eitaa logo
دهکده تربیت🌱
469 دنبال‌کننده
157 عکس
208 ویدیو
1 فایل
نو+جوان=نو جهان سمیه‌سیدتقی زاده🤓 من اینجام👈 @seyedtaghizadeh ✅مامان۵تاجوجو👨‍🎓🧕🏻🧒👩‍🦱👶 ✅مربی جودو و دفاع شخصی ✅موسس بزرگترین مجموعه تربیتی دختران کشور تجربه۱۵سال فعالیت تربیتی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
دهکده تربیت🌱
سلام این عکسها رو داشته باشید....
از روز قبل دخترای خادم تدارکات در تب و تاب درست کردن ژله بودن بانی ژله های رنگارنگ هم یه قاری قرآن شهید بود حتما این اتفاق بانی و جشن مبعث ما تصادفی نبوده.... شب قبل هیات تو مطب نشسته بودم خیلی شلوغ بود با وجود مسوول هیات دقیق و کولاک خیالم از بابت هیات فردا راحت بود با اینکه گوشیم سایلنت بود حس کردم داره خودشو میکُشه از تو کیفم گوشی و درآوردم و دیدم بلههههه ۲۳ تا تماس از دست رفته. _چه کنیم.....مکانی که قرار بود هیات بگیریم یه تداخلی پیش اومده و خلاصه مجبوریم ساعت و عوض کنیم... بندازیم کی؟ بعد نماز مغرب.... خوب نمیشه جای دیگه ای هماهنگ کرد.. نه... حسینیه ها تبدیل شده به محلی برای ختم ها... هییییییی خوب جایی که ما زندگی میکنیم هوا تاریک میشه صلاح نیست دخترامون بیرون باشن... خیلی از خانواده ها اجازه نمیدن ... دلم سوخت مسوول ارتباطات بنده خدا به همه اطلاع داده بود و ....الان ساعت ده شب باید دوباره اطلاعرسانی میکرد..که ساعت عوض شده... پیش خودم گفتم فردا ده نفر هم نمیان... یاد دخترای تدارکات افتادم با چه ذوقی ۷۰ تا ژله رنگارنگ درست کردن... خودمو آماده کرده بودم برم دلداریشون بدم که اگه آدمها نیستن حتما و قطعا تا دلت بخواد فرشته ها تو هیاتمون نشستن یه مبحث خوبی هم انتخاب کردم به دخترای اجرایی گفتم صندلی هم نگذارید ها دور هم حلقه میزنیم و گپ میزنیم دیگه خبری از سخنرانی و اینا نیست... تند تند کارهای خونه و آشپزخونه رو انجام دادم و تو ذهنم به آنچه که باید میگفتم از مبعث رسول و برانگیخته شدن انسان مرور میکردم... تو دلم خودمو دلدادی میدادم که اتفاقا تعداد کم باشه خوبه با دخترا مبحث و پیش میبریم و به نتیجه میرسیم ان شالله پله های حسینیه رو رفتم پایین دیدم ....یه عااااالمه کفش مسوول هیات خنده کنان دم در گفت چی فکر می کردیم چی شد.... تا الان حدود هفتاد نفر اومدن... ژله کم نیاد😄 و شهدا کارشان را بلدند... که اتفاقا کم اومد و خادمهای مظلوم مثل همیشه مهمانهای بهشت رو به خودشون ترجیح دادند. به دهکده ما بپیوندید🌱 @dehkadetarbyat
دهکده تربیت🌱
یه واحد داریم به نام گل نرگس که قراره تو هیات به هر مناسبتی که بود یادمون بیاره که آقایی داریم صاحبی داریم که حواسش به ما هست ... با یه وسواس دخترونه این گلهای نرگس خوشگل و درست کرده بود که دل همه رو میبرد... نه تنها دلشونو... که گلهای رو مثل انگشتر دستشون کرده بودن هر کی از هیات میرفت بیرون یه گل نرگس تو دسش بود. ماشاالله دخترامون یکی از یکی هنرمندتر😍
دهکده تربیت🌱
از مبعث گفتم کلی خندیدیم...جبرییل ما رو ببخشه میگفتم دخترا تو اون زمونه جاهلیت پیامبر مبعوث شد نگفت شرایطم بده اکثر جامعه جاهل هستن اکثر جامعه اهل دزدی و غارتن که تو مکه مشهور بود به محمد امین قبل بعثت خانواده ام خوب نیستن که رسما... پیامبر ما یتیم به دنیا اومد و دلم آتیش میگرفت میدیدم دخترایی که پدر ندارن بغض میکنن و اشک تو چشماشون حلقه میزد... میگفتم ما هر کدوم بعثتی داریم هیچکدوممون هم منتظر ورود جبرییل نیستیم که بیاد به ما برگه بده بگه بخون بنده خدا جبرییل بعثت ما به چه معناست... همرنگ سنت ها و آداب و مدهای غلط جامعه نشو نگذار محیط غلط تو رو غرق کنه ببره به پا خیز... @dehkadetarbyat
.ع.بشن؟ بچه های ما از کلاس اول دبستان در درس هدیه ها با ائمه اطهار.ع.آشنا میشن البته اگر درس بخونن.... بعضی هاشون میدونن امام سوم امام حسین.ع. است و فرزند امام علی.ع.و حضرت زهرا.س.است نوه پیامبر.ص. هم هست.... بعصی ها همینم نمیدونن.... باور کنید اونایی که کف جامعه دارند کار میکنند حرفمو باور میکنند اصلا لازم نیست کلی هزینه کنی یه نوجوان و ببری کربلا که عاشق امام حسین.ع.بشه... تازه اگر کُپ نکنه و ... پس چه کنیم؟ خوشحال میشیم تجربیاتتونو با اهالی دهکده درمیون بگذارید؟ .ع. @dehkadetarbyat
سالها پیش...شهریور ۱۳۸۵ عبدالرضا ۴ ساله با خوشحالی داشت آماده میشد با پدرش برن جشن میلاد امام حسین.ع. با یه ذوقی تعریف میکردند که این صاحبخونه هر سال میلاد امام حسین.ع.تو خونشون جشن میگیرن.. سنگ تموم هم میذاره خیلی دلم گرفته بود... اسما خانوم هم انقدر تو شکمم تکون میخورد آرامش و ازم گرفته بود... یه تعارف زدم منم میبرید؟ گفتن خانوما ندارن ولی خود حاج خانومشون که هست بالاخره شماهم میری پیشش منم یه سوته آماده شدم و رفتیم به به آذین بسته بودن سراسر کوچه ای که به اسم و رسم محبان الحسین.ع.بود... بوی اسفند و گل و نم تو کوچه همه جا رو پر کرده بود... صفایی بودهاااا یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید وارد خونه شدیم یه خونه ی ویلایی بزرگ کل هیات پر از چراغ و پرچم های رنگارنگ پیرمردی با ابهت دم در تا کمر پیش مهمونا خم میشد و خوش آمد میگفت دستاش پر از شکلات بود هر کی وارد میشد میریخت تو جیبش... هر از چند گاهی هم اشکش می ریخت و میگفت قربون مهمونات برم ارباب دیگه از اینجا به بعد من تصویر نداشتم تو اتاق کنار حاج خانوم نشسته بودم حاج خانوم که میگماااا یه کوه نور و محبت فقط صدای حاج اصغر و می شنیدم میونداری میکرد مهمان داری میکرد کفشداری میکرد... صدای گریه هاش وقتی که مداح میگفت... حسین.ع.اومده... و همه کِل میکشیدن ولی حاج اصغر اشک می ریخت و بلند میگفت ارباب قربون قدمت برم.... من از اون خونه و مجلس با صفای حاج اصغر اولین کربلامو گرفتم و دو هفته بعدش راهی شدم... میخوام بگم اصلا سخت نیس فقط کافیه دست نوجوان و بگیری ببری کنار یه کسی که اینجوری دلداده امام حسین.ع..... خودش دیونه ی ارباب میشه... .ع. @dehkadetarbyat
من مطمئنم حاج اصغر امشب جشنی گرفته ...حسابی کولاک کنار امام حسین.ع.... ماروهم یاد کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه فیلم زیر خاکی....😍🥺 ما اون سالها ویژه برنامه باشکوهی تو فردیس و کرج برای دختران برگزار میکردیم و ... بعدش خادمها راهی خونه ی حاج اصغر میشدیم...
38.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای مهربانم.... گفتی،هر جا نام عمویم برده شود من می آیم... امشب شب ولادت عموجانت عباس است و فقط این دعا را می‌خوانم تا خودت آمینش را بگویی... @dehkadetarbyat بحق العباس اللهم عجل لولیک الفرج
امروز هم افتتاحیه باشگاه دختران در بوشهر بزن کف قشنگه رو👏 به دهکده تربیت بیپوندید🌱 @dehkadetarbyat
8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام زاده عبدالمهمین از نواده های حضرت عباس.ع.... قدیمی هااااا هزار و خورده ی سال اینجا قدمت داره