❣
- شنیدیم قبل از شهادت نصف دین خودت رو 🧖♂🧖♀ کامل کردی ، درست شنیدیم؟
🕊 هههه بله بله درست شنیدید، در بحبوبه جنگ ازدواج کردم. اونم بخاطر سفارش پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله. تو مراسم ازدواج هم لباس سپاه 👨✈️ شده بود لباس دامادیم. می خواستم بگم دست از خدمت به نظام برنمیدارم. بعد از مراسم عقد هم تو غروب اون روز، به اتفاق عروس خانم به گلزار شهدا 🕊 رفتیم و با شهدا بیعت 🤝 بستیم تا مسیر زندگی رو همون اول مشخص کنیم.
❣۷
🕊 تموم شد یا بازم سوال دارید😉
-😂😂 تازه شروع کردیم شهید جان، هنوز کارمون باتون تموم نشده. یکم از اخلاق شخصی تون بگید ببینیم با بچه ها و بزرگا چطور برخورد می کردی شاید منم یاد گرفتم و درست شدم. یاد گرفته بودیم که ساده باشیم و بی ریا. 🤩 صمیمیت و محبت 💖 و مهربانی رو از مکتب و دین آموخته بودیم و سعی می کردم همه رو جذب کنم و در راه دین به کار بندازم. بچه ها رو هم خیلی دوست داشتم و به کوچیک و بزرگ احترام می ذاشتم. از فرائض هم نپرسیدی که خودم می گم. تو دورانی که با پشتوانه معنوی باید به دفاع از کشور و مردم می رفتیم سعی می کردم نماز رو جدی بگیرم و موقع عبادت🤲 حضور قلب داشته باشم و روزه مستحبی رو ترک نکنم. به پدر و مادرم علاقه زیادی داشتم و هیچ وقت با اونا بلند صحبت نکردم. و البته پاداش خوبی هم از خدا گرفتم😍 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️۸
❣
- دیگه چی؟ 🤔
همیشه از همسرم هم می خواستم وسایل زیاد بر مصرفمون رو ببخشه. غذای ساده تهیه کنه.
از بحث های سیاسی 🤯 بیهوده ای که بکار کسی نمیومد و نتیجه ای نداشت دوری می کردم، چون اعتقاد داشتم صمیمیت ها رو کم می کنه. سعی می کردم عصبانی 😡 نشم، گاهی سکوت🤭 می کردم و گاهی که لازم بود حقیقت رو می گفتم و راهنمایی می کردم. مشکلات مردم رو مشکل خودم می دونستم و دلم براشون می سوخت. همواره سعی در برطرف کردن گرفتاریهای اشخاص داشتم.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣️۹
❣
- کجا آسمونی شدی و به دوستان شهیدت پیوستی؟
در کربلای هویزه بودم و همراه بچه های جبهه و جنگ. حمله وسیعی کردیم به بستان و اونجا رو آزاد کردیم. امام هم اون عملیات که طریق القدس بود رو فتح الفتوح نامید. خدا قسمت شما هم بکنه.
- یه جمله طلایی از وصیت نامه ات بفرما تا مزاحمت رو کم کنم.
یه جمله ش این بود: خدایا! تو خود شاهدی که با تمام بار سنگین گناهان تمام تلاش خود را بکار بردم تا در جهت رضای تو حرکت کنم. حال که به جبهه پا گذاردم فقط به این امید است که با ریختن خون ناچیز خویش گناهانم آمرزیده شود.
- به به عجب جمله دیوار پسندی 😂👌.
دیگه مزاحم نشم سلام ما 👋👋 رو به دوستات برسون و بگو رسم رفاقت رو بجا بیارن که خیلی محتاج توجهشون هستیم.
🕊 خدا به همهتون خیر بده و همیشه تو این کانالهای شهدا مستدام باشید🙌
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ شهید علی بهزادی
فرمانده گروهان غواص
شهادت، کربلای ۵
۱ بهمن ۶۵
#کلیپ
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ شهید علی بهزادی
روزی در چادرها نشسته بودیم.
حرف از پیروزی و باز شدن راه کربلا پیش آمد.
علی با حالتی خاص و لبخندی ملیح شروع به صحبت کرد:
اگر پیروز شدیم و راه کربلا باز شد، اونجا رو محاصره می کنیم.
تعدادی میرن داخل و مرتب و تمیز می کنند.
این قسمت رو خیلی با احساس و کمی بغض گفت:
اول می گیم امام بیاد بره داخل.
بعدا تمام خانواده های شهدا
بعدا ما میریم زیارت.
روحشان متعالی باد
راه را باز کردند و خود به محضر امام حسین علیه السلام رسیدند🌹
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
گر برود جان ما
درطلب وصل دوست
حیف نباشد که دوست
دوست تر از جان ماست
💠بوسه شهیدمدافع حرم
#حاج_هادی_کجباف
بر پیکر مطهر شهید دفاع مقدس
#محمود_مختاربند
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ جبهه سوسنگرد را برای نبرد با دشمن انتخاب کرد، جايی که از حساسيت بالايی برخوردار بود. در آنجا برای چندمین بار مجروح شد. در مدتی که فرمانده سپاه مسجد سليمان بود، به تمام روستاهای منطقه سر کشی می کرد و مشکلات مراکز تحت فرماندهی خود را از نزديک می ديد و چاره جويی می کرد.
رضا در اسفند ماه سال ۱۳۶۳ از طرف ستاد پشتيبانی جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای بررسی نياز يگان های رزمی در خطوط مقدم جبهه عازم منطقه عملياتی بدر گرديد که خودروی حامل ايشان در اين منطقه عملياتی مورد هدف گلوله توپ دشمن قرار گرفت ورضا از ناحيه پهلو مجروح شد .
در راه انتقال او به بيمارستان روح بی قرار و مشتاق رضا به سوی عرش پرواز کرد و مصداق بارز َََََ« يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربک راضيه مرضيه فادخلي في عبادی و ادخلی جنتی » گرديد.
#شهید_رضا_فیض_شهنی
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
آن فروریخته
گلهای پریشان در باد
کز می
#جام_شهادت
همه مدهوشانند
نامشان زمزمه
نیمه شب
#مستان باد
تا نگویند
که از یاد
فراموشانند...
#شهید_محمدرضا_حسن_زاده🕊
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ سال ۱۳۴۰ در روستای بلغاب از توابع شهر قلعه تل در شهرستان ایذه در خانوادهای کشاورز بدنیا آمد و نامش را رستم گذاشتند. باشد که از نام آوران زمان خود شود. همانند رستم، قهرمان افسانهای ایران باستان.
مهربان بود و دلسوز .
با شروع جنگ ادامه تحصیل و تدریس را رها کرد و با این اعتقاد که حفظ نظام اسلامی از هر چیزی ارجح تر است وارد جبهه ها شد.
عشق و علاقه وافری به امام (ره) داشت و همیشه میگفت: جان من فدای امامم (ره).
در والفجر ۸ به همراه ۳ تن از یارانش اسیر نیروهای بعثی شدند ؛ بعثی ها هر چهار نفر را به درخت بسته و با شکنجه های شدید از آن ها می خواستند که به امام (ره) فحاشی کنند امّا عشق به اسلام و امام و انقلاب چنان آن ها را مستحکم و استوار ساخته بود که به خواسته های ملعونین بعثی تن ندادند و آنقدر مقاومت کردند تا در نهایت بر آنان خشمگین شده و با شلیک گلوله همه آنان را به شهادت رساندند .
#شهید_رستم_سواری
روحشان شاد
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
🔴 یادش بخیر،
برگه های اطلاع رسانی شهادت بچهها
به همین سادگی چاپ و به در و دیوار نصب می شد
هر از چند گاهی یکی از این برگه ها خودنمایی می کرد و خبر از شهادت یکی دیگر می داد
#شهيد_سید_صادق_مروج
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🍂