این سربندها نیرویی معنوی به رزمندگان میداد و فرهنگ روحیه پذیری از ائمه اطهار(ع) در بین رزمندگان را ترویج میبخشید. حتی دیده میشد برخی رزمندگان که ارادت خاصتری نسبت به یکی از ائمه داشتند، در بین سربندها به دنبال نام مبارک آن حضرت میگشتند. این فرهنگ بعدها در اشعار نیز وارد شد. به طور مثال در یکی از مصرعهای نوحه ی "یاد امام و شهداء آمده است: "دعوا سر سربند یا فاطمه(س) بود".
از آنجایی که بستن سربند تقویت روحیه رزمندگان و ایجاد وحشت در بین دشمنان را به دنبال داشت، بسیاری از مسئولان نظام و فرماندهان از این ابتکار استقبال میکردند و در اجتماعاتی که برای سخنرانی حضور مییافتند، سربندی بر سر میبستند. در زیر تصویر حضرت آیت الله خامنه ای که آن وقت رئیس جمهور بود را میبینید؛ که با حضور در جمع رزمندگان سربند "یا سیدالشهدا(ع)" را بر سر بسته است.
❣
در این آشوبِ شهـر ...
دلتنگے برای شهادت
یڪ عنایـت است ...
باید شاڪر باشم خدا را
ڪہ هنوز دلتنگم مے ڪند
براے شمـا
#دستگیرمان_باشید
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🚩یا حضرت عشق...
برسینهیِ مننوشته بینالحرمین
نصف قلبم بـا اباالفضل
نصف دیگر با حُسین
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
#سیره_شهدا
❣️
داخل گوشی مجید دو اسم به عنوان دخترانم ذخيره شده بود، مجید خانوادهای را که دو دختر داشتند تحت پوشش و کمک خود قرار داده بود و آنها را سرپرستی میکرد، بعد از شهادت مجيد آن خانواده از كمكهای او خبر دادند و اينكه سعی میكرد از هر جهت كمك حالشان باشد.
در محله او را مجید بربری صدا میزدند، مجید بچه زبر و زرنگی بود و درآمد خوبی داشت، پشت دخل نان بربری هم تنها به این دلیل میرفت تا اگر مستمندی را میشناسد، نان مجانی به دستش بدهد.
غیر از ماشین نیسان، یک زانتیا هم برای سواری خودش داشت اما عجیب دست و دلباز بود و اگر مستمندی را میدید، هر چه داشت به او میبخشید، فکر هم نمیکرد که شاید یک ساعت بعد، خودش به آن پول نیاز پیدا کند، گاهی طی یک روز کلی با نیسانش کار میکرد، اما روز بعد پول بنزینش را از من میگرفت! ته توی کارش را که در میآوردی میفهمیدی کل درآمد روز قبلش را بخشیده است واقعاً دل بزرگی داشت، تکه کلامش این بود که « خدا بزرگ است میرساند.»
#شهید_مدافع_حرم_مجیدقربانخانی
به نقل از پدر شهید
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرنگار: خوشحالی اخوی؟! عملیات دیشب چطور بود؟
رزمنده: خیلی خوب شد
خبرنگار: حالت چطوره؟
رزمنده: خیلی خوبه،اول شب [دستم] قطع شده از مچ ، ولی با این [دستم] جنگیدم
#دلاور_مرد🌹
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
تورقی بر خاطرات شهدا❣
خیره شده بود به آسمان حسابی رفته بود توی لاک خودش، بهش گفتم: «چی شده محمد؟» انگار که بغض کرده🥺 باشه، گفت: «بالاخره نفهمیدم ارباً اربا یعنی چی؟ میگن آدم مثل گوشت کوبیده میشه یا باید بعد از عملیات کربلای ۵ برم کتاب بخونم یا همین جا توی خط مقدم بهش برسم»
توی بهشت زهرا که میخواستند دفنش کنند، دیدمش؛ جواب سؤالش رو گرفته بود با گلوله توپی که خورده بود به سنگرش، "ارباً اربا" شده بود مثل مولایش حسین (علیهالسلام).
#شهید_سیدمحمد_شکری🕊
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🚩یا حضرت عشق...
من فقط یک آرزو دارم که آن هم اربعین
سجده ی شکری کنم پای ستون آخرین
أحَبَّ اللَّهُ مَن أحَبَّ حُسَيناً
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
برگی از زندگی❣
#شهید_محمدنقی_شمالی🕊
بعد از گذراندن دوره آموزش بسیج با تعدادی از همرزمان خود با عنوان تخریبچی راهی جبهه های غرب شد در پاکسازی میادین مین بجا مانده از دشمن در مناطق دشت ذهاب ، ارتفاعات بازی دراز ، داربلوط ، زله زرد و قصر شیرین سهم بسزایی داشت ، پس از شرکت در عملیات مسلم ابن عقیل راهی گردان تخریب (رعد) لشگر عاشورا شد در عملیات والفجر ۴ در منطقه عملیاتی پنجوین در حین گشودن معبر بر روی ارتفاعات کانی مانگا پای راست خود را بر روی مین جا گذاشت.
پس از دوره نقاهت دوباره هوایی شد و به خیل رزمندگان پیوست در عملیاتهای والفجر ۴ و کربلای ۴ و ۵ شرکت کرد و سر انجام در ۱۷ تیرماه ۱۳۶۶ در عملیات نصر ۷ منطقه عملیاتی بلفت در درگیری مستقیم به آرزوی دیرینه اش رسید.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1