#مقتل
#روضه
هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم
جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم
همه با هم وسط خطبه من خندیدند
نسخه ی کودک بی شیر مرا پیچیدند
روی دستم گل بی برگ وبرم را کشتند
رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند
حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود
کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود
#شعر
https://eitaa.com/dehban_ir
شأن دستی که دخیل است به کوثر بالاست
دستِ این دستِ به دامن شده محشر بالاست
سوختن آب شدن بی کسی و بی یار شدن
سختی عشق همین است رهش سر بالاست
آنچه ساقی ازل داد همان می نوشم
رتبه مستی ما از تب ساغر بالاست
چون که خاک قدمت شد شرفش بخشیدند
تا قیامت به همین مرتبه این سر بالاست
ما فقط زیر پر چادرتان آرامیم
حس وابستگی طفل به مادر بالاست
هر چه دارند به خانه به گدا می بخشند
خب طبیعیست شلوغی دم این در بالاست
قبل تو ننگ عرب ٰ داشتنِ دختر بود
بعد تو میل به آوردن دختر بالاست
عالمی گفت که این خطبه تمام دین است
لطف زهراست فقط شیعه سرش گر بالاست
همه زندگی ات را به امامت دادی
از زمین خوردنِ تو پرچم حیدر بالاست
بر روی شهپر جبریل فقط جای تو بود
شاهد بندگی تو ورم پای تو بود
شاعر : سید پوریا هاشمی
#شعر
https://eitaa.com/dehban_ir
#شعر
حتى اگر نبخشد این چشم تر می ارزد
این دور هم نشینى وقت سحر می ارزد
جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست
هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد
گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند
پیش کریم خیلى خون جگر می ارزد
من که توقع قرب از هیچ کس ندارم
اصلا همین که هستم این دور و بر می ارزد
چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند
پس گم شدن براى مهر پدر می ارزد
هر طور می پسندى بشکن دل گدا را
هرچه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد
فرموده اند روزه یعنى على یقینا
کار علی ست والله روزه اگر می ارزد
چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز
ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد
یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد
این یا على براى ما آنقدر می ارزد
هر چه خراب کردم دیدم درست کردى
ویرانه بودن من از این نظر می ارزد
گر تو نمی پسندى تغییر ده قضا را
از کوى نیکنامان یک آن گذر می ارزد
حداقل به کار حسین که می آییم
این بار را ضرر کن ما را بخر ... می ارزد
علی اکبر لطیفیان
https://eitaa.com/dehban_ir
🍀شعری که آیت الله حق شناس ره زیاد می خواندند و گریه می کردند مخصوصا بیت آخر:
صـدبـار اگــر از دسـت تـوام خون رود از دل
از در چـو درآیــی، هــمـه بیــرون رود از دل
لـیـلـی همـه در خـنـده و بـازیـسـت، چـه دانــد
کـز دیــده چـه ها بـر سـر مجـنـون رود از دل
گــر قـصـه عـشــق مـن و یــــارم بـنـگـارنـــد
صـد لـیـلـی و مجـنـون همه بیـرون رود از دل
گفتی که برون کن غم من از دل و خوش باش
آه؛ ایـن سخـن سخـت، مـرا چـون رود از دل؟
در قـتـل مـن ای مـه، بکـش آهستـه کـمـان را
حیـف اسـت کـه پیکـان تـو بیـرون رود از دل
سید اسماعیل صدر
#شعر
https://eitaa.com/dehban_ir
🍀شعری که آیت الله حق شناس ره زیاد می خواندند و گریه می کردند مخصوصا بیت آخر:
صـدبـار اگــر از دسـت تـوام خون رود از دل
از در چـو درآیــی، هــمـه بیــرون رود از دل
لـیـلـی همـه در خـنـده و بـازیـسـت، چـه دانــد
کـز دیــده چـه ها بـر سـر مجـنـون رود از دل
گــر قـصـه عـشــق مـن و یــــارم بـنـگـارنـــد
صـد لـیـلـی و مجـنـون همه بیـرون رود از دل
گفتی که برون کن غم من از دل و خوش باش
آه؛ ایـن سخـن سخـت، مـرا چـون رود از دل؟
در قـتـل مـن ای مـه، بکـش آهستـه کـمـان را
حیـف اسـت کـه پیکـان تـو بیـرون رود از دل
سید اسماعیل صدر
#شعر
https://eitaa.com/dehban_ir