فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴
▪️ آیا مردم سوریه و عراق روزی فکر میکردند که دست تکفیریهای حرامی به زنان و دخترانشان برسد...
▫️تصورش هم برای ما ایرانیها سخته. برای همینه که نباید جبهه مقاومت رو تضعیف کنیم ...
#وعده_صادق
#سوریه
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️
🎥 بار فراق دوستان
🎙عین صاد
#فاطمیه
#سوریه
❥❥❥ @delbarkade
دلبرکده
▪️ گوش مردها كلمات را مثل شما نمیشنود. 🔚 هيچوقت از همسرتان بهعنوان ابزاري براي لشکركشی در جنگه
▪️ گوش مردها كلمات را مثل شما نمیشنود.
🔚 هرگز با حرفهايتان استقلال همسر خود را زیر سؤال نبرید! حتی اگر واقعاً استقلالی در كار نباشد.
در این مورد خیلی طبع و مزاج مرد بیداد میکنه:
معمولاً آقایون با طبایع گرم، استقلال بیشتری دارن و آقایون با طبایع سردتر، وابستگی بیشتر.
البته این مطلب در طبایع ترکیبی نسبی هست.
توجه کنید! 👇
با شناخت طبع همسرتون خیلی از چیزهایی که از نظر شما ممکنه عیب باشه، تبدیل به ویژگی اون فرد میشه
و
مسلم هست که
پذیرش و کنار اومدن با یک ویژگی خیلی راحتتر خواهد بود تا کنار اومدن با یک عیب! 🤷♀
👩🏫 این نکته کنکوری، در مورد
زن و شوهرهای غیر هم طبع خیلی جواب میده. 👌
حالا برگردیم سر موضوع استقلال.
تیتر رو دوباره بخونید... 🧏♀
بعضی خانمها این مدلیان: 🔰
👩🏻: یعنی بدون من یه خرید ساده رو نمیتونی انجام بدی؟!
👨🏻: برو بابا از سرت هم زیاده!
👱🏻♀: من خونه نباشم اینجا باید زلزله بیاد؟!
👱🏼♂: ول کن تو هم...
👩🏻🦱: یه مهمونه دیگه. نمیتونی چهار تا میوه بذاری جلوش؟
👨🏻🦱: په زن گرفتم واس چی؟!
البته خانمهای دلبر ما اینجوریان: 🔰
👩🏻: امروز نیومدم باهات خرید. حتماً خیلی اذیت شدی!
👨🏻: نه بابا. ولی اگه خودت بودی بهتر بود.
👱🏻♀: میشه بهم کمک کنی خونه رو تمیز کنم؟ تنهایی از پسش برنمیام...
👱🏼♂: بله حتماً! خونه بدون زن مثل.../میخواستم قبل از اومدنت تمیز کنم، اما...
👩🏻🦱: اگر لازمه خودمو برسونم؛ وسایل پذیرایی رو آماده کنم.
👨🏻🦱: نه عزیز راحت باش. خودم ازش پذیرایی میکنم./ اگه خودتو برسونی بهتره.
🪞ما هر روز داریم بازتاب رفتار و گفتار خودمون رو میبینیم. اگر هم در مقابل ادب ما، کسی بیادبی کنه، حتماً پاسخ بیادبیش رو خواهد گرفت.
ای کاش اون پاسخ بیادبانه، از طرف ما نباشه! 👍
📲
#ارسالی_اعضا
الحمدالله😍
چه خوب🥰
❥❥❥ @delbarkade
دلبرکده
🌱♥️ پیـام بـده بهـش: 😎👇 🧕_آقایی....😋 میگم میدونی هر خانمی تو فصل سرما چی لازم داره...؟🧐 در ادام
📲
#ارسالی_اعضاء
بهبه😍
دوستانمون چالش رو برای همسرشون فرستادند ...
خودتون نتایج رو توی تصاویر ببینید 🥰
شما هم حتماً انجام بدین و برامون بفرستین تا این عشق و محبت منتشر بشه 😌...
📱@admin_delbarkade
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤
📿 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ اُمِّها و بنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.
#صلوات
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓
😭 حال خوش این پیرمرد رو خریدارم
🔸ببینید چقدر زیبا داره نجوا میکنه
#امام_رضا(ع)
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤
قربةًالیالله بازم توی خونمون پیچید عطر خوش نون... 💔
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👶🏻
سلام یا مهدی😍
#امام_زمان
#فرزند_آوری
❥❥❥ @delbarkade
2⃣
درسته که تربیت بچهها نیاز به دانش و اطلاعات زیادی داره،اما تو عمل فقط کافیه به چند تا نکته مهم و اساسی دقت کنین!
⭕️ اگه بخوایم برنامه تربیت بچهها رو خلاصه و کاربردی بگیم، به چهار تا بخش مهم میرسیم که باید روشون خیلی تمرکز کنید.
1️⃣ اصلاح تغذیه
🍎 این یعنی حواسمون باشه بچهها چی میخورن و چی نمیخورن. یه تغذیه درست، هم روی سلامتیشون تأثیر داره هم روی رفتار و خلقوخو شون. مثلاً خوردن غذاهای سالم و طبیعی، کمتر شدن تنقلات بیارزش مثل چیپس و پفک و...
2️⃣ اصلاح رفتار
👨👩👧👦 اینجا باید به رفتار خودمون و بچهها توجه کنیم. بچهها بیشتر از اینکه گوش بدن، رفتارهای ما رو میبینن و تقلید میکنن. پس باید الگوی خوبی براشون باشیم؛ مثل احترام گذاشتن، صبر کردن، یا کنار اومدن با مشکلات.
3️⃣ اصلاح گفتار
🗣️ حرفهایی که به بچهها میزنیم خیلی مهمه. از کلمههایی استفاده کنیم که انرژی مثبت بدن. مثلاً به جای "تو هیچوقت یاد نمیگیری"، بگیم "میدونم که میتونی بهتر بشی". این تغییر کوچیک، کلی تو روحیهشون اثر داره.
4️⃣ مراقبت از محیط و زمان
⏰🏡 این یعنی حواسمون به محیط زندگی بچهها باشه. جایی که هستن، آدمهایی که باهاشون وقت میگذرونن و حتی زمانبندی کارهاشون. خواب و بیداریشون، زمانی که برای بازی، درس یا حتی استراحت دارن، همه اینا خیلی مهمه.
#تربیت_فرزند(۲)
✍#سیدروحاللهحسینی
❋ستاره مبین، کانال تخصصی مشاوره
◣@Setare_mobin ◢
࿐❁☘❒◌🌙◌❒☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚰
🌀اینم یه ترفند عالی که حتما به کارت میاد
#ترفند
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏠
▪️ایدهی طراحی برای حیاط خونه
#ترفند
❥❥❥ @delbarkade
دلبرکده
#داستان #زادهی_مهر10 #خان_اول _راستش من دوست ندارم تا وقتی، لااقل از خودم مطمئن نشدم، رابطهمون ا
#داستان
#زادهی_مهر11
#خان_آخر
_چقدر کم طاقتین! فقط سه روزه!
_کارهای مهم و ضروری رو انجام دادم براش. اگه به اجلال باشه، ول کن من نیست.
_پس فرار کردین...
با صدای بلند خندیدم:
_من دیگه باید گوشیمو خاموش کنم. به زودی میبینمتون...
کمبود خوابم را در هواپیما جبران کردم. با چشمهای پف کرده وارد مهرآباد شدم. چشمانم را بستم و دهانم را باز کردم. خمیازه بزرگی کشیدم. اولین چیزی که دیدم، لبهایی سرخ بود که به من لبخند زد. دسته گلی از رز قرمز جلویم گرفت:
_معلومه حسابی خستهای...
_اِه.. شما؟! اینجا؟!
لبخند زدم و خوشحالیام از حضورش را نشان دادم. دست دراز کردم تا گلها را بگیرم. یکدفعه گوشیاش زنگ خورد. دست به کیفش برد. بدون اینکه جواب دهد، صدای گوشی را بست. مردمکش اطراف را پایید. زبانش با من بود:
_بفرمایید... تقدیم به شما.
_ممنون! ناهار که نخوردین؟
لبخند زد:
_از صبح زدم بیرون...
به یکی از رستورانهای خوب رفتیم. حال و احوال پدر و برادرهایش را پرسیدم.
_محمدرضا و علیرضا آخر هفته از آبادان میان...
_هوم چه عالی! پس بالاخره ملاقاتشون میکنیم.
سری تکان داد:
_ام... راستش... نمیدونم چطور بگم!...
_خیلی راحت.
لبخند زد:
_گفتم اگر تمایل دارین، تا داداش اینا هستن، کمی صحبتها رو جدیتر کنیم.
به چشمانش زل زدم. دستی به موهایش کشید و نگاه از من گرفت.
_تمایل دارم؟!... همین امشب به مامان میگم تماس بگیره و قرارها رو بذاره.
_فقط اینکه فعلاً یه بله برون و نامزدی ساده در حد خانوادههای خودمون باشه.
پیش خدمت غذای ما را آورد و روی میز چید.
_حالا این غذا خوردن داره.
_نوش جون! فقط اینکه... آقا مهرزاد من این حرفها رو میزنم تا با هم هماهنگ باشیم...
_بله خیلی هم خوبه.
_عقد و عروسی هم بمونه برا بعد...
با این حرفش ابروهایم در هم رفت:
_بعد؟! منظورتون کِیه؟
_میدونید... راستش... چیزه... خب یه مدت نامزد باشیم حالا...
منتظر کامل شدن حرفش ماندم. به ظرف غذایش نگاه کرد. با قاشق برنج را کنار زد:
_آخه یه مسئلهای که هست اینه که...
نگاهم کرد و آب دهانش را قورت داد.
_روزیتا خانم با من راحت باشید. اگر چیزی هست بفرمایید.
لبخند رضایت روی لبش نشست:
_چیز مهمی نیست. فقط اینکه بابا یکم نگران منه. یعنی میگه ما که کار و زندگی این آقا رو تو دبی ندیدیم...
دوباره به من نگاهی انداخت:
_البته من بهش گفتم که اگه یه نفر کلکی تو کارش باشه خیلی تابلوئه و اصلاً به شما و خانوادهتون نمیاد که اهل دروغ باشید.
لبخند یک طرفهای زدم:
_به هر حال ایشون هم حق دارن. مشکلی نیست. هر چی بگن من در خدمتم.
چشمان روزیتا برق زد:
_واقعاً؟! ناراحت نشدین؟!
شانههایم را بالا بردم:
_چرا باید ناراحت بشم؟!
همان شب برای دیدن پدر روزیتا به خانهشان رفتیم. موضوع را همانجا مطرح کردم:
_برای اینکه نکتهای باقی نمونه و خیال جنابعالی هم از بابت دخترتون راحت باشه، بنده پیشنهادی دارم...
بدون مشورت با مامان و روزیتا پیشنهادم را مطرح کردم. آقای قندچی روی مبل جابجا شد. نگاهی به روزیتا و خانمش کرد. با تته پته گفت:
_البته... که... ما... تو راستی، حسینی بودن شما شک نداریم. ولی... حالا ببینم نظر خانم بچهها چیه.
در راه برگشت مامان با اعتراض گفت:
_مهرزاد این چه حرفی بود؟!
_ببین مامان ما که به خودمون شک نداریم...
_منم همین رو میگم. چرا وقتی خودشون مشکلی ندارن تو فتنه میندازی؟!
ابروهایم را هماهنگ با شانههایم بالا بردم:
_فتنه چیه مادر من؟!
صورتش را از من برگرداند:
_بالاخره...
_نگران چی هستی مادر من؟! بعد از مدتها باید یه سر و سامونی هم به وضع خونه بدیم...
تا خانه از کارهایی که باید انجام میدادیم، حرف زدم. قرار شد لیستی از تدارکات و ملزومات تهیه کنیم.
وقت خواب یک پیامک عاشقانه برای روزیتا فرستادم:
«وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است/ شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من»
جواب داد:
«آقا مهرزاد واقعاً ممنون بابت پیشنهادتون! شب خوش»
قبل از ظهر مامان را راضی کردم تا با خانم قندچی تماس بگیرد.
_حالا تا آخر هفته که داداشهای روزیتا بیان ببینیم چی میشه.
از پشت تلفن پچ پچ کنان وسط حرفهای آنها، به مامان حرف رساندم:
_بگو برا بله برون... بگو عمو اینا هم هستن... بگو تدارک مختصر ببینن... بگو برا صیغه محرمیت....
مادر روزیتا یکی یکی جواب داد:
_با آقا حرف بزنم ببینم... قدمشون رو چشم... تو فکر نباشید... هان؟! اجازه بدین حرف بزنم...
پنجشنبه شب با عمو نعمت و عمو عظیم برای بله بران خانه قندچیها رفتیم. همه چیز را تمام شده میدیدم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴
🖤#سلام_مادر
«يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى بِهِ وَصِيُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ»
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
❥❥❥ @delbarkade