4_6039358479334900347.mp3
28.61M
زمینه [ نوری تو عالم نبود دین خداهم نبود ]
محمود کریمی
#پیشنهاد دانلود
@defae_moghadas2
🍃🌸
💠فرازی از وصیت نامه
یوسف زنجانی فر
❣بشناس خدای خود را و بشناس خود را و مقصدت را و امکاناتت را، تا بتوانی حرکت کنی و به تکامل برسی.
هدیه به روح منورشهیدوالامقام یوسف زنجانی فر۲۰صلوات.
#حماسه_جنوب_شهدا
@defae_moghadas2
🌸🍃
❣
🔻روایت قبض
روح چند روز قبل از ایام منتهی به عملیات والفجر هشت در خانه های گلی اطراف آبادان مستقر بودیم. شبی من و على بهزادی و علی اکبر شیرین (نمی دانم کسی دیگر هم بود یا نه ) زیر چراغ کم سو فانوس نشسته بودیم. علی بهزادی روایتی را از سلمان فارسی پیرامون نحوه قبض روح سخت و دردآور یکی از صحابی پیامبر اکرم (ص) نقل کرد و اضافه کرد که تنها سه دسته از این نوع جان دادن در امان هستند: معصومین، کودکان، شهداء.
آنقدر آن روایت برایم سخت و ترسناک بود که تا چند شب نمی توانستم به راحتی بخوابم. اکبر هم همین طور بود برای رهایی از این نوع جان دادن دعایمان شده بود: اللهم ارزقنی توفیق الشهاده في سبیلک. این دعا در کربلای پنج در حق علی بهزادی و علی اکبر شیرین مستجاب شد و آنان مزد خود را از این روایت گرفتند و نگارنده مانده است با کلی بدهی!
علی عمیره
بچههای گردان حاج اسماعیل
@defae_moghadas2
❣
🌸🍃🕊🌸🍃🕊🌸
#خواب_مرغیان 🕊
مدتی بود #عبدالرحمان_مرغیان دور وبرها زیاد می پلکید و التماس دعا می گفت تعجب کردم. گفتم: عبدالرحمان می شود بگویی چه خبر شده؟ توجهاتت غیر عادی است.
از جواب دادن طفره می رفت اما بالاخره از زیر زبانش کشیدم.
گفت: «چند شب پیش خواب دیدم که تو شهید شده ای و ما زیر تابوت تو را گرفته و تو را تشییع کردیم.» |
از آنجا که از وضعیت بد خودم آگاه بودم خنده ام گرفت و گفتم:
«ببین پسر خوب این قبری که تو بالای سرش گریه می کنی مرده ای در آن نخوابیده».
گفت: به هر حال التماس دعا دارم.
من هم به او گفتم: چه دعایی؟
گفت: اینکه مرا هم شفاعت کنی.
من هم به شوخی گفتم: «خداوند توفیق شهادت نصیبت کند».
با آمین او هر دو خندیدیم.
وقتی در کربلای پنج خبر شهادتش را شنیدم با خودم گفتم: نکند حضرت عزرائیل درون تابوت را با بیرون آن اشتباه گرفته و اصلا حتی نمی شود باخدا شوخی کرد.
#علی_عمیره✍
@defae_moghadas2
🌸🍃🕊🌸🍃🕊🌸