eitaa logo
دلبرکده
24.1هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade لینک کانال: http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #فیروزه‌ی_خاکستری57 #فقط_سلام! همان شب پای تلفن نشستم. چند بار شماره تلفن منزل ننه جان را
مامان شب را پیش خاله در بیمارستان ماند. ما به مازوبن رفتیم. امیر چراغ اتاق ننه جان را روشن کرد. دلم برای بابا تنگ شد. آخرین روزهای زندگی‌اش اینجا بود. تک تک جاهایی که بابا نشسته بود در ذهنم تداعی شد. فکر اینکه برای خاله سودی اتفاقی بیافتد حالم را بد کرد. امیر رختخواب آورد. نخواستم کسی اشکم را ببیند. از اتاق بیرون رفتم. تاریکی حیاط نگذاشت پایین بروم. گوشه‌ی بالکن نشستم. سرم را به زانو گرفتم و مثل باران تابستانی بی‌صدا گریه کردم. بعد از چند دقیقه سرم را بلند کردم. شَبح مردی را کنارم دیدم: _هــه! کی اومدی؟! امیر به دیوار تکیه داده بود. خیلی بی‌مقدمه گفت: _خوش به حالت! منتظر ادامه حرفش ماندم. _کاش منم می‌تونستم کمی گریه کنم! منظورش را نفهمیدم. _کلی درد تو این سینه هست... دردهایی که هر کدومش دل آدم رو به آتیش می‌کشن... شاید تنها مرحم‌شون همین اشک باشه. با حرف‌هایی که زد نگران شدم: _خاله حالش چطوره؟! _بحث‌مون شد. حدس زدم سر چه موضوعی بحث کرده‌اند. امیر خسته و عصبی از شالیزار برمی‌گردد. خاله سینی شام را جلویش می‌گذارد. خیره به سینی نگاه می‌کند. ترجیح می‌دهد به جای خوردن غذا کمی بخوابد. خاله دلخور می‌شود: _ این تو بمیری از اون تو بمیری‌ها نیست... امیر با چشمان گرد نگاهش می‌کند. صورت خاله قرمز می‌شود: _اگه فکر کردی با این کارها می‌تونی راضیم کنی کور خوندی. با همان حالت تند و تند ادامه می‌دهد: _همه عمر و جوونی و زندگیم رو گذاشتم برات تا آینده‌ات رو ببینم؛ تا دلم خوش بشه به دیدن زن و بچه‌هات... _من اصلاً حوصله این حرف‌ها رو ندارم! از کله سحر دارم با این و اون کَل کَل می‌کنم سرِ آب. _می‌خوای خودتو بدبخت کنی؟! آخه این فیروزه چی داره که فکر می‌کنی دخترای دیگه ندارن؟! جمله‌ی آخر خاله، امیر را آتش می‌زند: _من نمی‌دونم مشکلت با فیروزه چیه؟! _من با اون مشکلی ندارم مشکلم با توئه... امیر از جایش بلند می‌شود: _خیلی خب میرم یه جایی که جلو چشمت نباشم. _فکر کردی همه زندگی عشق و عاشقیه؟ _ولم کن مامان. خاله جلویش می‌ایستد: _بچه بازی در بیاری شیرم رو حلالت نمی‌کنم. به چشمان مشکی مامانش زل می‌زند: _فیروزه نشه خودت می‌دونی تا آخر عمرم مجرد می‌مونم. از کنار مامانش رد می‌شود و به اتاقش در طبقه پایین می‌رود. بعد از نماز صبح، از فکر مامان خوابش نمی‌برد. به طبقه بالا می‌آید. خاله در رختخواب نشسته و از درد به خودش می‌پیچید. همزمان با تعریف کردن امیر، صحنه‌ی جَدل آن‌ها را در ذهنم ساختم. امیر با پشت دست صورتش را پاک کرد. قفسه‌ی سینه‌اش تند تند بالا و پایین شد: _چرا انقده من بدبختم؟! دلم برایش سوخت. برای خاله سودی هم. به زبانم آمد: _بیچاره مامانت! _آره اون از من هم بدبخت‌تره! نُچ بلندی گفتم و چپ نگاهش کردم: _این چیه هی مدام می‌گی؟! با پوزخند گفت: _یه خونواده بدبخت دور هم جمع شدیم. نگاهم کرد: _فکر کنم مامانم راست می‌گه... تو هم اگه بیای خونه ما بدبخت می‌شی چشمانم را ریز کردم و طلبکارانه گفتم: _من که مجبورت نکردم، خودت داری زور می‌گی. ابروهایش بالا رفت: _زور می‌گم؟! نگاهش کردم. شوخی حرفم را نگرفته بود. _آهان یادم رفته بود الانم اگه اینجایی به خاطر خاله‌ته نه من. _یعنی چی امیر؟! نگاه تندی به من کرد: _نکنه من دارم برا هیچی می‌جنگم؟! ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
🌹پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم : شب هنگام که شوهرتان در بستر آرمیده و منتظر آغوش گرم شماست
قطعا هیچ مردی بی دلیل بستر خواب رو ترک یا جدا نمیکنه❌ اما چرا این اتفاق میفته⁉️ نظر شما چیه عزیزان؟ اینجا بهمون بگید: @admin_delbarkade دوست عزیز‼️ باید حتما ریشه یابی کنید ✅پیشنهاد ما اینه که از مشاوران کانال ستاره مبین کمک بگیرید: https://eitaa.com/Setare_mobin/151
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه تکلیفِ سنگینی است : ”بلا تکلیفی” وقتی که نمیدانم منتظرت ماندم یا فقط خودم را به انتظار زده ام آقا...💔😔 السلام علیک یا صاحب الزمان💚 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{و القعود معاک فیه رائحة برعم الکرز..} 🫂🌸 «و کنار تو بودن، عطر شکوفه‌های گیلاس را دارد» 😍❤️🌿 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
YEKNET.IR - vahed 2 - shahdat imam sadegh - 1400.03.15 - banifatemeh(1).mp3
4.82M
🔳 شهادت امام جعفر صادق(ع) تسلیت باد 🌴ببین سرو و لاله و شقایق 🌴ای فدای غربت بقیعت یا حبیبی یا امام صادق 🎙 👌بسیار دلنشین ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونی چرا بعضی وقتا اسرار زندگیت فاش میشه !؟ ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فرزندی تربیت کنید که پس از مرگ برایتان طلب مغفرت کند شرح حديثی از امام صادق سلام الله علیه از زبان رهبر معظم انقلاب ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍امام علی (ع) : اي جابر! كسي كه نعمتهاي فراوان خدا به او روي آورد، نيازهاي فراوان مردم نيز به او روي آورد، پس اگر صاحب نعمتي حقوق واجب الهي را بپردازد، خداوند نعمتها را بر او جاودانه سازد. و آن كس كه حقوق واجب الهي در نعمتها را نپردازد، خداوند آن را به زوال و نابودي كشاند. 📚 نهج البلاغه؛حکمت 372 روزتون بخیر و به عشق❤️🌷☕️ ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #فیروزه‌ی_خاکستری58 #صحنه‌ی_جَدل مامان شب را پیش خاله در بیمارستان ماند. ما به مازوبن رفتی
_کدوم جنگ؟! حرف جنگ و صلح نیست امیر. _همین دیگه عین خیالت نیست تو... از حرف‌هایش سر در نیاوردم. _من یه تنه جلو همه می‌ایستم نوبت جنابعالی که می‌شه فقط می‌گی «نمی‌دونم»! «نمی‌دونم» را با دهان کج و کوله گفت. صدایش نازک شد. مردمک چشمانش را بالا داد. غیظم گرفت: _انتظار داشتی تو چشم مامانم و مامانت نگاه کنم و بگم یا امیر یا هیچکس؟! _آره. مگه غیر از اینه؟! در جوابش، چند ثانیه ماندم. بریده گفتم: _امیر... من... نمی‌تونم _نمی‌تونی چی؟! نمی‌تونی به گزینه‌های دیگه فکر نکنی؟! سریع به چشمانش نگاه کردم: _امیر... _بچه‌ها... هر دو به طرف در اتاق چرخیدیم. زنعمو شهلا سرش را از لای در بیرون آورد: _ما خیلی تلاش می‌کنیم که نشنویم اما... صداتون کامل تو اتاقه. سرم را پایین انداختم. امیر بلند شد. زنعمو آرام گفت: _ببخشید هان! امیر هیچ نگفت. از پله‌های چوبی تند پایین رفت. صدای در اتاقش آمد. سر جایم نشستم. زنعمو هنوز همانجا بود: _نمی‌خواستم خلوت‌تون رو خراب کنم ولی ترسیدم حرف‌هاتون به جاهای باریک بکشه. بلند شدم. بی‌خیالِ رفتن امیر، گفتم: _مهم نیست. ببخشید نذاشتیم بخوابید. از کنار زنعمو وارد اتاق شدم. فکر امیر، فکر خاله، فکر آینده، فکر شنیده‌های زنعمو و عمو جمال و حتی فکر امید، خواب را از چشم‌هایم دزدید. مطمئن بودم منظور امیر از گزینه‌های دیگر، امید است. از بی‌پناهی خودم بغضم گرفت. از اینکه امیر هر وقت دلش بخواهد من را به امید نسبت دهد، دندان‌هایم به هم سابید. رود اشکم در حال جاری شدن بود. زنعمو دست به بازویم کشید: _بیداری فیروزه؟! بدون حرف به سمتش چرخیدم. _نمی‌خوام دخالت کنم اما به عنوان بزرگ‌تر یه چیزی می‌خوام بگم... سکوتم را به حساب رضایت گذاشت: _تو و امیر خیلی خیلی خیلی خوبین اما هر دوتون هنوز فرصت‌های زیادی دارین منظورش را گرفتم. _این آینده‌ای که جلو روتونه یه خطره. می‌تونید خطر کنید اما... بی‌گُدار به آب نزنید. حرف‌های زنعمو را آویزه‌ی گوشم کردم. خاله سودی از بیمارستان ترخیص شد. من و مامان برای مراقبت از او، مازوبن ماندیم. عمو جمال و زنعمو صبح زود به تهران برگشتند. امیر برای رفتن به شالیزار آماده شد. برای خداحافظی به طبقه بالا آمد. ظرف‌های صبحانه را می‌شستم. پر از هیجان صدا زد: _خانم خانما چیزی لازم داری بگو بخرم. برگشتم. برق چشمان مشکی‌اش تپش قلبم را زیاد کرد. نگاهم را دزدیدم. به شستن ظرف‌ها ادامه دادم. لحن صدایم را کنترل کردم: _ممنون فکر نکنم چیزی لازم باشه. ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به همین راحتی؛ پیراهنی که دیگه کهنه شده رو کاربردی کن😍🧳🪡🧵👕 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 به بهانه ی هفته معلم☺️✨ شما معلمان به دانش‌آموزتان نگاه ملّی بدهید. کلاس شما یکی از خانه‌های جدول پیشرفت کشور است. ✍ مرور تصویری بیانات رهبر انقلاب در دیدار معلمان. ۱۴۰۳/۲/۱۲  💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار نیست همیشه صد باشیم گاهی لازمه که صفر نباشیم... از اندک و همین حالا شروع کنیم...☺️💪 🌞صبحتون بخیر دوستان😀 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 به جمع دلبران بپیوندید🥰👇 http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ 💌 وقتی سر کاره بفرست براش: چندتا مسکنِ بی ضرر میخوام که حالمو خوب کنه میشه لطف کنی برام بیاری؟ 🤕 📞زنگ میزنه یا 📧 پیام میده حالتون رو بپرسه بگین اسم مسکن ها رو بنویس: - چشمات - صدات - دستات ◠‿◕ ◠‿◕ ◠‿◕ ◠‿◕ ◠‿◕ ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چندتا کاربردی که توی نظافت بیشتر کمکت میکنه و باعث میشه تو وقتت صرفه جویی کنی😍 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا