🍃🌹
🏹 شکارچی
✴️"قسمت ششم "
اوایل از دیدن عراقی ها 👹در حالی که خودم دیده نمی شدم، ذوق می کردم و دوست داشتم دست به اسلحه برده و شلیک کنم، ولی آرام آرام بر خودم مسلط شدم. یاد گرفته بودم قبل از هر شلیکی روی خاکهای مقابلم کمی با دست آب💦 بپاشم. این کار باعث می شد تا در موقع شلیک خاک بلند نشود و موقعیتم برای دشمن مشخص نباشد.
یک ساختمان اداری سه طبقه در گمرک خرمشهر وجود داشت که هنوز هم پا بر جاست. یک بار وسوسه 🙄شده بودم تا بالای آن بروم و سروگوشی آب بدهم.
بعضی جاهای راه پله منهدم شده بود و خیلی سخت و خطرناک می شد از آن بالا رفتم. روزی بعد از نماز صبح و با استفاده از تاریکی هوا، با یک مشقتی بالای آن رفتم. چشمم که به فضای مقابلم افتاد زیر لب گفتم :
#یامحمد (ص)
چیزی که می دیدم باور کردنی نبود. تا خط دوم زیر چشمم بود. ولی اگر مرا می دیدند تکه بزرگم، گوشم 👂بود !! سبک و چابک بودم. فوری از آنجا پایین آمدم تا برای آن نقشه ای بکشم.
ادامه را پیگیر باشید ⏬
شهید مدافع حرم مصطفی رشیدپور
@defae_moghadas2
🍃❣
#شکارچی_6
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #شهید_سید_فرشاد_مرعشی🕊 تولد: 30 دی 1339اهواز شهادت : 08 آذر 1360 دهلاویه @defae_moghadas2
🍃🌸
#کرامات_شهدا🕊🕊🕊
❣حدود يك ماه قبل از شهادت #فرشاد، يك روز صبح ديدم طبق معمول هميشه كه براى رفتن به استاندارى به اتاق من مى آمد و خداحافظى می كرد از او خبرى نيست.
براى اينكه نگران دير رفتن او بودم از اتاق بيرون آمدم تا به او كه هنوز در اتاقش بود سرى بزنم. تا به در اتاق رسيدم و خواستم صدايش كنم به پله اول كه پا گذاشتم ناگهان چيز عجيبى مرا چنان حيرت زده كرد كه بی اختيار پا را عقب گذاشتم و برگشتم.
❣
⤵️
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #کرامات_شهدا🕊🕊🕊 ❣حدود يك ماه قبل از شهادت #فرشاد، يك روز صبح ديدم طبق معمول هميشه كه براى رفتن
🍃🌸
❣به پله كه قدم گذاشتم #هلال_نورانی را ديدم كه از در اتاق او خارج شد. چند لحظه بعد از آن هلال نورانى كه شدت نور آن آنقدر بود كه ناچار شدم چشمانم را ببندم، ديدم #فرشاد پسرم از در اتاق به طرف من مى آيد.
❣هنوز در انديشه آن هلال بودم كه سلام فرشاد مرا متوجه خود كرد.
نكته عجيب اين است كه تا يك سال پس از #شهادت فرشاد در عمليات طريق القدس (فتح بستان در آذرماه سال 60 ) اين خاطره به ذهنم نيامده بود.
يك روز كه تنها در خانه نشسته بودم و به اتاق فرشاد غمزده نگاه می كردم ناگهان اين خاطره به ذهنم رسيد و دانستم كه آن نور، نورِ يكى از #اولياى_خدا بود كه به فرشاد مژده وصل يار می داد.
#شهید_سيد_فرشاد_مرعشى🕊
راوی : سيده حبيبه مرعشى - مادر شهيد
❣
@defae_moghadas2
❣
غمم را شهیدان رغم میزنند
که در لحظههایم قدم میزنند
شهیدان که دل را به دریا زدند
عجب پشت پایی به دنیا زدند
به مستی سر از پای نشناختتند
و در عرصه عشق سر باختند
#شهدای_دفاع_مقدس
@defae_moghadas2
❣