همانطور که هرشخصی باید در زندگیاش راه و روشی داشته باشد و آن را دنبال کند، من این راه را آگاهانه که همان صراط مستفیم و راه انبیاء و اولیاء الهی است انتخاب کردم و تا حد جان آن راه را برای خدا ادامه میدهم.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: عبدالحسین ستونه
تاریخ ولادت: ۱۳۴۷/۲/۳
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۵
محل شهادت:شلمچه
نام عملیات:کربلای پنج
@defae_moghadas2
❣
❣اواخر سال 60 بود. سید محمد خیلی اصرار داشت به جبهه برود، برادر بزرگمان که سرپرست خانواده بود مخالف بود، مادر موافق!
بالاخره هم توانست رضایت برادرمان را هم بگیرد.
خواهرم می گفت قبل از رفتن یک عکسش را به من نشان داد. یقه لباسش کج بود.
گفتم: محمد چرا یقه لباست را قبل عکس گرفتن درست نکردی؟
خندید و گفت: به خاطر بی زنی است، اگر زن داشتم حواسش به یقه لباسم بود.
با ذوق و شوق گفتم: تو لب تر کن، برایت زن می گیریم.
جدی گفت: من کاری مهم تر از زن گرفتن دارم، من باید به جبهه بروم و حقم را ادا کنم، شما هم دعا کنید وقتی به جبهه رفتم شهید شوم که با شهادت همه چیز به دست می آورم.
قبل از خداحافظی مادر گفت: سید محمد داری می ری، دوست ندارم زخمی برگردی یا اسیر دشمن شوی، من تو را در راه علی اکبر امام حسین دادم دوست دارم شهید ببینمت!
سید محمد خم شد و دست مادر را بوسید و گفت: مادر از من راضی باشید!
مادر هم سید محمد را در آغوش گرفت و گفت: پسرم من از تو راضی هستم.
یکی دو شب از عید سال 1361 می گذشت. مادر گفت: در دلم آشوبی به پا شده است، احساس می کنم می خواهند خبری به من بدهند.
صبح روز بعد خبر شهادت سید محمد را برایمان آوردند. مادر دست به بالا کشید و گفت: الحمدالله منتظر این خبر بودم، من پسرم را در راه علی اکبر امام حسین(ع) دادم.
راوی خواهر شهید
🌹⭐️🌹
هدیه به شهید سید محمد موسوی صلوات- شهدای فارس
@defae_moghadas2
❣
❣ ۲۹ تیر سالروز آغاز عملیات والفجر ۲ و حماسه تاریخی شهید مرتضی جاویدی گرامی باد.
♦️شهید آوینی: «اگر درست بیندیشیم، تقدیر آینده جهان نه در كف نامآوران دنیای تیره سیاست، بلكه در كف دلاوران گمنامی چون مرتضی جاویدی و طمراس چگینی است كه فارغ از نام و نشان دستاندركار تغییر عالم هستند.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
@defae_moghadas2
❣
❣حمد و سپاس خداوندی را كه لطف و فضلش را به بنده ارزانی كرد و توفيق مسلمانی و پيروی و عشق شيعه حضرت علی (ع) را عطا فرمود و مرا در زمره خاندان پيامبر اسلام (ص) و از خانواده سادات قرار داد. افتخار حب به پيامبر و اهل بيتش و همچنين ارادت و اطاعت از حضرت امام خمينی (ره) بعنوان ولی فقيه مسلمين و بعد از او حضرت آيت اله خامنه ای كه امتداد راه انبياء و اولياء الهی خواهند بود را نصيب شدم كه درك و حب ولايت فقيه از بالاترين توفيقات الهی است. يک مسلمان در عمرش اگر بتواند امام زمانش را بشناسد و او را ولی حقيقی خود قرار دهد و بعنوان نوری و راهی در مسير دنيا و آخرت از او بهره ببرد،نيك مورد عنايت خاص خداوند قرار گرفته است كه چنين انسانهايی رستگاريشان با فضل خداوند و حمايت معصومين حتمی خواهد بود . ...
«قسمتی از وصیتنامه»
@defae_moghadas2
❣
🍀☘🌺🍀☘🌺☘🍀
«عباس دوران کو؟»
سی تیر ۱۳۶۱ بود؛
قرار بود کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در بغداد عراق برگزار شود. اگر کنفرانس در بغداد برگزار میشد صدام به مدت ۸ سال ریاست آن را به عهده میگرفت. تنها راهی که میشد از برگزاری کنفرانس جلوگیری کرد، نا امن نشان دادن بغداد بود که صدام به امنیت آن افتخار میکرد و گفته بود: بالای سر بغداد پرنده هم پر نمیزند و خلبانان ایرانی جرات ندارند این اطراف آفتابی شوند.
عباس دوران و نیروی هوایی ارتش، در متن این نا امنی قرار گرفتند؛ نقشه این بود: سه فروند فانتوم کاملاً مسلح به پرواز درآیند. هر سه، تا مرز پرواز میکنند و وقتی به لب مرز رسیدند یکی از هواپیماها برگردد و دو تای دیگر با ارتفاع کم وارد خاک عراق شوند. یعنی یک حالت ایذایی ایجاد شود و رادارهای عراق نشان بدهند هواپیماها برگشتند. خلبانان مأموریت داشتند روی بغداد عملیاتی انجام دهند. هدف آنها بمباران پالایشگاه «الدوره» بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و پایگاه الرشید یا ساختمان هتل اجلاس عدم تعهد بود.
پس از جلسه طرحریزی نهایی، عباس با کابین عقب خود صحبت میکند و به او میگوید: «بیشتر حواست به هواپیماهای دشمن باشد که به ما حمله نکنند و اگر زمانی هواپیما دچار نقص شد و نتوانستیم به پروازمان ادامه دهیم، به تنهایی اجکت کن و من به ماموریتم ادامه میدهم» بارها و بارها به همرزمانش گفته بود که اگر شرایط سخت شود تن به اسارت نمیدهم و هواپیمایم را تبدیل به بمبی میکنم و به قلب دشمن یورش میبرم. آن روز در سی تیر ۱۳۶۱ وقتِ آزمودن حرفها بود.
#پیگیر_باشید 👇
@defae_moghadas2
❣
☘🍀🌺☘🍀🌺☘🍀
ادامه 👇
عباس در تیررس رادارها قرار گرفت اما تا آسمان بغداد با مانوری پیچیده، شجاعانه و خلاقانه پرواز کرد و بمبها را در اهداف مورد نظر تخلیه کرد. زمان برگشت، هواپیما در حال سوختن و انفجار است. کابین عقب که در این عملیات اسیر شد روایت میکند: «در هوا بیهوش شده بودم، چشم که باز کردم در وزارت دفاع عراق بودم و یکی داشت لبم را میکرد؛ به زحمت فقط یک جمله گفتم: عباسِ دوران کو؟»
عباس دستگیره خروج کابین عقب را میکشد و خودش هواپیمای مشتعل را به سمت میدان اصلی شهر هدایت میکند و همراه با هواپیما در مرکز شهر بغداد منفجر میشود و به شهادت میرسد. صدام، میزبانی کنفرانس سران غیر متعهد را از دست میدهد و عباس پای حرفش میایستد.
عباس دوران در طول ۲۲ ماه حضور در ۱۲۰ پرواز عملیاتی داشت. این تعداد پرواز عملیاتی با مانورهای جسورانه دوران، در تاریخ نیروی هوایی ایران کمنظیر است.
عباس دوران در سی تیر ۶۱ به شهادت میرسد و ۲۰ سال بعد، در سال ۸۱ تکههای از پیکرش در عراق کشف و به ایران بازگردانده میشود. عباس دوران در تابوتی که با پرچم ایران پیچیده شده بود تشییع و قلیلی از استخوانهاش در جمع کثیری از مردم ایران، سهم زادگاهش شیراز میشود.
[بخشی از یادداشت عباس دوران و همه شهیدان شهر / مجله آنگاه / ویژهنامه شیراز/ بهار ۹۷]
❣
❣ای فرزندانم بدانید و آگاه باشید که برای نایل آمدن به سعادت دنیوی و اخروی باید پیرو ولایت فقیه باشید و پیرو روحانی راهنما و مبارز علیه ظلم و فساد باشید. وصیت مینمایم که از رهبری اطاعت نمایید و پشتیبانی عملی از ایشان داشته باشید و بدانید برای انجام تکلیف شرعی و الهی و به حسب نیاز اسلام به میدان نبرد رفتم تا ادای دین بکنم.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: سید عبدالله عزیزی سوق
تاریخ ولادت: ۱۳۳۴/۴/۱۴
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷
محل شهادت: شلمچه
نام عملیات: کربلای پنج
@defae_moghadas2
❣
❣به خدا قسم اگر ما مظلومانه همچون امامان خود شهید شویم به خاطر حفظ اسلام عزیز است و اگر غم حسین زینب را همچون کمان خمیده و مو سفید کرد طوری که توان نداشت نماز را ایستاده بخواند اما چنان محکم و استوار بود که گویى واقعهاى بر او رخ نداده و همه اینها به خاطر حفظ عزت و شرف اسلام عزیز بود، به خواهرزادگان و برادرزادگانم سفارش می کنم که دایی و عموی شما برای دفاع از دین اسلام و اطاعت امر ولی امر مسلمین به جبهه می رفت و هر فرد بالاخره با عمل خویش که مونس اوست از این دنیا هجرت می کند ولى خوشا به حال کسیکه خداوند نعمت شهادت را به او اهدا کند و بزرگترین نعمت در دنیا شهادت است. از خدا میخواهم اگر میخواهد فیض شهادت را نصیب من کند جسد من آن چنان وضعى پیدا کند که در آن دنیا در برابر رسول الله(ص) و حضرت زهرا(س) سرافراز باشم.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: سید حمدالله عزیزی سوق
تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۶/۱۷
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۳
محل شهادت: شلمچه
نام عملیات: کربلای پنج
@defae_moghadas2
❣
❣گردش به چپ
✅به روایت امیر خلبان صمد ابراهیمی
📕 از کتاب شبیه افسانه ها
🌹من خلبان هواپیمای اف-5 بودم و در پایگاه هوایی دزفول خدمت میکردم. من و عباس چون هر دو شیرازی بودیم، دوستی و رفاقت نزدیکی با هم داشتیم. عباس رکورددار مأموریت برونمرزی با هواپیمای اف-4 بود و من رکورددار هواپیمای اف-5، همین باعث شده بود با هم کلکل داشته باشیم و خیلی شوخی کنیم.
هواپیمای اف-5، هواپیمای کوچکی است و بیشتر در پروازهای کوتاهبرد روی مناطق عملیاتی از آن استفاده میشد؛ برعکس هواپیمای اف-4 که جثة بزرگتر و قدرت بیشتری داشت و بیشتر برای مأموریتهای برونمرزی و دوربرد کاربرد داشت.
در یکی از عملیاتها قرار شد جبهة دشمن را با چند هواپیمای اف-5 بمباران کنیم. عباس هم در پایگاه دزفول بود، قرار شد با هواپیمایش همراه ما بیاید. برای بریف رفتیم. من لیدر دسته بودم. مأموریت را شرح دادم.
در مأموریتهای برونمرزی، هدف مشخص در نقطهای مشخص داشتیم که پدافند آن هم در منطقهای محدود اطراف آن چیده شده بود. معمولاً پس از زدن هدف، در صورت نبودن مشکل، هواپیما در فاصلة اندکی میتواند بچرخد و برگردد؛ اما در منطقة عملیات در جبهه، اهداف در منطقة وسیعی، مثلاً 15 کیلومتر پراکنده بود؛ بنابراین پدافند آن هم به همین نسبت پراکندگی داشت.
ما برای اینکه از دید پدافند موشکی در امان باشیم، در ارتفاع بسیار پایین در سطح زمین پرواز میکردیم. هواپیما برای چرخش به دو سمت، کمی پهلو میگیرد و در این حالت بال موافق هواپیما به زمین نزدیک میشود. یکی از اشکالهای پرواز در ارتفاع پایین این بود که شاید در هنگام چرخش، بال به زمین برخورد کند؛ برای همین خلبان اوج میگرفت و در ارتفاع، چرخش خود را انجام میداد.
با توجه به این موضوع به دستة پروازی گفتم، پس از بمباران هدف، هیچکس حق گردش ندارد، با همان ارتفاع پایین، حدود 20 کیلومتر از منطقة عملیات خارج میشویم و بعد با هماهنگی من اوج گرفته و بهسمت پایگاه میچرخیم.
همة دسته باهم پرواز کردیم و بهسمت منطقة عملیات رفتیم. بمباران اهداف در جبهة دشمن بهخوبی انجام شد و همه بدون مشکل، طبق برنامه شروع به خروج کردیم؛ ناگهان سمت چپ خودمان جادهای آسفالت دیدم که تعداد زیادی نفربر و ماشین زرهی در حال حرکت بهسمت منطقة عملیات بود.
ناگهان دیدم عباس، برخلاف برنامة پروازی، بلافاصله اوج گرفت. فهمیدم میخواهد بهسمت جاده برگردد، هرچه گفتم، عباس گوش نداد. با بیسیم به بچههای دسته گفتم طبق برنامه بروید، من میروم دنبال عباس.
ارتفاعگرفتن عباس همان، شلیک پدافند موشک سام-6 هم همان. جایگاه پرتاب سام-6 سه موشک ظرفیت دارد و هر سه پشتسرهم شلیک میشود. من که پشت عباس بودم، موشکها را که بهسمت عباس میرفت، میدیدم، فریاد زدم با اصطلاحاتی که بین خودمان رایج هست به عباس گفتم: برو بالا، برو چپ، برو راست... .
عباس موشک اول را جا گذاشت، بعد هم موشک دوم را، ناگهان موشک سوم بین من و عباس، نزدیک عباس منفجر شد. فریاد زدم: عباس! عباس!
عباس گفت: کاکو! چیزی نیست... چیزی نیست... من خوبم کاکو!
از میان دود و آتش انفجار، هواپیمای عباس را دیدم که بهسمت چپ چرخید. من هم گردشبهچپ کردم. از ترکشهای انفجار، هواپیمای عباس سوراخسوراخ شده بود؛ اما عباس دستبردار نبود. روی جادة آسفالت که رسید، روی جاده شیرجه زد با گلولههای توپ دماغة هواپیمایش شروع به دروکردن کاروان زرهی روی جاده کرد. کل ماشینهای روی جاده آتش گرفتند و از کار افتادند.
گلولههایش که تمام شد، بهسمت پایگاه دزفول پرواز کرد. دنبالش رفتم. هواپیمایش آسیب شدیدی دیده بود و هیدرولیک هواپیمایش از کار افتاده بود، نگران بودم سقوط کند یا نتواند بنشیند. عباس ارتفاعش را کم کرد و روی باند نشست؛ اما ترمزهایش کار نکرد، روی باند سُر خورد و در انتهای باند به تپههای خاکی برخورد کرد.
من بلافاصله بعد از نشستن روی باند پیاده شدم و با ماشینی که آنجا بود، خودم را به هواپیمای عباس رساندم. نگران عباس بودم که مجروح شده باشد. تا به هواپیما رسیدم، عباس هم از کابین بیرون آمد و پایین پرید. تا پیاده شدم، من را محکم بغل کرد و با خنده گفت: باشد کاکو! باشد کاکو! دعوایم نکن؛ از دفعة بعد دیگر حرف گوش میدهم.
واقعاً عباس نسبت به خاک ایران متعهد بود، اصلاً رفتن در آتش و خطر برایش اهمیت نداشت، جایی که می توانست قدمی برای دورکردن دشمن بردارد، کوتاهی نمی کرد.
💐🌱💐
هدیه به شهید عباس دوران صلوات
@defae_moghadas2
❣
❣شهادت عالیترین گزینشی است که انسان با آن با یک جهشی برتر، خویشتن را در بهترین جایگاه سیر تکاملی خود قرار میدهد و به قله های سرافراز سعادت میرساند. مرگ حق است و سرانجام همه گذر از این معبر است. اما چه زیباست مرگ در راه خدا و جهاد در راه او و چه زیباست بدور از دلهرههای گناه و خوف از غرور و خودخواهی در امواج عشق الهی پرواز نمودن و به لقاءالله رسیدن. آرزوی من سلامتی امام و شهادت در راه خداست. مساجد را پر کنید. زیرا که تنها مشعل روشنایی از مساجد است و دشمنان همیشه سعی میکنند این سنگر که از محکمترین پایههای انقلاب اسلامی است را تضعیف کنند.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: مجید بهادری
تاریخ ولادت: ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷
محل شهادت: شلمچه
نام عملیات: کربلای پنج
@defae_moghadas2
❣
دلیل آمدن
گفتند دلیل آمدنت به جبهه چیست؟
گفت فریاد هل من ناصر امامم شنیدم ترسیدم شمر روی سینهاش بنشیند.
حسن تقیزاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣
❣شرایط کنونی خیلی حساس است و باید بیش از پیش همت کنید و اسلام را یاری دهید که از هر سو نشانه تیرهای دشمن است. غفلت در این زمان خسران جاوید دارد و هیچ عذری توجیهگر نیست. آنان که تاکنون همیاری نکردهاند هوشیار شوند و خود را از وسوسههای نفس شوم شیطانی رها سازند و به دفاع از انقلاب بپردازند...
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: کریم آرمیون
تاریخ ولادت: خرداد ۱۳۴۶
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۵
محل شهادت: شلمچه
نام عملیات: کربلای پنج
@defae_moghadas2
❣
داستانک
تطمیع
پسرم خونه، ماشین، پول، هرچه بخواهی به تو میدهم، جبهه نرو!!!
پدر جان! یعنی من همان کنم که کوفیان کردند؟
✍حسن تقیزاده بهبهانی
@defae_moghadas2
❣
❣ای مسئولین محترم بدانید وظیفهای سنگینی بر دوش دارید. مواظب باشید که هم تحت نظارت دقیق خدای متعال هستید و هم زیر چشم تیزبین مردم جای دارید. لذا از شما عزیزان انتظار میرود که صادقانه به ملت خدمت نمایید و در سیاست گذاریها و برنامههای خود به توصیههای رهبر انقلاب توجه کنید و آنجایی که وقت کار و عمل در میان است، اختلاف خود را کنار گذاشته و همگان متحد و یکپارچه به فکر پیشرفت و آبادانی کشور باشید و معضلات اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی و فرهنگی را سامان بخشید تا به لطف الهی این قبیل دغدغههای فکری از جامعه اسلامی برطرف گردد.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: سید عنایت الله ناصری
تاریخ ولادت: ۱۳۴۴
تاریخ شهادت: ۱۳۸۸/۷/۲۹
محل شهادت:بیمارستان بقیه الله تهران
نام عملیات: کربلای پنج
علت شهادت: جراحات شیمیایی
@defae_moghadas2
❣هرچه انسان عمر کند نتیجهاش مرگ است پس هرچه میخواهی دوست بدار. ولی بدان روزی از آن جدا میشوی. باید آگاهانه به سراغ مرگ سرخ رفت و مرگ را در آغوش کشید و هرچیزی غیر از این برای مجاهدان راه خدا نقص و ناسالم ماندن است چرا که تمام اولیاالله و ائمه معصومین با شهادت از این دنیا رفتهاند.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: محسن هاشم زاده
تاریخ ولادت: ۱۳۴۹
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۵
محل شهادت: شلمچه
نام عملیات: کربلای پنج
علت شهادت: جراحات شیمیایی
@defae_moghadas2
❣