و پشتیبانی عملی از ایشان داشته باشید و بدانید برای انجام تکلیف شرعی و الهی و به حسب نیاز اسلام به میدان نبرد رفتم تا ادای دین بکنم که شهادت نصیبم شود.
@defae_moghadas2
❣
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣یادی از سردار شهید هاشم اعتمادی
🌷پدر خانم هاشم, معمار بود. برای سنگ قبر هاشم یک سنگ مرمر سنگین خریده بود, هیچ کس را پیدا نکردیم که بتواند این سنگ را بتراشد. تا اینکه پدر شهید شمس الدین غازی گفت بیارید پیش من.
الحق که زیبا هم سنگ قبر هاشم را تراشید. سنگ قبر را بردیم کنار مزار هاشم, من بودم و پدرخانم هاشم و خواهرم. پدر خانم هاشم که پیر بود و توانی نداشت, من هم آن زمان یک دستم در جبهه آسیب دیده و توان نداشت, خواهر هم که توانی نداشت.
مانده بودیم چه کنیم که بنده خدا گفت بیا حالا یه تلاشی بکنیم, شاید شد. یک سمتش را من گرفتم, یک سمتش را ایشان, بلند کردیم, دیدیم ان سنگ سنگین, انگار پر کاهی بلند شد و روی قبر آمد...
بعد هم حاجی شروع کرد به سیمان کردن و محکم کردن آن. دیدم خواهرم دارد اشک می ریزد. گفتم چی شد؟
گفت چشمم رفت روی هم, دیدم هاشم با خنده آمد و گفت: دیدی سنگ قبر خودم را خودم روی قبرم گذاشتم!
⭐️ستارگان فارس⭐️
@defae_moghadas2
❣