🌹شهید محمد اکبریان🌹
تولد:۱۳۴۷_دزفول
شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۸
عملیات:والفجر۸
مزار: گلزارشهدای بهشت علی
#شب_جمعه
شب زیارتی اباعبدالله(ع) شهدا رایادکنید تاشهدا شما را نزد اباعبدالله(ع) یادکنند
#شهید_محمد_اکبریان
حماسه جنوب،شهدا🚩
🌹شهید محمد اکبریان🌹 تولد:۱۳۴۷_دزفول شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۸ عملیات:والفجر۸ مزار: گلزارشهدای بهشت علی #شب_
💥🍃💥🍃💥🍃
قسمتی ازوصیت نامه شهید محمد اکبریان👇
خواهرم:
تو با عفت و حجابت و شهداء با خونشان همچون دو خار در چشمان دشمنيد.پس وظيفه تو در اين زمان و در آينده حفظ حجاب و عفت است. در حجاب به ياد فاطمه و زينب (س)باشيد و بدانيد كه اين پاكدامني شما ما را به ياد خديجه كبري مي اندازد.
برادرم:
آنچنان زندگي كن كه فكر كني اين آخرين نفس توست و آنچنان به فضل و بخشش خدا اميد داشته باش كه فكر كني تا ابد زنده اي . پس هميشه خدا را در نظر داشته باش و بدان كه خدا نيز تو را در تمام مراحل زندگي نظاره گر است. پس خطا مكن و بدان الان وظيفه تو رفتن به جبهه و ياري نائب امام زمان(عج) يعني امام خميني است.
دوستان و آشنايان عزيزم:
دنيا مي گذرد و همه به سوي او مي شتابيم. بدانيد كه هر كسي آخرت را به دنيا فروخت سخت در اشتباه است و بايد به فكر باشد تا خود را نجات دهد و راه نجاتش تنها در اين است كه بداند از كجا آمده و به كجا مي رود و آخرت را در نظر داشته باشد.
#شهید_محمد_اکبریان
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
خوشا آنانکه با عشق به الله، عليه کفر جنگيدند و رفتند...
خوشا آنانکه بهر ياری دين به خون خويش غلطيدند و رفتند...
خوشا آنانکه با شور حسينی، شهادت را پسنديدند و رفتند...
خوشا آنانکه در اين نهضت حق، به سهم خويش کوشيدند و رفتند...
#صبحتون_شهدایی
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
🍀🍃🍀🍃🍀🍀🍃🍀🍃🍀
♻️ شهید طاهر دغاغله از برادران پاسدار دوره 17 سپاه بود که به جمع رزمندگان گردان بلالی اهواز پیوسته بود و در عملیاتهای ثامن الائمه ، طریق القدس و تا قبل از بیت المقدس شرکت کرده بود و درعملیات بیت المقدس با یک قبضه توپ 106 در کیلومتر 70 جاده اهواز- خرمشهر زمانی که هواپیماهای دشمن جاده را بمباران میکنند، به همراه شهید اسماعیل هویزاوی به شهادت میرسند.
راوي: محمد عالمي - گردان بلالي
حماسه جنوب- شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
🍀🍃🍀🍃🍀🍀🍃🍀🍃🍀
🌱ديدار دلنشين 1⃣
♻️ ما در روستای دغاغله که حومه شهر اهواز میباشد زندگی میکردیم . سال قبل از شهادت طاهر، همسرم که انسان مومن و زحمتکشی بود به رحمت خدا رفت و بعد از آن مادرم فوت کرد . طاهر پسر بزرگم 18 سال داشت و سلطان هم 16 سال که هر دو برای عملیات بیت المقدس رفتند . طاهر پاسدار بود و از ابتدای جنگ در جبهه بود. من همه نگرانیم برای پسر دومم بود؛ سلطان از ناحیه کتف مورد اصابت گلوله قرار گرفت ، به شدت زخمی شد و به تهران اعزام گرديد . هنوز چند روز نگذشته بود که طاهر به شهادت رسید ؛ در آن شرایط دیگر نمی دانستم چه کار باید بکنم .
راوي: مادر شهيد
حماسه جنوب- شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
🍀🍃🍀🍃🍀🍀🍃🍀🍃🍀
🌱ديدار دلنشين 2⃣
♻️ از حضرت زهرا علیه سلام کمک میخواستم . از طرفی بعضی از مردم معاند و نافهم به جاي اين که مرا دلداری بدهند مورد شماتت قرار میدادند که چرا گذاشتی بچه هایت ، حالا که یتیم شده اند به جبهه بروند. من هم میگفتم اینها برای عقیده شان و اسلام این راه را برگزیدند. خلاصه چند وقت بعد، فاتحه تمام شد و پسر جانبازم از تهران به اهواز امد. ما ماندیم با یک پسر جانباز و چند طفل صغیر و کلی اندوه و غم از دوری عزیزانم . آن زمانی که همسرم باید کنارمان می بود و سنگ صبور مصیبتهایم باشد ، نبود . همه این غمها یک طرف، طعنه ها و حرفهاي بی ربط معاندین یک طرف. شب و روزم شده بود غم و غصه . دخترم برایمان مرثیه و نوحه میخواند و من به همراه فرزندانم گریه و زاری میکردیم.
راوي: مادر شهيد
حماسه جنوب- شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣