4_6010148316560491434.mp3
3.52M
شباے جمعه عاشقی چه زیباستـ
ڪربلا
شبایی که میگن زائر تو زهراستـ
ڪربلا
هرڪی دلش هوایی شد، به ماهم دعا ڪنه😭
@defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊
نام و نام خانوادگی :
#شهید_سید_ضیاءالدین_سیدصدر🕊🌹
تاریخ تولد :1343
تاریخ شهادت :1363/12/23
محل تولد : اهواز
محل شهادت :جزیره مجنون
عملیات منجر به شهادت : #بدر
🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊
در حسـرت فتـح آسمانها ماندیم
پابنـد زمین شدیم و اینجا ماندیم
"از آخـر مجلس شهدا" رفتنـد و
مائیم که دسته جمع، تنها ماندیم
@defae_moghadas2
🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊
حماسه جنوب،شهدا🚩
نحوه تشرف #شهید_والامقام_سید_رضا_پورموسوی به محضر #حضرت_صاحب_الزمان(عج) #انتظار @defae_moghadas2
🌸🕊🌸🕊🌸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هر هفته شب سه شنبه به نیت یکی از چهارده معصوم زیارت جامعه کبیره را با عشق عجیبی زمزمه و بر آن مداومت می کرد ،و اینک شب سه شنبه بود و همرزمان واحد دیده بانی توپخانه لشکر 7 حضرت ولی عصر(عج) در کنار هم در خرمشهر می گفتند و می شنیدند و شاید از رزم خویش و خاطرات گذشته سخن می راندند؛ اما « #سید_رضا » را بی قراری عجیبی فرا گرفته بود؛ آخِر، موعد قرار عاشقی بود و معشوق منتظر! و قرار وصال یار در ساعت 11 هر سه شنبه شب، امضا شده بود ؛ او آن شب خود را از «صادق الوعد»ی دور می دید...هر چه بود گذشت؛ و گفت و شنود همسنگران به انتها رسید و خواب شیرین چشمان همه را ربود، جز «سید رضا» که با دلی غمگین عذر تقصیر به پیشگاه یار برد که مولای من! « سزاوار نبود و از ادب بدور بود كه با این برادران اینگونه رفتار نمایم و از میان جمعشان برخیزم ».
⤵️
حماسه جنوب،شهدا🚩
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شهیدسیدرضاپورموسوی🕊🌹 @defae_moghadas2
🌸🕊🌸🕊🌸
صد تکبیر مقدمه زیارت جامعه کبیره را سر داد که ناگاه چشمانش بسته شد و پرده کنار رفت و دید آنچه را که باید می دید...
آنچه که در دست نوشته هایش به جامانده :👇👇👇
«متوجه شدم كه به حالت دو زانو در برابر آقا و سرور و مولای بزرگواری با قامتی رشید و دیبائی لطیف و درخشان بر تن، نشستهام ؛ و تعدادی با لباس ساده نظامی كه سه نفر سمت راست آن بزرگوار و سه نفر سمت چپ ، بر گرد آن حضرت به حالت دو زانو نشسته بودند كه آن سیّد جلیل القدر به من خطاب نمود كه:
سیّد ناراحت نشو ، همین كسانی كه تو با آنان همنشین میباشی من هم با تعدادی از ایشان همنشین میباشم ،بعد از گفتاری چند با آن عزیزجان متوجه شدم كه سیّد ما و مولای ما و امام ما #حضرت_حجه_بن_الحسن_العسكری روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا است. بعد از چند لحظه دیدم پرده جلو آمد و چشم هایم باز گردید. با حالت تضرع و ابتهال و زاری و گریان در حالی كه قابل وصف برایم نبود و در پوست خویش نمیگنجیدم زیارت جامعه را خواندم...»
⤵️
آن شب گذشت و راز سر به مُهر دلدادگی «سید» به امامش برای هیچکس گشوده نشد اما بعدها...
«سید رضا پور موسوی »🕊🌹
در سومین روز از بهار سال 1367 در عملیات والفجر 10 بهاری شد و زمستان فراقش را به دوستانش هدیه کرد...
@defae_moghadas2
Shab01Moharram1397[09].mp3
4.36M
🎙چرا نمیرسی ای صاحب عزای محرم
( #نجوا_با_امامزمان_عج)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
@defae_moghadas2
صاحب عزای ماه محرم، نیامدی
یک عمر انتظار کشیدم، نیامدی
🏴أیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاء
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@defae_moghadas2
طلوع گرم چشمانت
مرا صادق ترين #صبح است
اگر نه ڪار خورشيد جهان
عادت شده ما را ....
#شهید_علی_ملاپور🕊🌹
#عملیات_بدر
سلام ، روزتون شهدایـے🌹
⚫️🔹⚫️🔹⚫️🔹⚫️
پیرمردی در مراسم شهادت حاج سعید خیلی بیتابی میکرد
دوستی پرسید ببخشید پدرجان شما چیکاره آقای طاهری هستی؟
گفتش کاره ای نیستم چند وقت پیش اومده بود دم در خانه ما در زده بود. دیدم این آقاست به من گفت پسرت خونه است.
گفتم :بله
گفتش: میشه صداش کنید.
گفتم: این دیگه چی میخواد در خونه ما ؟ بچم با حزب الهی ها سروکار نداره بچه ما که ژیگولیه.
به پسرم گفتم: بابا برو دم در! یکی کارت داره.
پسرم که اومد. پریدن تو بغل هم قبل از خداحافطی یه هدیه هم داد به پسر من و رفت.
به پسرم گفتم :بابا ایشونو میشناختی ؟گفت: نه بابا، چند روز پیش داشتم تو خیابون میرفتم ایشون با ماشینش عبور کرد آب زیر تایر ماشینش ریخت رو شلوار من، من یه دادی زدم و ناسزایی گفتم ، ایشون ایستاد اومد پایین . بابا نیم ساعت از من داشت عذرخواهی میکرد. «پسرم منو ببخش؛ پسرم من حواسم نبود».
دیگه نگفت من یک چشم ندارم، اصلا نصف اینور نمیبینم. بعد از عذرخواهی گفت: پسرم میشه این آدرس خونتون رو به من بدی. با ترس و لرز دادم، الان اومده بود در خونه، برام یه شلوار جین هدیه آورده ......
بخودم میگویم کاش شعور امثال شهید حاج سعیدها را میشد در این کشور در ذهن همه مان قلمه زد و تکثیر کرد، در بین همه بدور از هر لقب و ادعا مدعی حزب اللهی و مدعی روشنفکری، فقیر و غنی ... ایکاش، ایکاش»
🌷شهید مدافع حرم - سردار حاج سعید سیاح طاهری 🌷
@defae_moghadas2
⚫️🔹⚫️🔹⚫️🔹⚫️
#شهید_سید_جلال_جزایری🕊🌹
از شما می خواهم كه برایم #گریه نكنید
و اگر خواستید ،
برای مظلومیت امام #حسین (ع)و یارانش گریه كنید ...
@defae_moghadas2
روز #سوم_ماه_محرم است.برای بچهها #نوحه خواندم میدانستم عبدالجبار عصبانی میشود.کوچک که بودم،ده شب ماه محرم را در مسجد امام سجاد علیهالسلام نوحه میخواندم.بعدها که به #جبهه آمدم،هر ده شب محرم سال ۱۳۶۵ را در مناطق جنگی جنوب و سال ۱۳۶۶ را در کردستان #مداح بچههای واحد #تخریب بودم.وقتی این شعر حاج صادق #آهنگران را خواندم، بچهها به یاد روزهای جنگ اشکشان درآمد.
«هنوز از کربلایت / به گوش آید صدایت / حسین جانها فدایت»
وقتی برای بچهها نوحه خواندم، عراقیها پشت پنجره حاضر شدند.
⤵️
حماسه جنوب،شهدا🚩
روز #سوم_ماه_محرم است.برای بچهها #نوحه خواندم میدانستم عبدالجبار عصبانی میشود.کوچک که بودم،ده شب
2⃣
سازمان منافقان در برنامه تلویزیونی سیمای مقاومت که از تلویزیون عراق پخش میشد، از نقش صادق آهنگران در ایجاد و تولید شور و حماسه،بالابردن انگیزه بسیجیها برنامهای داشت.قضیه بلبل خمینی،بارها از رادیو و تلویزیون عراق اعلام شده بود. بعد از ظهر، لطیف سراغم آمد و گفت: «سید! تا امروز با سلام و صلوات یک جوری آهنگران خواندن تو رو با ترجمه وارونه جمع و جور کردم،ولی امروز عراقیها فهمیدن بهشون دروغ گفتم،اگه به من بیاعتماد بشن برای هممون ضرر داره...!» حرفی برای گفتن نداشتم، دلم نمیخواست عراقیها از لطیف سلب اعتماد کنند.وجود او برای اسرای مجروح سرمایه با ارزشی بود.
غروب،عبدالجبار مرا احضار کرد و گفت : «لطیف سعی میکنه کمکت کنه، ولی تو چرا شعر حماسیِ جنگ آهنگران رو میخونی؟!»
- من آهنگران نخوندم!
- بگو به حسین !
- قسم نمیخورم!
عبدالجبار عصبانی شد و دو سیلی محکم خواباند توی صورتم.احساس کردم پرده گوشم پاره شد.خیلی فحش بارم کرد.به آسایشگاه برگشتم.صورتم کبود بود.
#کتاب_پایی_که_جا_ماند
#سید_ناصر_حسینی
@defae_moghadas2
🌸🍃🌺📚🌺🍃🌸