eitaa logo
دهکده کارآفرینی بهارستان
170 دنبال‌کننده
272 عکس
318 ویدیو
4 فایل
شبکه مسائل اقتصاد مقاومتی #اقتصاد_ما #سواد_تجاری ارتباط: @alireza_zamanpour
مشاهده در ایتا
دانلود
34.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌علی علیزاده کل ماجرای قالیباف را فاش کرد ‼️ تماشای این ویدیو کل نیاز شما برای پاسخ به مسأله و شبهه دوگانه قالیباف جلیلی است ... ساده / روان ✅ کانال مقداد خداداد 🆔 @meghdad_khodadad
اولین محموله صادراتی از مسیر ریلی منطقه آزاد انزلی به روسیه صادر شد 🔹مدیرعامل منطقه آزاد انزلی:منطقه آزاد انزلی در راستای اجرای انجام مأموریت‌های خود در خصوص توسعه مناسبات بین‌المللی کشورمان با اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا و حاشیه دریای کاسپین،با همکاری دستگاه‌های همکار همچون راه‌آهن و کشتیرانی دریای خزر؛ بلافاصله اقدامات عملیاتی جهت حمل‌ونقل ترکیبی ریلی دریایی در بندرکاسپین را در دستور کار قرار داد. 🔹تاکنون پنج مرحله از این مجموعه ترانزیتی با حجم ۱۵۰۰ تن در هر مرحله تخلیه و بارگیری، انجام شده که ظرفیت ارتقای آن تا میزان ۶۰۰۰ تن در ماه نیز برای این محموله وجود دارد. https://farsnews.ir/AmirZiaei/1720433025143590487 @GilanFars
دهکده کارآفرینی بهارستان
اولین محموله صادراتی از مسیر ریلی منطقه آزاد انزلی به روسیه صادر شد 🔹مدیرعامل منطقه آزاد انزلی:منطق
اقداماتی که در فصل ثمردهی خودشان قرار گرفتند و دولت شهید جمهور آماده تکمیل و میوه چینی آنها بود، اما... درود بر شهید والامقام و مظلومیتش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت این مرد . این مرد اهل روضه بود مثل بسیاری از علمای بزرگ با یک تفاوت اساسی، او روضه و اشک بر امام حسین(ع) را احیا نمود. تفسیر نو ارائه کرد. حالات او را بخوانید وقتی خبر رحلت فرزند دلبندش آمد گفته بود من مصطفی را بخاطر آینده اسلام بسیار دوست داشتم گریه نمیکرد گفتند قلب امام در فشار است باید کاری کرد به نتیجه رسیده اند روضه خوان بیاید و روضه علی اکبر(ع) بخواند امام ساکت بود تا روضه به مقتل و مصیبت حضرت علی اکبر(ع) رسید شانه های امام تکان می‌خورد دستمال پارچه ای را مقابل صورت گرفت و اشک می‌ریخت اینها را عرض کردم که بدانیم او از همه ما هیاتی تر بود اما او هیات و حرکت امام حسین(ع) را فقط برای اشک و مناسک نمیخواست. او از دل اشک بر حضرت اباعبدالله(ع) تفسیر بر قیام علیه ظلم نمود. نهضت خلق کرد. اولین سخنرانی امام و آغاز انقلاب در عصر عاشورا در هیات بود. هیاتی ها باید بدانند از او هیاتی تر نیستند و او احیاگر آن اوضاع خوفناک بود. روحتان قرین رحمت و شریک در روضه های این شب‌ها https://eitaa.com/Politicalhistory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ رقیه حسین(ع) کمتر از دخترکِ عرب مسلمان نیست! نمیدانم شب سوم محرم کدام هیات روضه رفتید! حتما مداحان عزیزی از و ظلمی که به آنها می رود خوانده اند! البته هنوز هیاتها و مداحانی که همان ۶۱هجری مانده اند، کم نیستند! از آن بدتر دختران فرهیخته سیدالشهدا(ع) را هم درست روایت نمی کنند! شب رقیه خاتون(س)، شب روضه های ذلیل و گریه برای بوی طعام شامیان و بهانه عروسک و گوشواره و حسودی بر دختران شامی می شود. دختر با عظمت سید مظلومان از دخترک های غزه، تربیت شده در خانه یک عرب مسلمان هم کمتر میشود! شما شب سوم، (ع) را به قواره این دختر بچه غزه ای که بابایش شهید است دیدید؟! نمونه های دیگر را ببینید: • دخترک مقاوم غزه https://www.aparat.com/v/r8518sy • تجربه معنوی و مشاهده فرشته توسط بچه غزه ای زیر آوار https://www.aparat.com/v/y29qaa2 • سخنان حماسی دخترک غزه ای مقابل سربازان اسرائیل https://www.aparat.com/v/t543a4c رقیه های غزه پیشکش، اقلا رقیه حسین(ع) را درست روایت کنیم! خواهرش فاطمه چند سال از او بزرگتر است؛ همه داغ ها و زجرها و اسارتها را هم دیده بود؛ ورودی کوفه این خطبه را خواند https://zaya.io/s6s8a (حتما بخوانید)! رقیه را دختری لوس و نازپروده که الان اسیر و ذلیل شده، شنیدید یا کوچکیِ فاطمه صغری به این عظمت و جلال؟! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌️اولین کسی که گفت: امام حسین را سیاسی نکنید @dehkadeh_karyar
هدایت شده از مقداد خداداد
61.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ پاسخی روشن به مجتبی موقوفه، آقای به اصطلاح تحلیلگر ... ❌ صراحتا در حال توهین به رهبری هستی!! ✅ کانال مقداد خداداد 🆔 @meghdad_khodadad
پروژه جدیدشان: خرابه نمایی کنید تا بتوانید کاستی های آینده را توجیه کنید. لذا از دیروز حمله به میراث رئیسی دوچندان شده است. چشم هایمان باز است و با قدرت پاسخ می دهیم. ان‌شاالله ☘️کانال تحلیل‌های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
یادش به‌خیر شهید رئیسی از روز اول اعلام کرد که ما هیچ حرفی از دولت قبل نمی‌زنیم... هیچ چیز را تقصیر دولت قبل نمی‌اندازیم و حقیقتا همین‌گونه رفتار کرد... این فریب‌کاران لیبرال هنوز دولت را دست نگرفته‌اند شروع به تخریب و ویرانه‌نمایی دولت شهید رئیسی کردند. جنگ اخلاق و بی‌اخلاقی برای اخلاق‌مداران سخت است اما شهید جمهور خود را مامور به تکلیف می‌دانست... 💢 @dehkadeh_karyar
12.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ سخنان بی‌سابقه دکتر جلیلی درباره فساد کرسنت و بیژن زنگنه: 🔹اگر ابعاد پرونده کرسنت مشخص شود، (زنگنه) به جای مناظره باید دنبال سوراخ موش بگردد. 🔹اصلا بابک زنجانی را یکبار هم ندیده ام، این دروغها به خاطر نزدیک بودن حکم دادگاه متهمان دانه درشت کرسنت (زنگنه) است. 🔹در مناظره‌های انتخاباتی هم گفتم که جای متهم‌ (زنگنه) در دادگاه است نه مناظره. 🔹من کسی نیستم که در مبارزه با فساد با به خاطر چهارتا دروغ از صحنه خارج شوم؛ محکم ایستاده ام. 🔹اگرچه همه مردم خواهان مبارزه با فساد هستند اما امروز نگران شده اند که مبارزه با فساد یک پشتوانه ۱۴ میلیونی محکم نیز پیدا کرده است. 💢 @dehkadeh_karyar
خواب دیدم از آسمون پرتم کردن پایین سقوط کردم و افتادم وسط یه صفحه شطرنج خیلی بزرگ با مهره هایی که انگار انسان بودن متعجب و حیرت زده داشتم مهره ها و صفحه رو نگاه میکردم که شاه سفید صدا زد هی تو چرا اونجا خشکت زده؟بازی الان شروع میشه یکی از رُخ های ما کمه برو جای مهره رخ وایسا با حالت بهت‌زده گفتم من؟ گفت آری دستور میدهیم به جای رُخ چپ انجام وظیفه کنی حیرت‌زده رفتم و جای رخ واسادم بازی شروع شد و سربازهای سیاه وسفید فداکارانه جلو میرفتن و قلع وقمع میشدن چه طرف سفید و چه طرف سیاه حذف شدن سربازها اهمیتی براشون نداشت و اصلا براشون مسئله نبود و این به شدت من رو غمگین میکرد که بیشتر زحمت و فداکاری این بازی به گردن سربازهاست ولی کسی به موجودیت اونها اصلا اهمیتی نمیده و انگار اصلا وجود ندارن و مهره های تزئینی این بازی هستن توی این فکر ها بودم که متوجه سربازی شدم که با دلاوری و شجاعت جلو رفته بود و به دو قدمی آخرین خانه حریف رسیده بود و اگر میتونست پا به آخرین خانه حریف بذاره دیگه یه سرباز نبود و میتونست به وزیر یا هرچیزی که دوست داشت تبدیل بشه ولی قلعه دشمن در کمینش بود اما هیچکدوم از مهره های ما ازش حمایت نمی‌کرد جایگاه خودم در نزدیکی شاه رو رها کردم و خودمو به سرباز رسوندم و قلعه رو زدم و جون سرباز رو نجات دادم از سربازهای باقی مانده بر صفحه شطرنج فریاد شادی بلند شد حتی به وضوح میدیدم که سربازها سیاه هم دارن منو تشویق میکنن توی عمرشون ندیده بودن که یه مهره ی بالا به جون اونها اهمیتی بده حالا من برای سربازها یه قهرمان بودم قهرمانی که برای اونا ارزش قائل شده بود اما بقیه مهره ها با بهت وسکوت منو نگاه میکردن تو چهره بعضیشون مث وزیر و شاه و فیل ناراحتی و خشم دیده می‌شد سرباز رو به جلو رفتن تشویق کردم و گفتم برو نترس من هوای تورو دارم و پشتتم فقط یه خونه دیگه مونده و این حق تو هستش که پیشرفت کنی سرباز که روحیه گرفته بود رو به جلو حرکت کرد و فقط یه خونه دیگه مونده بود که دیگه سرباز نباشه یه دفعه شاه صدا زد: رخ چپ فرمان می‌دهیم که به جایگاه خویش برگردید گفتم ولی پادشاه ما در آستانه پیروزی هستیم و این سرباز به حمایت نیاز داره گفت وزیر از او حمایت خواهد کرد گفتم ولی شاید وزیر نتونه حمایت کنه گفت امر‌ ملوکانه همان بود که فرمودیم یه لبخند امیدوارانه به وزیر زدم و سر جام برگشتم تو حرکت بعدی مهره های سیاه یه سرباز خودشون رو انتحاری و احمقانه جلو فرستادن و وزیر به بهانه زدن اون سرباز جای خودشو تغییر داد و سرباز جلو رفته ی ما پشتش خالی شد و دیگه کسی ازش حمایت نمی‌کرد ادامه ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
بخش اول فیل حریف که انگار از قبل منتظر همین حرکت بود جوری از سر کینه سرباز شجاع مارو زد که از صفحه شطرنج به بیرون پرتاب شد و برای همیشه شکست! پر از خشم شدم نسبت به این بازی و چرخه نفرت انگیزش وزیر رقیب از جای خالی مانده ی وزیر ما استفاده کرد و شاه مارو کیش و مات کرد ما بازی برده رو باختیم چون بزرگان این بازی نمیخواستن یه سرباز لایقو به جمع خودشون راه بدن به اون سرباز دلاور خیانت شد خیلی غمگین بودم چون احساس می‌کردم که منم با خوش باوریم سهمی در اون خیانت داشتم یکی از سربازها گفت به احترام شجاعت سرباز فداکارمون قبل از شروع دور جدید بازی یک دقیقه سکوت کنیم گفتم کار خوبیه ولی بیاین بعدشم دو دقیقه هم در مورد اینکه چرا اینها حاضر بودن سربازمون کشته بشه ولی پا به جمع بزرگان نذاره حرف بزنیم! همهمه ای بین سربازها افتاد و همه با شک و تردید به وزیر نگاه کردن رخ راست چیزی در گوش یکی از سربازها چیزی زمزمه کرد سرباز جلو اومد و گفت تو داری حرف از خیانت بزرگان ما میزنی چیزی که هرگز بین ما نبوده گفتم احمق کل این بازی و چرخه خیانت به امثال شماهاست چرا فیل و وزیر و قلعه تا هر کجا که دلشون بخواد میتونن برن جلو ولی تو فقط میتونی یه خونه بری جلو؟ همهمه بین سربازهای دو طرف افتاد و حتی سربازهای سیاه که دشمن حساب میشدن هم حرف منو تایید کردن فیل گفت این قوانین و سنت های بازیه که از اول بوده گفتم پس چرا این قوانین و سنت‌ها همیشه به سود شماهاست؟چرا همه شما هروقت وضعیت رو خطرناک میبنید میتونید رو به عقب برگردین و عقب نشینی کنین ولی سرباز بیچاره حق نداره حتی یه خونه هم رو به عقب بیاد که از خطر جون سالم به در ببره؟ چرا تو قوانین شما باید سربازها کشته بشن ولی شاه هیچ وقت کشته نمیشه؟ صدای تشویق سربازها بلند شد و همه تایید کردن یکی از سربازها گفت داره درست میگه ما از این وضعیت خسته شدیم رخ راست اومد جلو و مقابل من قرار گرفت و گفت این حرفها که تو میزنی خیلی احمقانه س اینجوری که دیگه نمیشه بازی کرد تو یه رخ ابله هستی و با این افکارت بیشتر از اینکه بهت بخوره رخ شطرنج باشی به نظر میرسه خر شطرنج باشی! با این حرف رخ همه قهقه زدن وخندیدن حتی خیلی از سربازها! خرشطرنج برچسبی بود که بهم چسبید و منو تخریب کرد از اون به بعد هر حرفی که میزدم احمقانه به نظرشون می‌رسید و کسی حرفهامو جدی نمی‌گرفت چون من دیگه یه آدم عادی نبودم و خر شطرنج بودم و از من چهره یه موجود بی فکر که میخواد همه چی رو بهم بزنه برای همه ساخته بودن بعد از اینکه تخریب‌ها کار خودشو کرد شاه که تا الان خودش رو بی‌طرف نشون داده بود رو کرد به سربازها و گفت شماها سرباز هستید و پدران شما سرباز بودن و به این افتخار میکردن و من خودم اگر وظیفه شاه بودن به روی دوشم‌ نبود دوست داشتم یه سرباز باشم و دوشادوش شماها بجنگم اما حیف که از توفیق این سعادت محرومم! سربازها همه شروع کردن به افتخار شاه متواضع و خاکی کف زدن و سوت کشیدن شاه ادامه داد و گفت من دوست ندارم چیزی رو که شماها در مورد رخ ما میگین رو بهش بگم و بگم خر شطرنج، اما این اسمیه که خود شماها براش انتخاب کردین و من به انتخاب شما احترام میذارم این دفعه صدای قهقه و کف زدن با هم بلند شد شاه ادامه داد و گفت دوستان من خر شطرنج آدم دلسوزیه و واقعا میخواد از شما حمایت کنه ولی چون نمیفهمه داره به ضرر شما عمل میکنه و داره افتخار شما و افتخار پدران شمارو از بین میبره ما بر علیه اون اقدامی نخواهیم کرد اما به نظرم خود شما بهتر میدانید با او چه کنید! بعد از این حرفها سربازان دو طرف به سمتم حمله کردن و دست و پای منو گرفتن و از صفحه پرت کردن بیرون از خواب پریدم و خدارو شکر کردم که این فقط یه خواب بود ولی وقتی که ماشینمو روشن کردم و رفتم سر کارم هرکی رو سوار میکردم به شکل سربازهای سیاه و سفید شطرنج میدیدمش فهمیدم که زندگی واقعی خودمون رو خواب دیده بودم فقط خدا میدونه که تو طول تاریخ چه تعداد از این آدمهای دلسوز ما که تلاش کردن این نظام طبقاتی رو بشکنن و مارو هم داخل آدم حساب کنن رو به دست خودمون حذف کردیم ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar