eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
843 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣یادم هست در نیمه‌شب‌های سرد و تاریک اسفندماه، بعضی وقت‌ها که از خواب می‌پریدم، می‌دیدم حاج محمود یک پتوی سربازی را مثل عبا روی دوش خود انداخته و در راهروی ساختمان، مشغول به خواندن نماز شب و اقامه‌ی نافله است. تهجد، مهم‌ترین خصلت شخصیتی ایشان بود. @defae_moghadas2
❣شهید عبدالحسین برونسی 🔹خدا عبدالحسین ‏برونسی را بیامرزد، هرچند که او آمرزیده‌‌ است. خانواده برونسی نمی‌دانستند او فرمانده گردان شده است. خبر نداشتند و فکر می‌کردند که او کارگر است و در صفر کیلومتری آنجا احتمالاً جعبه جابه‌جا می‌کند. نمی‌دانستند عبدالحسین ‏برونسی کسی است که رادیوی عراق و صدّام اسمش را می‌برد و از شهادتش اظهار شادی کرد. اینطور او را می‌شناختند، منتها بلد نبودند بگویند برونسی، می‌گفتند بروسلی. 🔸جالب است زمانی که برونسی فرماندۀ گردان بود، به او فرمانده لشکر می‌گفتند، گنده‌اش می‌کردند که بگویند ما از یک لشکر شکست خوردیم. یک روز برونسی از جبهه برگشت دید یک فرشی در خانه‌اش انداختند، پرسید: «این از کجا آمده است؟» گفتند برای فرمانده‌ها نفری یک فرش می‌دهند. فرش را جمع کرد و گفت: «آن را بیرون ببرید، پول بیت‌المال به خانۀ من بیاید؟!» برونسی‌ای که با یک موتور گازی این طرف و آن طرف می‌رفت و ماشین خودروخدمت سوار نمی‌شد. این مشی شهدای ما بود. ای کاش ...... @defae_moghadas2
❣فراموش نکنید امامِ زمانِ شما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. لحظه‌ای از دعا برای سلامتی ایشان غفلت نکنید. گرفتاری‌های خود را به واسطه ایشان حل و رفع کنید. با تمام قدرت کوشش کنید تا هر چه زودتر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور فرماید. اطلاعات و معرفت خود را به امام زمان زیاد کنید و سعی کنید دلتان با محبت به امام انس بگیرد. @defae_moghadas2
❣ما باید قدر نعمت ولایت فقیه را بدانیم. به شفاعت شهدا امیدوار نباشید. ❌ شهید با کسی قوم و خویشی ندارد، اگر راه شهدا که همان راه اسلام است را ادامه دادید از ما هستید و گرنه خیر. من از جانب خودم و دوستانم می گویم: از یکایک شما بازخواست می‌کنیم که با خون ما چه کردید، آیا در مقابل کفر، منکرات و فساد فاسدان ایستادید یا گذشتید و گفتید به ما چه؟ اگر بی تفاوت بودید منتظر غضب ما باشید. اگر اشکی دارید، بر مظلومیت خاندان اهل بیت (علیهم‌السلام) و سالار شهیدان بریزید». @defae_moghadas2
!! 🌷....خیلی ضعیف شده بودم هنوز لباس پرواز تنم بود. ۷۲ ساعت به ما هیچی ندادند، تا به زندان استخبارات رسیدیم. هر کدام از ما را داخل یک اتاق کوچک انداختند، در را بستند و رفتند. چشمانم سیاهی می‌رفت. متوجه شدم که نگهبان هم دم در هست. هیچی تو اتاق نبود. اتاقی که خاک گرفته بود و معلوم بود غیرقابل استفاده هست. به زحمت متوجه شیء سیاهی شدم که در گوشه‌ای از اتاق افتاده بود. به سمتش رفتم و آن را برداشتم. پاکش کردم. نان کپک زده‌ای بود که سیاه شده بود. نان کپک زده‌ای که اشتهایم را باز کرد!! دیدن آن هم به من قوت داد. تا این‌جا که آمدیم آب هم به ما نداده بودند! 🌷آب روی سرمان می‌ریختند، اما به ما نمی‌دادند! در زدم، سرباز با آن لهجه‌ی تند عربی چیزی گفت. دوباره در زدم با حال عصبانی در را باز کرد. گفتم به من آب بده، اعتنا نکرد دوباره در زدم بالأخره آن‌قدر زدم تا در را باز کرد. شاید هم دلش سوخته بود. دیدم یک لیوان آهنی در دستش هست. درحالی‌که اطرافش را می‌پایید لیوان را به من داد و دوباره در را بست. آب را گرفتم. حالا هم تشنه بودم و هم گرسنه. نان کپک زده را انداختم داخل آب. اول آت و آشغال‌هاش آمد بالای آب و یواش یواش خیس شد. هنوز خوب خیس نشده بود که نگهبان در زد. باز کردم، می‌خواست سریع بخورم و لیوان را بهش بدهم. نمی‌دانست من یک تکه نان گیر آوردم. 🌷یک‌جوری بهش حالی کردم که باشد. و بعد آت و آشغال‌های روی آب را با انگشت گرفتم و ریختم بیرون. دیدم نان پف کرد. درآوردم و تیکه تیکه با انگشت انداختم داخل دهانم. شاید باور نکنید هنوز مزه آن غذا داخل دهان من هست. لذتی که آن تکه نان داشت شاید هیچ غذایی برای من نداشت. این لذت شاید هیچ‌وقت از بهترین غذایی که خورده بودم به من حاصل نشد. نان کپک زده به من نیرو داد. آن‌جا به یاد یکی از فیلم‌های خارجی افتادم که یک زندانی در داخل زندان سوسک را برمی‌داشت و می‌خورد. من هم اگر آن روز سوسک گیر می‌آوردم، می‌خوردم... : جانباز و آزاده سرافراز سرهنگ خلبان محمدابراهیم باباجانى منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز @defae_moghadas2
❣خیلی از رفقایم را می دیدم که به خاطر دوستانشان از خدا دور شده بودند و دستورات خدا رو زیر پا می گذاشتند. تفاوت ابراهیم با بقیه این بود که برای دوستانش خیلی دل می سوزاند و برای هدایت آن ها تلاش می کرد. چند نفر از دوستانش شب ها سر کوچه آتش روشن میکردند و دور آن جمع می شدند و سر و صدای آنها مردم را اذیت می کرد. ابراهیم شب های متوالی کنار آنها می‌نشست و آن ها را راهنمایی می کرد‌. و این کار کم کم باعث شد دیگر آنجا ننشینند و پایشان به مسجد باز شود. @defae_moghadas2
❣هر شهید یک فانوس است میسوزد و نور میدهد و از کنار او بودن تو هم نورانی می شوی با شهدا که رفیق شدی شهید می شوی ! @defae_moghadas2
ولایت را وفاداری بسیجی تو دین را بهترین یاری بسیجی چه فخری بیش از این که با حضورت به چشم دشمنان خاری بسیجی هفته بسیج گرامی باد
❣شهادت بہ خون و تیر و ترڪش نیست... آن روز ڪہ خدا را با همہ چیز و در همہ چیز دیدیم شهید شده ایم... @defae_moghadas2
❣می‌خواست بیدارش کند؛ نمی‌گذاشتم. بحث‌مان گرفت. گفتم: مگه تو نمی‌دونی اون چقدر کم می‌خوابه؟ صدای محمود کاوه از توی اتاق بلند شد: اون بیرون چه خبره؟‌ به طرف گفتم: آخرش کار خودت رو کردی؟ در اتاق را باز کردم. گفتم: یه بسیجیه، می‌گه با شما کار داره. آمد دم در. گفت: من در خدمت‌ام. طرف، خیلی خون‌سرد گفت: راستش می‌خواستم با شما عکس بگیرم. محمود دمپایی پاش کرد. گفت: کجا می‌خوای عکس بگیری؟ گفت: توی محوطه. چهار_ پنج بار کشاندش این‌طرف و آن‌طرف تا سرانجام عکس‌اش را گرفت. محمود که برگشت، رفتم سراغ بسیجی. ناراحت و دمغ گفتم: ارزشش رو داشت برای یه عکس، فرمانده تیپ رو از خواب بیدار کنی و هی ببریش این‌ور و اون‌ور؟ سرش را انداخت پایین. گفت: راستش شنیده بودم آدم فروتنیه؛ ولی دوست داشتم از نزدیک ببینم. @defae_moghadas2
❣این حقیر که یک فرد مسلمان و معتقد به جمهوری اسلامی هستم و با عشق به شهادت عازم جبهه های جنگ بر علیه کفار می شوم. چون همانطور که خداوند می‌فرماید: ما امانتی در روی زمین از طرف او هستیم و هروقت لازم باشد باید این امانت به صاحبش مسترد گردد. و الآن در این برهه از زمان که کفار و جهان‌خواران شرق و غرب به مقابله با اسلام و نظام اسلامی شتافتند ما نیز باید به این وظیفه اسلامی عمل کنیم و به مقابله با کفار برویم و امانتی که نزد ما است نیز ادا نمائیم. پیام من به ملت ایران این است که راه امام کبیرمان خمینی، آن اسطوره مقاومت و فضیلت را ادامه دهند؛ و منتظر فرمان امام در هر کار و امری باشند؛ و همیشه در صحنه حاضر باشند تا با یاری الله و رهبری اماممان انقلاب را به سر منزل مقصود برسانیم. پیام دیگر به خانواد‌ه‌ام این است که هیچگونه نگرانی نداشته باشند؛ و افتخار کنند که فرزندشان را در راه خدا هدیه داده اند؛ مبادا ضجه و ناله یا عجزی از خود نشان دهید که دشمن شاد گردد. چون من و تمامی برادران مبارز دیگر، راهمان را با آگاهی انتخاب کردیم و در این راه گام نهادیم. «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌷 لاله‌ای از لاله‌زار بهبهان 🌹شهید: سیدمحمدطاهر طاهرزاده تاریخ ولادت: ۱۳۴۰/۲/۱۱ تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۵/۲۳ محل شهادت: شوش @defae_moghadas2
❣با حقوق ناچیزی که سپاه می‌داد، کفش و جوراب و لباس می‌خرید و به مدارس می‌برد. بچه‌های کُرد را می‌بوسید و بین‌شان تقسیم می‌کرد. گفتم: برادر، بعضی از این بچه‌ها، پدرشون کومله‌ست؛ همان‌هایی که به خون ما تشنه‌اند و بچه‌های ما را سر می‌بُرند. گفت: پدرشون، این کار را می‌کنه. بچه که گناهی نداره. ما این بچه‌ها را به چشم پدرشون نگاه نمی‌کنیم. خدا می‌داند همین رفتار حسین، چقدر از نیروهای کومله و ضدانقلاب را به انقلاب و نظام متمایل کرد، و شدند نیروی جان بر کف حسین قجه‌ای. @defae_moghadas2