هدایت شده از فکرت
همه مقصریم...!!
محسن دنیوی
▫️به نظرم قصهی سه خطی تاسیان این بود که تقصیر خودمان بود؛ همه مقصر بودیم که انقلاب شد. هم نجات کارخانهدار وطنپرست، هم فرهاد به عنوان سرهنگ باکلاس ارتش، هم سعید به عنوان یک بچه پایین عقدهای در ساواک که یه ساواکی باکلاس و با تجربه با بازی مجید مظفری هم نتوانست کنترلش کند و هم امیر که عاشق بود، همه و همه مقصر بودند که اوضاع خوب اول سریال به جهنم آخر سریال رسید. ترانه تیتراژ پایانی علیرضا قربانی را هم باید به عنوان پایانبندی هر قسمت گوش بدید که این قصه کامل بشه.
▫️یعنی ما خودمان مقصر بودیم که ایران شیرین قصه تاسیان از دست رفت؛ یکی با عشق زیادی به او، یکی با کنترل زیادی و یکی با حسادت به او .... خلاصه که خودمان کشور را به حزباللهیهای داغون مثل حاج رضا با بازی شریفینیا و امید پسرش تحویل دادیم؛ مشتی کارگر پاپتی هم این اواخر صحنه را به آشوب کشیدند و کار تمام شد و رویای توسعه ایران به همین راحتی نابود شد. البته لعنت ویژه بر چپهای ظاهراً فهمیده و باکلاس اما عميقاً بيشعور و وطن فروش که باعث این انقلاب شدند و با بیفکری کشور را بهم ریختند و در آخر خودشان هم بینصیب ماندند. منوچهر خودکشی کرد، نادر نفله شد و جعفرزاده با بازی مهران مدیری هم که هیچ!
▫️شاید اینطور هم بشود تحلیل کرد که حاج رضا نماد جمهوری اسلامی بود که دو پسرش یکی نماد اصولگرای پاک اما خشک مغز و دیگری اصلاح طلب عاشق و شيدا اما بی مبالات و بی ریشه و چارچوب بودند. هر دوی اینها به ایران ضربه زدند و میزنند و شاید این خانواده و این دو پسر ذاتا بد نباشند اما باعث نابودی ایران یا شیرین قصه شدند؛ همه چیز را شاید بشود نتیجه این پدر و مادر سنتی خسته همیشه نگران با ترکیب پدر و مرد سلطه جو و دیگری مادر و زن همیشه مظلوم دانست.
▫️تینا پاکروان به لحاظ قصهگویی و بازیگردانی، کارگردانی خوب است و مسیر سینما را از دستیاری تا اینجا طی کرده اما حتما مورد حمایتهای ویژه بوده و هست که الان اینجاست و برای او فضایی برای بیان برخی حرفها و ایدهها باز میشود وگرنه این فرصت را صرفا به توان فنی و شخصیتی افراد نمیدهند. از اینها که بگذریم، تینا پاکروان هم در خاتون درباره تاریخ معاصر ایران و دوره پهلوی اول دروغ گفت و هم در تصویری که از پایان پهلوی دوم خلق کرد روایتی خلاف واقع داشت.
▫️این روایت از ایده دکتر سید جواد طباطبایی نشأت گرفته که معتقد بود برعکس اروپا، قرون وسطی در ایران پس از دوران نوزایی آن آغاز شد؛ چون او دهههای ۳۰ و ۴۰ را دوران نوزایی ایران میدانست و وقوع انقلاب را خسارتی بزرگ میدانست. حالا این ایده نظری یک شخصیت دانشگاهی تبدیل به سریال تاسیان شد. سریالی که از نیمه به بعد افت شدیدی کرد و هر چه به پایان نزدیک شد بدتر و ضعیف تر شد.
▫️نکته آخر اینکه تاسیان فقط روایت گذشته نبود؛ سودایی برای آینده ایران در سر داشت! آینده ای که جناب نجات دوباره برگردد و با همان روحیه خوب و سرزنده و اصیلی که در ذهن و فانتزی تینا پاکروان و سازندگان سریال بود، ایران را آباد کند و پروژه ناتمام ساخت ایران را تکمیل کند.شیرین لبخند بزند و هنر و زیبایی و عشق در ایران دوباره زنده شود؛ خلاصه زندگی دوباره جریان واقعی در ایران پیدا کند؛ مسیری که نیم قرن است گویی به بیان تاسیان متوقف شده است.
▫️خلاصه اینکه در دل هر تلاشی برای ارائه روایتی پرقدرت از گذشته، تصویری از آینده خوابیده و این دو یعنی روایت گذشته و تصویر آینده هستند که تکلیف اکنون و حال ایران را روشن کنند.
#نقد_فیلم
#بازتاب_اندیشه
🌱فکرت| گفتوگویی برای ساخت فردا
🔅@fekratmedia🔅
*پزشکیان، نتانیاهو و آینده ایران*
در دوره انتخابات، آذری زبانها فریاد میزدند، ستارخان، باقرخان، مسعود خان!
امروز همه مسئولین باید شبیه ستارخان و باقرخان باشند به ویژه شما جناب آقای رییسجمهور...
هدایت شده از اشارات
🌕تضاد سیاستمدار خوشقلب و میدان واقعیت
🔸یادداشتی به بهانه مقاله دکتر ظریف در مجله فارینپالیسی
#محسن_دنیوی
....
🔴مشاهده متن کامل یادداشت در لینک زیر🔻
https://esharat57.ir/2025/08/18/تضاد-سیاستمدار-خوشقلب-و-میدان-واقعیت/
#ظریف
#دیپلماسی
#فارین_پالیسی
➕ @esharat_57
هدایت شده از اشارات
🌕تضاد سیاستمدار خوشقلب و میدان واقعیت
#محسن_دنیوی
بخش اول
متن اخیر دکتر ظریف در نشریه سیاست خارجی، متنی آموزنده است. متنی که از زاویه نگاه یک سیاستمدار پیگیر و جدی درباره آیندههای احتمالی امیدبخش و نگرانکنندهٔ ایران، منطقه و جهان نوشته شده است.
آقای ظریف در این متن، بر ضرورت و مطلوبیت دفاع قدرتمند ایران از سرزمینش تاکید دارد و از آنچه در جنگ اخیر ۱۲ روزه رخ داده با افتخار سخن میگوید و اتفاقاً آن را نشانه قدرت و پیشرفت بومی و استقلال ملت ایران میداند.
اما مسئله اصلی متن این است که راهحل پایدار چیست؟ متن بیان میکند که این جنگ کوتاه گذشت؛ اما چگونه میتوان از جنگهای دامنهدار و فجایع بعدی و رشد افراطیگری(به ویژه افراطگرایی اسراییلی) جلوگیری کرد؟
نکته اول اینکه متن با لحاظ سیاستهای اعلامی و کلان جمهوری اسلامی نوشته شده است و از زاویه یک تحلیلگر آمریکایی یا اروپایی میتوان نقدهای متعددی به آن وارد دانست.
فقط به عنوان یک نمونه در جایی از متن آمده است:
«ایران طی دههها نقش قابلتوجهی در ثبات جهانی داشته است»
واقعا میشود ایران پس از انقلاب سال ۵۷ و مجموعه رفتارهایی که داشته است را اینگونه معنا کرد؟
آیا میشود از کنار جملات صریح رهبران و سیاستمداران ایرانی در زمانه جمهوری اسلامی درباره نظم استکباری جهان معاصر به ویژه در سالهای پس از جنگ دوم جهانی و تأسیس سازمان ملل گذشت؟
هر چند ایران در تاریخ خود هیچگاه عامل بینظمی نبوده و هیچگاه مشتاق جنگ و آشوب و تشویش نبوده است؛ اما درباره نظم ناعادلانه جهان فعلی و نحوه توزیع ظالمانه قدرت و ثروت و اطلاعات در آن سکوت نکرده و حداقل در نیمقرن گذشته از پرچمداران اعتراض به این وضع و نظم موجود بوده است.
و یا در موضوعی دیگر، آیا میشود رشد و افزایش فعالیتهای سیاسی نظامی ایران در منطقه برای ایجاد جبهه مقاومت و برنامه دفاعی نظامی امنیتی ایران به ویژه برنامه موشکی آن را نادیده گرفت و آن را صرفاً یک برنامه در چارچوب ملی دید؟
قطعا ایران برای دفاع از کیان خود و دیگر ملتهای مسلمان در این نیم قرن، تلاشهای صریحی داشته و بارها این سیاست را اعلام کرده است که از تمام کسانی که در جبهه مقاومت فعال بوده و به ویژه در برابر باند جنایتکار صهیونیسم مبارزه میکنند حمایت خواهد کرد.
اگر با خودمان منصف باشیم، پاسخ به این سوالات روشن است و باید بسیاری از شواهد را نادیده بگیریم که بتوانیم چنین خوانش و روایتی از ایران داشته باشیم تا جمله دکتر ظریف درست از آب در بیاید و تلاشهای ایران را بتوان در جهت ثبات جهانی معنا کرد.
البته در ادامه متن، دکتر ظریف به سه طرح ابتکاری برای صلح از سوی ایران اشاره میکنند که مشخص میشود ایشان به استناد اینگونه طرحها، شاید بر این گزاره اصرار دارند که ایران برای ثبات جهانی تلاش کرده است.
طرحهای مدنظر دکتر ظریف عبارتند از طرح صلح ارائه شده در دهه ۵۰ توسط رژیم پهلوی و دو ایده گفتگوی تمدنها در دولت آقای خاتمی و ایده برجام در دولت آقای روحانی؛ اما برای همگان واضح است که این طرحها بیرون از پارادایم غالب در انقلاب و جمهوری اسلامی بوده و هیچگاه به عنوان موضع رسمی و جدی و مستمر حاکمیت نبوده است!
ایران بیشک به دنبال حفظ ثبات در نظم فعلی جهان نبوده است و به درستی بر اساس این گزاره عمل کرده است که:
فرم توزیع ظالمانه قدرت در جهان پس از تأسیس سازمان ملل و به ویژه پس از پایان جنگ سرد(۱۹۸۹) به گونهای بوده است که امکان ندارد ملتی بتواند به نحوی مستقل توسعه یابد و اگر ملتی قصد دارد به پیشرفت مستقل فکر کند باید طعم تلخ و رنج بیپایان درگیری و تقابل با آمریکا و حلقههای قدرت پیرامون آمریکا را بچشد و تحمل کند.
توسعه در جهان فعلی فقط و فقط در سایه پذیرش ولایت مطلقه ایالات متحده آمریکا و متحدانش امکانپذیر است و غیر از این باید به تبدیل شدن به کره شمالی و کوبا فکر کرد و یا مانند مصر و لیبی و عراق و افغانستان و ویتنام به مخروبه تبدیل شد.
حاکمیت همواره باور داشته که مقاومت در برابر زورگویان تنها راه چاره است و باقی طرحها و مذاکرات خارج از این چارچوب محکوم به شکست و سبب استحاله انقلاب ملت ایران توسط آمریکا است.
عجیبتر این است دکتر ظریف در ادامه همین بخش از متن خود، به مرور تاریخی عهدشکنیها و رفتارهای خصمانه در برابر طرحهای ابتکاری و مبتنی بر صلح ایران اشاره میکنند و لیستی از این موارد را به خوبی مطرح میکنند.
نقطه شکست اول متن آنجاست که آقای ظریف بیان میکند که نقطه تغییر برای ایران از درون آغاز میشود. اما میزانسنی که او در کلیت متن چیده است، رفتار ایران را در این دههها معقول و منطقی و در جستجوی تفاهم و ایستادگی پای حق خود نشان میدهد و ایران رفتارهایی نداشته است که نیاز به شیفت پارادایم داشته باشد.
🌕 انقلاب اسلامی و قدرتهای جهانی امروز، هر دو با هم، سالهای پس از ۱۴۱۰ شمسی-۲۰۳۰ میلادی را نخواهند دید...
نکاتی درباره یادداشت اخیر دکتر مجتبی لشگربلوکی
ابتدا یادداشت خواندنی ایشان را از طریق لینک زیر ببینید
https://ble.ir/Dr_lashkarbolouki/-5995616704455275168/1754072373173