eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
27 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹➰ 💢شهید محمد شمخانی گردان بلالی اهواز يکی از دوستانش نقل می کند:« شب قدر بود او با روحيه ی عجيبی به سراغم آمد . مرا با موتور به حسينيه ی اعظم برد و تا سحر دعا می کرد و قرآن تلاوت می نمود واستغفار می کرد واشک می ريخت که البته ديدن اين صحنه ی گريه وزاری او برای من تازگی داشت . او  با مسجد بزرگ شد، در مسجد قرآن را تلاوت می کرد آن هم با روحيه ی پر از ايمان وتقوا وهرگز نماز شب او ترک نمی شد و مهربانی و محبت در وجود او نمايان بود وچهره ی معصومش دلالت بر عظمت ايمان او بود.» ادامه دارد پیگیر باشید @defae_moghadas2 🌹➰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹➰ 💢شهید محمد شمخانی گردان بلالی اهواز شهيد محمد صادق صرامی ، قبل از عمليات هويزه چنين نقل می کند: «با شهيد محمد شمخانی برای شناسايی رفته بوديم . شهيد محمد شمخانی گوشش را روی زمين گذاشت تا مسير حرکت نيروهای عــراقی را مشخص کـند در همين حين يک نفربر (p m p ) عراقی از دور مشخص شد. تقريباً از فاصله ی ۲ کيلومتری که به جلو می آمد و سرعت گرفت ومحمد هنوز متوجه نشده بود و گوشش روی زمين بود، يک شوخی در آن لحظه به فکرم رسيد و به محمد گفتم : «محمد تو اينجا باش، من می روم و بعد می آيم می برمت.» متوجه نشد ومن با موتور سيکلت چند قدم جلو آمدم محمد وقتی بلند شد ديد نفربر عراقی دارد می آيد شروع کرد به صدا زدن وگفت :«خدا خيرت بده محمد صادق، صبر کن من هم می آيم تا اينکه ايستادم وبا موتور از منطقه خارج شديم.» یک نفربر پشت سر ما با سرعت تعقيبمان می کرد ولی به علت فاصله ی زياد از منطقه دور شديم و توانستيم نيروهای عراقی و تجمع زرهی آنها را شناسايی کنيم .» ادامه دارد پیگیر باشید @defae_moghadas2 🌹➰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹➰ 💢شهید محمد شمخانی گردان بلالی اهواز پدر شهيد نقل می کند به خاطر وضعيت جنگی که به شهر حاکم بود خانواده ام را به برده بودم ومن به اهواز برگشتم زيرا فرزندانم در جبهه ها بودند و بايستی از آنان خبر داشته باشم . پدر شهيد می افزايد : «آخرين باری که محمد به ديدار من آمد، تنها در خانه بودم. لباسهايم را شست و مرا حمام کرد و شب شام مختصری تهيه کرد و صبح دستم را بوسيد و خداحافظی کرد وگفت دعا کن شهيد شوم .» پدر شهيد می گويد: « روزی که شهيد شده بود، جايی مهمان بودم. وقتی می خواستم ناهار بخورم، غذا در گلويم ماند وخيلی ناراحت شدم. گفتم مرا به خانه برسانيد وقتی به خانه آمدم زنگ زدند و گفتند محمد زخمی شده ودر بيمارستان است. گفتم بگوييد شهيد شده، پس مرا نزد او ببريد. گفتند نمی شود در اتاق عمل است؛ ليکن در آن هنگام هيأتی آمدند وگفتند محمد شهيد شده است. دوستانش گفتند، عراقيها گزارش داده بودند که يک نفر از فرماندهان ايرانی ما را خيلی بازی می دهد، که او را شناسايی کرده و با دوربين مواظب بودند که وقتی وارد شد او را با توپ زدند.»  برای شادی روح امام شهدا و شهدا صلوات @defae_moghadas2 🌹➰
این روز ها دلم بیشتر از هر روز بی تاب شماست درمان این حال خرابم انتهای راه شماست. . . ! دنیا با تمام لذت هایش بماند برای اهلش من اهل دنیا نیستم! @defae_moghadas2
🔻🔹🔻 #بسـم_رب_الشهدا 🌹شهید صادق قلعه تکی 🌹 از شهدای شهر ویس در عملیات بیت المقدس سال 61 شهید صادق قلعه تک فرزند صفر درسال 1342 به دنیا آمد و تحصیلات خود را با موفقیت به پایان رساند او در کودکی به خاطر موقعیت شغلی پدر به همراه خانواده به جزیره خارک انتقال یافته و در همانجا اسکان یافتند و در سال 52 به اهواز هجرت نمودند او در خانواده ی مذهبی و متدین که احترام خاصی به اهل بیت علیها السلام داشتند. پرورش یافت با شروع جنگ تحمیلی خانوادهاش به ویس مهاجرت کرده و او براى حفظ و پاسداری از دست آوردهای انقلاب به عضویت پایگاه بسیج ویس درامد. به کمک مربیان آموزش بسیج آمد و با انتقال تجربیات رزمی خود به نیروهای بسیج و آشنا نمودن آنها با سلاح ها و تاکتیک های جنگی سهم خود را در کمک به جبهه های جنگ آغاز نمود از طرفی با حضور اولین گروههای جنگ زدگان در ویس به یاری آنها شتافت شهید صادق به عنوان تک تیرانداز و سپس به عنوان نیروی مخابرات تیپ بیت المقدس در عملیات بیت المقدس شرکت کرده و سر انجام در منطقه دب حردان بر اثر اصابت ترکش به سرش در تاریخ 61/2/10 به شهادت رسید . 🌹شادی روحش صلوات 🌹 به نقل کتاب رهپويان عشق حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2 🔻🔹
شهید مقامی از شهدای شهرستان گتوند و از اعضای گردان بلالی که به همراه نیروهای سپاه شوشتر در این گردان شرکت داشتند و بعد از انجام مجاهدت های فراوان به خیل شهدای دفاع مقدس پیوست . راوی : عبدالرضا صابونی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🍃 #شهید_علی_رضا_جعفرزاده جوان بودم٬ سنم خیلی بالا نبود٬ بواسطه برادرم به گردان بلالی رفتم ٬ ماموریت آبادان بودم. در بین رزمندگان گردان یک نفر خیلی توجهم را جلب کرد . جوان خوش برخورد و خنده رویی بود. در بین نماز از قرآن صحبت می کرد. برخوردش آدم را می گرفت٬ مرا تشویق به نماز شب کرد٬ احکامش را بمن آموخت٬ برخی اوقات نیمه شب مرا بیدار می کرد و به نماز شب می ایستادم. ٬ لحظات شیرین و خوبی بود ٬ راز و نیاز با خدا در آن لحظات مفهوم خوبی برایم داشت و از آن بیشتر آن جوان مرا مرید خود کرده بود. نامش علیرضا جعفرزاده بود. راوی: شهریار رمضانی حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2 🍃💠
فرمانده شهید از گردان حمزه سید شهدا اندیمشک از لشکر 7 ولیعصر (عج) متولد ۱۳۴۳ دزفول شهادت ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در عملیات «والفجر ۸». @defae_moghadas2