eitaa logo
دلبرکده
28.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade لینک کانال: http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 چون حجاب داره کسی نمی پردازه... اگه حجاب برداره و پناهنده بشه، همه روغنفکرها دوستش دارن و نظام رو متهم میکنن 😊😒 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#چالش ⚠️یکی از دعواهای بین خود و همسر رو برامون بفرستید✍ پ.ن : البته که دعوا بَده👊❌ اما قطعا حین
⁉️همسرم اهل تفریح نیست... 💢برای حل این مشکل دوستمون چه پیشنهادی دارید؟ ♨️اینجا بهمون بگید🙂👇 🌿@admin_delbarkade ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فکر کنم زاد و ولد میکنن🤌🏻🙄 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #فیروزه‌ی_خاکستری106 #تسلیم قبل از اینکه حرکتی کند، قفل را بالا کشیدم و بیرون رفتم. امید ع
! از دفتر حاج آقا درستکار بیرون زد. تمام فکر و ذکرش سمت حرف‌های او بود: «حالا بریم سراغ طلسم و جادو و موکل.» حاج آقا این را با کمی لبخند گفت و پرسید: «شما فرمودین پدرتون مانع بزرگی سر راه مادرشوهرتون بوده و بعد از مرگش کار اون راحت‌تر شده...» فیروزه با سر تأیید کرد. «پدرتون چه ویژگی‌های معنوی داشتن؟» کمی فکر کرد: «نمازهاش همیشه اول وقت بود. قرآن صبحگاهیش رو همیشه داشت. اصلاً ما همیشه با صدای قرآن خوندنش برا نماز پا می‌شدیم.» از یادآوری آن روزها لبخند روی لب فیروزه نشست: «بابا تن صداش بلند بود. خواهر کوچیکم گاهی باهاش بحث می‌کرد که با این روشی که داری بالاخره یه روز صبح زَهره ما رو می‌ترکونی. اما بابا گوش نمی‌داد و باز هم بلند بلند قرآن می‌خوند.» «خدا بیامرزت‌شون!» «ممنونم. یه تسبیح عقیق داشت که یادگار پدرش بود و اهل ذکر بود.» با یادآوری خصوصیات پدر به سؤال بعدی حاج آقا فکر کرد: «چقدر از این خصوصیات معنوی در وجود شما نهادینه شده و حتی بعد از پدر براتون باقی مونده؟!» جوابی را که به حاج آقا داده بود، با خود واقعی‌اش مقایسه کرد: «خب... من... سعی کردم نمازهام رو بخونم... روزه می‌گیرم... گاهی قرآن می‌خونم...» به سوال بعدی حاج آقا فکر کرد: «چه تلاشی برا باطل کردن طلسم و دور کردن شیاطین کردین؟» برای جواب این سؤال آماده بود: «خب من پیش چند تا رمال و دعانویس خیلی معروف رفتم. یکی‌شون اسم مادرشوهرم رو که فهمید کلا پولم رو پس داد.» حاج آقا لبخند زد و به ادامه حرف او گوش داد: « بقیه هم پول زیادی ازم گرفتن و یه کارایی گفتن انجام دادم و بعضیا هم که بعد از کلی برو و بیا و پولی که خرج کردم، اصلاً گفتن از دست ما برنمیاد و طلسم خیلی قویه» به حاج آقا نگاه کرد و منتظر جواب او ماند. «تا حالا شنیدید که کسی یه نجاست رو با یه نجاست دیگه بتونه پاک کنه؟!» ابروهایش را بالا برد و فقط به حاج آقا نگاه کرد. حاج آقا دستانش را از هم باز کرد: «عذر می‌خوام! ولی کار شما مصداق همین بوده...» فیروزه آب دهانش را به زور پایین داد. «حکایت اون مردی رو فهمیدین که می‌ره خونه می‌بینه دزد به خونه‌اش زده؛ می‌افته دنبالش تا می‌خواد بگیرتش، هم‌دست دزده داد می‌زنه: آی دزد آی دزد... و مرد از ترس اینکه به خانواده‌اش آسیب برسه، دزد اصلی رو رها می‌کنه؟ بعد می‌بینه اون مرده فقط یه رد پا بهش نشون می‌ده و دزد اصلی از دستش فرار می‌کنه.» فیروزه سرش را پایین انداخت. همانطور که در پیاده‌رو قدم برمی‌داشت به حرف‌های حاج آقا درستکار فکر کرد. حکایت دزدان هم‌دست مثنوی را از دبیر دینی دبیرستان شنیده بود. خانم تدین در جواب بچه‌هایی که از پرسش درسی نمره نمی‌گرفتند، همیشه این بیت از این حکایت را می‌خواند: «قسمت خود، خود بریدی تو ز جهل قسمت خود را فـــــــــــــــزاید مـــرد اهل» گوشی تلفنش زنگ خورد. _کدوم گوری هسی؟ اخم‌هایش درهم رفت: _بیرونم. کارت چیه؟ امید داد زد: _گفتم کوجایی؟! _خرید بودم دارم میرم خونه. دلیل سؤال‌های او را نفهمید. تلفن قطع شد. به ساعت گوشی نگاه کرد. مطمئن بود امید ساعت یازده به خانه برنمی‌گردد. دلش شور افتاد: «نکنه سینا، ستیا رو تنها ول کرده رفته بیرون» به کیف پولش نگاه کرد. کنار خیابان ایستاد. دست بلند کرد و یک تاکسی دربست گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه‌ی اعضای خانواده باید ظرفای خودشونو خودشون بشورن 😉 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام به همراهان خوب دلبرکده✨🦋 💟خیر مقدم عرض میکنیم خدمت عزیزانی که اخیرا به جمع ما پیوستند. ❣معرفی کانال: https://eitaa.com/delbarkade/10917 ❣دسترسی آسان تر به محتوای کانال: https://eitaa.com/delbarkade/7264 با ما همراه باشید💌 به دلبرکده؛ کلبه ی عشق و مهربانی بپیوندید💝⬇️ http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640