عارضم خدمت شازده که:
عهد آن قزّاق جوان، تریاک را که بین خلق الله تُقس میکردند، دوباره سوختهاش را با قیمت بیشتر از خودشان پس میگرفتند.
بعضی اقلام سوختهاش گرانتر است.
قدر دل ما را بدان... :)🌱
#محسن_رضوانــــی
🖇@del_tangiha❗️
دلتنگۍها..♡
جای جای شهرِ ما از خاطراتت پر شده راه رفتن بعدِ تو از هر مسیری مشکل است... #مـحمـدشیخی 🖇@del_tangih
فکریِ این توهماتم که مثلا اگر عاشقی شغل بود، من الان چقدر سابقهی بیمه داشتم؛ چقدر مواجب ماهانه؛ چقدر اضافهکار؛ چقدر عواید ریز و درشت به استثنای حق عائلهمندی به انضمام کلی مرخصیِ نرفته.
اگر عاشقی شغل بود، چه ترقی و ترفیعهایی به دوسیهام سنجاق میشد. حکماٌ هر سال هم نخستوزیر برای دادن جایزهی کارمند نمونه دعوتم میکرد و من هم هر نوبه -از سر خجالت و حیا- مراسمشان را میپیچانم.
اگر عاشقی شغل بود -علیرغم سختیِ کار- دلم بازنشستگی را گردن نمیگرفت. قبلِ اینکه حکمم را توقیع کنند، یک پنجشنبه بعدازظهر، خودم را توی موتورخانهی اداره حلقآویز میکردم.
الفبچه بودم عاشقت شدم. دارم دالبچه میشوم شازده! برگرد.
#محسن_رضوانــــی
🖇@del_tangiha❗️