eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
27 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دستخط شهید علي رضا سالمی @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺به توکل نام اعظمت🌺 بسم الله الرحمن الرحیم. ⏱قرارعاشقی⏱ ✨شهدای مدافع حرم درزمان خوداز اولیای الهی بشمار میروند✨ 🌹مقام معظم رهبری🌹 @defae_moghadas2
سلام✋ امروز سه تا مهمون خیلی خیلی متفاوت داریم،که اومدن برامون از خاطراتشون بایه شهید عزیز🌺🌺 بگن.😊 مهمونای امشب ما👇👇 👈یه سفره ی صبحانه🍵 👈یه آرپی جی 👈یه سربند یا ابالفضل تعجب کردین؟😳😳 حق دارین😃😃 ولی بهتون توصیه میکنم تا آخر باهامون همراه باشید.🌷🌷 @defae_moghadas2
👤قبل از اینکه این مهمونا شروع کنن،با اجازه تون☝️ من کمی از شهیدی که امروز 🌌 منت گذاشتن وبهمون افتخار آشنایی دادن میگم براتون.....
شهید مصطفی صدرزاده،یاهمون سیدابراهیم 🌷🌷. @defae_moghadas2
✨این شهید عزیز تو بحبوحه ی جنگ 💣💣 یعنی 19شهریور 65 تو شوشتر به دنیا اومد. دانشجوی رشته ی ادیان وعرفان دانشگاه آزاد بود که سر وکله ی داعش 👹👹پیدا شد . شوخی نبودها حرف از تعرض به حرم عمه سادات وناموس امام زمان بود😨😨 آقا مصطفی هم درنگ روجایز ندید وباهویت افغانی ونام جهادی در قالب رفت سوریه وشد فرمانده گردان فاطمیون... وبالاخره تاسوعای94 مهمون ارباب بی کفنمون شد🌺🌺 @defae_moghadas2
این دوتا دسته گل 💐هم،فاطمه خانم وآقامحمد علی یادگارای این عزیزن. @defae_moghadas2
👤واما بریم سراغ مهمونای امروز تا خاطراتشون رو بشنویم. اول ازهمه سفره ی صبحانه👇👇 👈 🧀🍞یه روز آقا مصطفی منو با وسایل صبحانه برداشت وراهی شد. رفتیم یه جای عجیب،انگار یه تکه از بهشت افتاده بود روزمین🌍 واسمشو گذاشته بودن مزار شهدا🌹🌹 همین که منو پهن کرد و بساط صبحونه روچید کم کم مهموناش از راه رسیدن..... حال و هوای آقا مصطفی یه جور عجیبی بود،مهموناشم هرچند پیرتر از اون بودن اما توهمون حال وهوا بودن. اونا کبوترای جامونده ی گردان عمار هشت سال دفاع مقدس بودن🌷🌷 @defae_moghadas2
🧀🍞وای چه افتخاری نصیب من شده بود😊 یه عده آدم آسمونی☁️☁️ روی زمین دور من نشسته بودن ودرد دل میکردن. براشون از میگفت ،از جنگ 💣🔫ودفاع از مظلوم. بغض غریبی داشت وقتی از رفتن دوستاش وجاموندنش حرف میزد. از گردان که توسوریه سرپا کرده بود برا کبوترای جامونده میگفت. چه روزی بود اونروز،فک نکنم یه همچین جمع آسمونی☁️☁️ رو دیگه دور خودم ببینم😔
مهمون بعدی آر پی جی