eitaa logo
دلبرکده
20.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade 🚨تبادل، تبلیغات نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #فیروزه‌ی_خاکستری68 #سازِ_سرنوشت دو، سه روز اول پاییز را، با پای آتل بسته به کلاس خیاطی رف
سینی را برداشت. از جلوی امید با نگاه چپ رد شد. دنبالش رفتم. امید، بی‌خبر نشسته بود. با رفتن من به پذیرایی، دنبال ما آمد. مادر امید با دیدن ما، لبخند بزرگی زد. _ماشالله ماشالله اللهم صل علی... فهیمه سینی را وسط فرش گذاشت. _ببخشید خانم! دو کلمه حرف زدن؛ اتفاقاً به توافق هم نرسیدن... مادر امید جلو آمد: _به به عروس خانم! به مصطفی نگاهی انداخت و با عشوه گفت: _ مبارکت باشه قدم‌مون برات سبک بود... آن روی فهیمه بالا آمد: _نه خانم، شما بیشتر رفتارتون سبکه که بی دعوت می‌رید خونه مردم. مصطفی خودش را به فهیمه رساند. خواست جلوی فهیمه را بگیرد و آبروداری کند. فهیمه تندتر شد: _تو نمی‌دونی هرچی بدبختی می‌کشیم از قدم ایناست... _واه! چشمان مادر امید گرد شد. بی‌صدا لب زد و از داخل سینی یک لیوان آب برداشت. دست مصطفی داد. _خوشکلم چرا عصبانی هستی؟! به طرف پشتی رفت و کیفش را برداشت: _خونه دختردار همیشه رفت و آمد هست. ما میگیم میخوایم شما میگی نه. دستانش را به طرفین باز کرد: _تمام. به همراهانش اشاره کرد که بروند. امید دنبال‌شان نرفت: _فیروزه خانم به حرفام فِک کن. نذا بقیه برات تصمیم بگیرن. فهیمه چپ نگاهش کرد. مصطفی قبل از او گفت: _بفرمایید آقا خوش اومدید. با رفتن امید، فرانک داخل پذیرایی پرید. دستانش را مشت کرد. مثل قهرمان‌ها بالای سر برد: _شیره.... ای ول فهیم! مامان چشم غره‌ای رفت: _زشت بود. نهایت فردا زنگ می‌زدن می‌گفتیم نه. _مامان ندیدی چقدر زنه بی‌عار بود جلو مصطفی به من گفت... مامان وسط حرفش پرید: _والا با این حرف‌هایی که تو زدی بهش منم بودم یه چیزی می‌گفتم. _مگه دروغ گفتم؟! _هر چی که باشن جز احترام بهمون نذاشتن. یادت رفته برا مراسم‌های بابات چه کردن؟! اولین کسی که برامون پارچه آورد... صورت فهیمه قرمز شد: _ببخشید مامان یادت رفته سر همین کارهاشون چقدر از خاله حرف شنیدیم؟! مصطفی لیوان آب را به فهیمه داد: _خیلی خب حالا صلوات بفرستید. مامان شانه‌هایش را بالا داد: _چه ربطی به اینا داره؟! رفتار فیروزه غلط بود، چوبش هم خورد. فهیمه لیوان آب را سر کشید. _یهویی بگین می‌خواین بهشون جواب مثبت بدین. _چه مثبت چه منفی با احترام بهشون می‌گیم. فهیمه آب دهانش را قورت داد. دلم آشوب بود. مصطفی رو به مامان گفت: _من کاری ندارم اما با چیزایی که فهیمه جان به من گفته حقشون بود. فرانک با بغض گفت: _بابا اگه بود همینطور حقشون رو می‌ذاشت کف دست‌شون. هیچکس چیزی نگفت. بعد از رفتن مصطفی، فهیمه پیشم آمد. _فیروزه خوابیدی؟ خودم را زیر پتو قایم کرده بودم. جوابش را ندادم. تا صبح خواب‌های آشفته دیدم. با چشم‌های گود رفته به کلاس رفتم. موقع برگشت، خانم اعتماد جلویم ایستاد. کاغذی تاخورده به دستم داد: _اینو بگیر دعای بخت گشاست. من خودم چهارتا دخترم رو با این شوهر دادم یک از یک بهترتر. گفتن که نداره خودت داری می‌بینی. گفتم: _ممنون حاج خانم نیازی نیست. روی مشتم فشار داد و اخم کرد: _بذار تو جیبت. از اون روز که گفتی با پسر عموت چه می‌دونم پسرخاله‌ات، عمه‌ات کی بود به هم زدی از خیالت بیرون نیومدم. با تندی گفت: _نشینی به این و اون بگی نامزد بودم بخت خودت رو خراب کنی دختر. به مشتم اشاره کرد: _اینو بذار پیشت هر خواستگاری اومد بد و خوبش رو برات معلوم می‌کنه. دعا را در جیبم گذاشتم. ول کن نبود: _به کسی نگی دعا پیشت داری وگرنه برعکس عمل می‌کنه. سرش را تکان داد: _خدا خیرش بده دختر کوچیکم به دوستش گفته بود دعا دارم، تا چند سال هیچکی در خونمون رو نزد. از همه دخترام دیرتر شوهر کرد. ناخودآگاه عینک ته استکانی دخترش و عمل لیزرش به ذهنم رسید. برای فرار گفتم: _ببخشید حاج خانم! دیر برم، مامانم نگران میشه. _یادت نره چی گفتم. ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبحتون به زیبایی و آرامی این مزرعه ی گل گاوزبان🙂😍🌱 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕واقعا همه مردها انقدر دلشون نازکه... کافیه که خانم از راه احساس وارد قلب مرد بشه... ❤️‍🔥❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade❤️‍🔥
🔞نقش وسواس در رابطه زناشویی⛔️ زنان وسواسی در بیشتر مواقع دچار کاهش میل جنسی هستند و یا مشکل ارضا شدن دارند و مردهای وسواسی بیشتر مشکل بی میلی جنسی و تحریک نشدن دارند این افراد همیشه نگرانند مبادا نجس یا کثیف شوند یا عمل زشتی انجام دهند.‼️ ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام به همراهان عزیز کانال🌷 🦋شهیدمهدی زین الدین: "هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند. شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند" امشب، به این بهانه میخواهیم یادی کنیم از شهدا و در کنارش از مادران و همسران شهدا؛ خصوصا شهدای اخیر🖤🏴 به نظر شما؛ ❓همسران و مادران شهدا دارای چه ویژگی هایی در همسرداری هستند؟ ❓چه فضایی در منزل ایجاد کردند تا نردبانی شوند برای این شهدا تا بهشت؟ ❓چه شیوه های تربیتی برای شهید پروری دارند؟ ✴️ اینجا برایمان بنویسید: 🆔@admin_delbarkade ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade