eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
27 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید مصطفی‌صدرزاده همیشه‌یك‌عڪس‌از‌رهبرداخل‌جیبش‌بود، گاهۍآن‌رادرمےآورد‌و‌می‌بوسید‌ و‌قربان‌صدقہ‌اش‌مۍرفت. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
📸 | حنظلـــه تخریب چـــی 🌷 📆تاریخ شهادت: ۷ اسفند مـــاه ۱۳۶۲ 📍جزیـــره مجنـــون 🔹عملیـــات خیبــــر 🔺زمستان سال ۱۳۶۲ بود که خانواده از محمود خواستند که تشکیل زندگی دهد. پدرش در نزدیکی منرلشان برای و خانه مناسبی خرید و دستی به سر و روی خانه کشید تا حجله گاه فرزند دلبندش محمود باشد. اما محمود می خندید و می گفت: این خانه مبارک صاحبش باشد. اما من دوست ندارم سندی از دنیا به نام من باشد. . 🔺دیماه سال ۱۳۶۲ بود که محمود کارت عروسی خود را در ضریح امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) انداخت و یقین داشت که آن ها در میهمانی او شرکت می کنند ... بساط جشن عروسی محمود در تالاری در تهران مهیا شد و میهمانان او بچه های رزمنده و بسیجی بودند. او اصرار داشت که با لباس سبز سپاه دامادیش را جشن بگیرد؛ اما مادرش دست بردار نبود و به خواهش مادر؛ کُت و شلوار سفیدی به تن کرد. 🔺دو هفته بیشتر در کنار شریک زندگی اش نبود که ساکش را بست و خودش را به جبهه رساند. سردار شهید محمود بهرامی در تاریخ ۷ اسفند ماه سال ۱۳۶۲ در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکر مطهرش خرداد ماه سال ۱۳۷۵ در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
2.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوای جبهه‌ها... 🔹 با نوای حاج صادق آهنگران ذوق و شوق جبهه ها کرده دلم https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
نتیجه زنده نگهداشتن یاد شهدا، رویش جوانان مدافع حرم است  دشمنان می‌خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود. تجربه کرده‌اند که وقتی نام شهدا با عظمت برده میشود، جوان امروز که نه دوره جنگ را دیده و نه دوره امام را، وقتی می‌فهمد که یک جایی در آن‌طرف منطقه دارند با دشمنان می جنگند، پا می شود می‌رود حلب، بوکمال، زینبیه، بنا می‌کند جنگیدن و به شهادت هم می‌رسد. ۹۷/۱۲/۶ 🔸  شهید امیر حاج امینی: شهادت : ۱۰ اسفند ۶۵ / شلمچه عکس بالا از شهید امیر حاج امینی بیسیم چی گردان انصار از لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) است، احسان رجبی این عکس ها را در تاریخ ۱۰ اسفند ماه ۱۳۶۵ و در كربلای شلمچه در جنوب کانال پرورش ماهی گرفت... 🔸 فرازی از وصيت نامه شهید امیر حاج امینی: “یکی این که با این همه گناه، دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند؛ پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می گذارد؛ هر چند که چشم دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم؛ اگر چنین نبود، پس چرا مرا به این جا آورد؟! دوم این که قلبی رئوف و مهربان دارم و با همه بدی هایم، بسیار دلسوزم لحظه ای حاضر به تحمل هر گونه رنجی می شوم؛ بله به این دو چیز دلم را خوش کرده ام…” https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 | ققنوسی از دل آتش 🌷شهید سید مهدی آل عمـران 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۹ 📍منطقـــــه شـــــرق دجلــــه 🔸لشگر هفت ولی عصر (عج) 🔹گــردان همیشه قهرمان جعفر طیار https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
حماسه جنوب،شهدا🚩
🕊 | ققنوسی از دل آتش 🌷شهید سید مهدی آل عمـران 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۹ 📍منطقـــــه شـــــرق دجلــــ
🔹🌱🔹🌱🔹🌱🔹 🕊مصاحبه با خانواده شهید سید مهدی آل‌عمران 🕊 ققنوسی از دل آتش قسمت اول 👇   حیاط خانه پر از کبوتر است به گفته صاحبخانه تعداد بالای شصت کبوتر آن هم به قدمت بیش از ۵۰ سال گذر زمان با حیاط این خانه خو گرفته‌اند. نه از قفس خبری است و نه از مراقبت خاصی، تنها گوشه‌ای ازحیاط خانه را اشغال کرده‌اند. انگار همراه با ادب مهمانی، تعهد ماندن در این خانه را هم بر خود واجب کرده‌اند و جَلد این خانه شده‌اند. طی این سالها همسایه‌ها در این محله قدیمی اهواز، برای کبوترها نذری می‌آورند از گندم گرفته تا غذا،... گذر از کنار صفای این همه کبوترما را وارد یک اتاق کوچک با درب فلزی می‌کند.صدایی از داخل اتاق می‌گوید بفرمایید...لحظاتی بعد با چند لیوان شربت سکنجبین، روی یک تخت چوبی کنار یک ساعت زنگدار، پیچکی در گلدان و عکس جوانی آری پی چی به دست، ذوق نگاهمان را به نفس‌های گرم بی‌بی سکینه سپرده ایم او مادر شهید سید مهدی آل عمران است. مادر که انگار دفتر انشای زندگی اش را برای ما مشق می‌کند می‌گوید؛ سید مهدی متولد ۱۳۴۲و فرزند سوم خانواده است.از او می‌پرسم که سید مهدی موقع حضور در جبهه چند سال داشت؟ پسر دیگرش را که حالا سن و سالی از او گذشته است و در آشپزخانه کارهای عقب افتاده ی مادر را انجام می‌دهد را صدا می‌زند و می‌پرسد: آقا مصطفی، سید مهدی چند سالش بود؟ آقا مصطفی دست‌های خیسش را خشک می‌کند، روی مبل می‌نشیند و درحالی که لیوان شربت را تعارف می‌کند، می‌گوید: با هم در جبهه بودیم، سید مهدی نوزده سالش بود و من هم دو سال از او کوچک‌تر بودم. از همان ابتدا که انقلاب شد هر دو در جهاد سازندگی در قسمت تعمیرگاه مشغول به کار شدیم.جنگ تحمیلی که آغاز شد ما ماشین‌های جبهه را تعمیر می‌کردیم. موقعی هم که عملیات می‌شد به منطقه می‌ رفتیم . آقا سید مهدی به عنوان تخریب چی و من هم به عنوان آرپی‌چی زن تحت آموزش قرار گرفتیم.در عملیات بیت المقدس با هم بودیم اما بعد از آن از هم جدا شدیم و او که به عنوان بسیجی وارد جبهه شده بود بعد از چند وقت که زمان خدمت سربازی اش رسید به کردستان اعزام شد ، وارد ارتش شد که در آنجا هم در اثراصابت ترکش و موج گرفتگی مجروح شد. خدمت سربازی اش که تمام شد سال ۶۳ بود که وارد لشکر حضرت ولی‌عصر(عج)، گردان جعفر طیار شد و به عنوان آرپی‌جی زن در عملیات بدر در جزیره مجنون شرکت کرد. بی بی‌سکینه آرام نشسته است و هرازگاهی با گفتن واژه‌ای سعی می‌کند در بازیابی خاطرات به سید کمک کند، رو به مادر شهید می‌پرسم سید مهدی مجرد بود؟ در حالی که لبخند ملیحی بر لبانش نقش گرفته است، می‌گوید خودش خیلی دوست داشت که ازدواج کند، سربازی اش تمام شده بود که یک روز گفت؛ من زن می‌ خواهم . پدرش در جواب به او گفت؛ هر وقت دیگر به جبهه نرفتی برایت زن می‌گیرم. باید بین زن گرفتن و جبهه رفتن یکی را انتخاب کنی که سید مهدی در جواب گفته بود؛ من اگر ازدواج کنم باز هم به جبهه خواهم رفت، اما استدلال پدر این بود که نمی‌تواند دختری را آرزو به دل بگذارد که در مقابل این تصمیم‌،سید مهدی گفت تا جنگ هست من هم باید به جبهه بروم و به همین خاطر قید ازدواج را زد. ادامه دارد ⏮ https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
- رفیق رزق همیشه پول نیست؛ گاهی یه رفیق هست! گاهی هم یه شهید که سر راهت میاد که حال دلتو خوب می کنه... یاداموات وشهدا بانثار شاخه گلی🌹به زیبایی فاتحه وصلوات
📸| وقتی قرار است امام زمـان(عج) به امــام حسیــن(ع) شناختــه شـــود پس تنها مسیر ظهور همیــن مسیـــر است راه حضورمان و ظهورشان از کربلا می‌گذرد ... https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1