فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید #سیدمرتضی_آوینی
🕊 فدای لب تشنهی حسین ...
❣ گوشههایی از حال و هوای جبهه ها....
@mohasebe
محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی فانتزی عسل طبیعی درمانی گون کوهی ارزان ارگانیک اصل تهران
.
دنیا،مُردابِ غفلت هاست
هرکه بیشتر،دچار شود
زودتر،غرق می شود ...
چقدر ،دنیا را جدی گرفته ایم!
ما مسافر هایی که
ماندن یا رفتنمان هم
دست خودمان نیست !
ما اگر گمگشتهایم
عیب از جاده نیست
جاده ها
جا میگذارند
آن که را
آماده نیست
#شهادتهنرمردانخداست...
@mohasebe
.
رفتند..؛
شهید شدند پیکرشون موند توی سوریه.
بعد چند سال اومدند..!
ماهنوز درگیر اینیم که چجوری کمتر گناه کنیم
#چقدعقبیم..!
#شهیدمهدیثامنیراد
همیــــن...
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
@mohasebe
#ڪلام_شهدا
یکی از تکه کلام هایش این بود که
نماز رو ول ڪن ، خدا رو بچسب...
جملهاش برایم خیلی عجیب بود.
وقتی از او پرسیدم که چرا این را میگوید
خندید و دستی به شانهام زد و گفت:
داداش یعنی اینڪه توی نمازت
باید به دنبال خدا باشی
و فقط خدا رو ببینی...!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
@mohasebe
🌱🍃❣
بین زمین و اسمان بودیم، توی هواپیما
داشتیم میرفتیم سوریه.
نگاهم ب حاجی بود
سرش را تکیه داده بود به صندلی و چشم هایش را بسته بود
انگار که خوابیده باشد.
از شیشه هواپیما دوتا جنگنده امریکایی رو دیدم ک مثل لاشخور دور ما میپلکیدند.
دلم هری ریخت.
بخاطر حاج قاسم نگران بودم.
یک دقیقه گذشت همونطور ک سرش روی صندلی بود چشمهایش را باز کرد و خونسرد گفت:
نگران نباش، چند دقیقه دیگه میرن.
دوباره چشمهایش را بست.
چند دقیقه که گذشت رفتند.
هواپیما میخواست توی فرودگاه سوریه بنشیند که از چپ و راست تیر سمتمان حواله شد.
حاجی رو ب خلبان گفت ما سریع پیاده میشیم.
تو دوباره تیک آف کن، نمون
هواپیما ک به زمین خورد پریدیم بیرون و سنگر گرفتیم تو فرودگاه و هواپیما سریع رفت.
هنوز جا نگرفته بودیم ک چند تا خمپاره خورد دقیق همونجایی ک پیاده شده بودیم 🍂
#راوی_شهید_حسین_پور_جعفری
@mohasebe
🌱🍃❣
بین زمین و اسمان بودیم، توی هواپیما
داشتیم میرفتیم سوریه.
نگاهم ب حاجی بود
سرش را تکیه داده بود به صندلی و چشم هایش را بسته بود
انگار که خوابیده باشد.
از شیشه هواپیما دوتا جنگنده امریکایی رو دیدم ک مثل لاشخور دور ما میپلکیدند.
دلم هری ریخت.
بخاطر حاج قاسم نگران بودم.
یک دقیقه گذشت همونطور ک سرش روی صندلی بود چشمهایش را باز کرد و خونسرد گفت:
نگران نباش، چند دقیقه دیگه میرن.
دوباره چشمهایش را بست.
چند دقیقه که گذشت رفتند.
هواپیما میخواست توی فرودگاه سوریه بنشیند که از چپ و راست تیر سمتمان حواله شد.
حاجی رو ب خلبان گفت ما سریع پیاده میشیم.
تو دوباره تیک آف کن، نمون
هواپیما ک به زمین خورد پریدیم بیرون و سنگر گرفتیم تو فرودگاه و هواپیما سریع رفت.
هنوز جا نگرفته بودیم ک چند تا خمپاره خورد دقیق همونجایی ک پیاده شده بودیم 🍂
#راوی_شهید_حسین_پور_جعفری
@mohasebe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین نیا به کوفه، کوفه شهریه که وفا نداره
🎥کربلایی #جواد_مقدم
📌8 ذی الحجه حرکت امام حسین (ع) از مکه به سوی عراق
@aks_porofaile