فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب عجیبیه..💔
این ساعت دیگه سردارمون رو نداشتیم و همه در خواب ناز بودیم 😭
و اما بشنوید عاشقانه ی حاج قاسم خطاب به شهادت : «عزیز من، زیبای من کجایی ...»
#جان_فدا
#حاج_قاسم
@Delbarkade
🍃🌸✿●•۰▬▬▬▬▬
⚜#حاج_قاسم هنرمند بود،قدرتمند بود!
🌀#هنرمندان جامعه
کسانی هستند که
بتوانند حال مردم را خوب کنند،
در مردم توانمندی ایجاد کنند،
قدرت حل مشکلات را ایجاد کنند،
قدرت عبور از بحران ها را ایجاد کنند.
این آدم، آدم قدرتمندی است.
🔅خدا سردار شهید
حاج #قاسم_سلیمانی را رحمت کند
او #هنرمند بود،
او #قدرتمند بود.
حل مسئله میکرد!
🔸نه این که بنشیند یک گوشه،
همه چیزهایی که همه می گویند
او هم بگوید.
🔺 یعنی اصلاً آدمهای توانمند
آدمهایی هستند که
#خلاقانه می توانند کارهایی را انجام بدهند
که شاید به #فکر دیگران نرسد.
ما می گوییم اینها آدمهای قدرتمند هستند.
در خانه
ما می توانیم قدرتمند باشیم.
#خانم قدرتمند
خانمی است که
وقتی آقای او از در وارد می شود
اگر ببیند حال آقای او خوب نیست
حال او را عوض کند.
حال #همسر خود را خوب کند.
این خانم می تواند قدرتمند باشد.
#استاد_تراشیون
#الگو
#خانواده
@Delbarkade
🍃🌸✿●•۰▬▬▬▬▬
♨️ ترفندهای عشوه گری برای آقای همسر
👈گاهی وقتا ازش بخواه کاری واست انجام بده .. کارای عشقولانه !
👈🏻مثلا وقتایی که کنار هم دراز کشیدین بهش بگو صورتمو ناز کن😊
موهامو از صورتم بزن کنار
یا واسم ببند..
میوه بذار دهنم ..
دستمو بگیر بذار رو قلبت ❤️
ناخنامو لاک بزن 💅
بغلم کن نگام کن و ...💑
بوس بوسیم کن...
تو موقعیتای مختلف کارای عشقولانه کوچیکی ازش بخواه واست انجام بده
👈🏻مثلا دارید میرید بیرون بگو:
😇 آقایییییی تو شالمو سرم کن
☺️ عشقممم بیا دکمه های مانتومو ببنننند
البته باید با صدای خییلی آروم و لطیفو و دخترونه با یه لبخند عاشقانه بگی
طوریکه خودت دلت ضعف بره چه برسه اون بنده خدا 😉
(باید موقعیت شناسم باشی مثلا وقتی میخواید برید سر کار و عجله دارید این حرفا جاش نیست زده بشه ❌
وقتایی که مهمونی میرید،تفریح میرید بهترین زمانه 👌)
#عشوه_گری
@Delbarkade
🍃🌸✿●•۰▬▬▬▬▬
دلبرکده
—✧✧💝✧ ﷽ ✧💝✧✧ در این پست ان شاءالله اون نکته بسیار مهم رو بهتون میگم.👇 💢نکته بسیار مهم اینکه، پیش
—✧✧💝✧ ﷽ ✧💝✧✧—
❇️نه کم، نه زیاد؛ توقع باید متعادل باشد
زن نباید کم توقع یا پرتوقع باشد؛ چرا زن نباید کم توقع باشد؟❓
فردی میگفت: «وقتی مادرم از دنیا رفت، پدرم زنی گرفت که از نظر سنی از خواهر کوچک ما کوچکتر بود. پدرم میگفت: این یک زن واقعی است، زیرا به زندگیام سروسامان داده است. مادر شما حتی یک مبل نخرید ما روی آن بنشینیم»! این مرد میگفت: «مادرم آنقدر قانع بود که الان همه سرمایه پدرم از اوست و زن جدید آمده و آنرا برای او خرج میکند».🛍🛒🛋
به او گفتم: «مادرت اشتباه کرد. توقع زن باید متعادل باشد».
آن فرد گفت: «این خانم، مبلمان شیک، پرده جدید، کابینت مدرن برای منزل خرید. پدرم میگوید: مادر شما هنوز در بشقاب ملامین به ما غذا می داد»!
از این رو، زنان باید بکوشند در این زمینه تعادل را رعایت کنند.🔄 گاهی خانوادهای به مدت ۵ سال به رغم این که تمکن مالی دارند، از یک نوع ظرف استفاده میکنند؛ 🥣در حالی که میتوانند آن را به فقیری بدهند و خودشان مدل جدیدتری بخرند و در خانه تنوع ایجاد کنند.🍽🥃
نه شرع با این مسئله مخالف است و نه عرف جامعه.❗️
زن موفق توقعات و انتظارات واقعی و منطقیاش را با روشی صحیح و در موقعیتی مناسب مطرح می کند.🧕🍮
توجه به این نکته نیز ضروری است که کم توقع بودن افراطی، تناسبی با قناعت ندارد.❌
در واقع زن می تواند قانع باشد و توقعات منطقیاش را با در نظر گرفتن شرایط زندگی و به جهت بهبود وضعیت خانواده مطرح کند.✅
✍️ادامه دارد...
#آموزشی
#محرمانه_های_زنانه 4⃣5⃣
#رازهای_زندگی_زن_موفق
#استاد_تراشیون
@Delbarkade
▬▬▬▬▬▬✿♥️
⚜غرب بالاترین اهانت به زن را ممکن کرد
🔸حضرت آیتالله خامنهای:
🔺در قضیهی زن، آنیکه باید جواب بدهد، آنیکه گریبانش گیر هست، غرب است، نه اسلام، نه جمهوری اسلامی. آنهائی که مرزهای دو جنس را بکلی از بین بردند، آزادی جنسی را در عمل، در زبان، در تبلیغات، حتّی در فلسفه ترویج کردند، باید پاسخ بدهند.
🔺نتیجه این شد که با توجه به خوی تجاوزگری طبیعی و قوّت طبیعیای که مرد نسبت به زن دارد، زن مظلوم واقع بشود و نسبت به زن حقکشی انجام بگیرد. زن را وسیلهای برای فروش کالاهایشان قرار بدهند؛ مثل یک کالا، مثل یک متاع!
🔺شما این مجلات فرنگی را نگاه کنید؛ برای فروش یک متاع، پیکر لخت یک زن را نشان میدهند! آخر اهانتی از این بالاتر برای یک زن ممکن است؟ آنها باید جواب بدهند.
🗓 ۱۳۸۶/۱۰/۱۳
💖@Delbarkade💖
💯طنز سلامتی...😉
🤤پرخوری
🥄اين قاشق اضافی برای اينکه درکم نکردی...
🥄اين قاشق هم برای اينکه تنهايم گذاشتی و رفتی...
🥄اين را هم میخورم برای همهی کممحلیهايت...
🥄اين اضافی آخری هم برای اينکه آنقدر چاق بشوم که وقتی برگردی، ديگر مرا نشناسی!
🤢اصلاً اينقدر میخورم که به مرز ترکيدن برسم. هرچند اگر بترکم هم صدايش را نمیشنوی، همانطوری که صدای ترک خوردن دلم را نشنيدی...
🍬اين شکلات را به همراه همهی قندهای درونش میخورم برای اينکه زود دلت را زدم...
🍰همهاش برایتو؟ اين يکی را برای دل خودم میخورم؛ چون طعم توتفرنگیاش را بيشتر دوست داشتم، اما تو هيچوقت نفهميدی!
🍩اين شکلات کرمدار هم محض گل روی شکمم که دارد رکورد میزند و به 100 سانتیمتر نزديک شده است!
🥟اين يکی هم برای عوضکردن طعم دهانم؛ برای اينکه بعد رفتن تو هر چه شيرينی و شکلات میخورم، طعم دهانم شيرين نمیشود، همين طور تلخ مانده است...
دلبرکده
💯طنز سلامتی...😉 🤤پرخوری 🥄اين قاشق اضافی برای اينکه درکم نکردی... 🥄اين قاشق هم برای اينکه تنهايم
😠آدم وقتی اعصاب معصاب نداشته باشد، طنزش که نمیآيد هيچ، هی غم و غصهاش میآيد. میرود توی وبلاگش يا استتوس فيس بوووقش غمگين مینويسد علاوه بر خودش اشک ملت را هم درمی آورد.😭
🍱هيچکدام اين کارها افاقه نکرد، میرود سر يخچال، عين کمد لباس هی درش را باز و بسته میکند، آنقدر که صداي اعضای محترم خانواده دربيايد. بعد میبيند فايده ندارد، از يخچال خانه چيزی عايدش نمیشود، بلند میشود میرود قنادیسرکوچه، با آخرين هزاریهایی که از نوشتن مطلب طنز قبلي گيرش آمده يک جعبه شيرينی تر میگيرد اين هوا. جعبه را خانه نمیبرد. کار عاقلانه و به صلاحی هم نيست. ورمیدارد میبرد آنجایی که بيشتر اشکش را درمیآورد و کلی خاطره دارد. مینشيند يک گوشه و هی میلمباند، هی میلمباند. سير هم نمیشود. لامصب عجب شيرينیای است! تازهیتازه...🎂
🥘بعد برمیگردد خانه، يکراست میرود سرِ قابلمهی غذاهای ظهر مانده. سهم داداشش را هم که هنوز از مدرسه نيامده میخورد و بعد چند تا چای دبش با شکلات میزند به بدن. آنوقت بفهمی نفهمی احساس میکند دارد شکستهايش را فراموش میکند. میتواند تخت مثل بچهخرس! بگيرد بخوابد. هر کسی هم شاکی شد که چرا ته همه چيز را درآوردی؟ شکم سپر میکند که تقصير من نيست، پرخوری عصبی گرفتم...🤷♂
♦️گرسنگی هميشه علت اصلی غذا خوردن نيست. آمارها نشان می دهد حدود 75 درصد پرخوریها احساسی است و انسانها به طور خودآگاه يا ناخودآگاه در مواجهه با مشکلات برای آرام شدن و احساس راحتی به خوردن روی میآورند. ناغافل از اينکه عادت به خوردن در چنين مواقعی فرد را از فراگرفتن مهارتهایی که به طور مؤثر در حل مشکل روحی تأثير میگذارند، بازمیدارد...
📕منبع: معارف اسلامی، ج۴، ص۳۲
#همسرداری
#اصول_تغذیه
کانال دلبرکده:👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
❣✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختره به مامانش میگه مامان تو باید آرایش کنی تا قشنگ بشی 😂😅
#طنز
@Delbarkade
🍃🌸✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاااالیه 👌
طبخ چند مدل تخم مرغ 🤩🍳
البته با روغن های سالم مثل کنجد یا زیتون اگر پخته بشه که خیلی بهتر میشه 😉
#کدبانوی_هنرمند 🧕
@Delbarkade
🍃🌸✿●•۰▬▬▬▬▬
✨خانم های با کلاس و باوقار در جمع اینگونه رفتار میکنند ✨
⭕️ یکی از اولین و موثرترین تصویرها برای معرفی #شخصیت فرد به دیگران #زبان_بدن آنها است
پس برای اینکه خانم باوقاری باشید به نکات زیر دقت کنید :
💯 افراد با کلاس در همه مواقع برای نشان دادن اعتماد به نفسشان درست می ایستند و می نشینند
پس حتما برای ایستادن و نشستن درست و باوقار درست تمرین کنید.🧚♀
💯برای با کلاس بودن و #باوقار به نظر رسیدن در مهمانی ها یا اماکن عمومی هیچ وقت به افراد متفاوت خیره نشوید.👀❌
💯یکی از رفتارهایی که نشان دهنده بی کلاسی افراد و آشنا نبودن با #آداب_معاشرت است
در گوشی حرف زدن با دوستان صمیمی یا همسر در جمع است. 📍
💯 هیچگاه موقع #غذا_خوردن صحبت نکنید و هنگام خوردن غذا عجله نکنید .
و صدای خود را موقع صحبت با تلفن همراه با دوستان و خانواده تان بالا نبرید.🙅🏻♀
💯برای عادت کردن به استفاده از کلمات احترام آمیزی مثل «لطفا» و «متشکرم» و .. آنها را در خانه و بیرون به کار ببرید.
#با_شخصیت_بودن
#باکلاس
@Delbarkade
🍃🌸✿●•۰▬▬▬▬▬
دلبرکده
#داستان #رؤیای_دست_نیافتنی 2⃣ #اشتباه تماسم با مینا قطع شد. شاهین با حوله به حمام رفت. همانطور که ل
#داستان
#رؤیای_دست_نیافتنی 3
#تلنگر
صدای کِل و دست و مبارک باد، اتاق تزیین شدهی محضر را پر کرده بود. پوست سفید شاهین مثل گل سرخ روی کت سفیدش شده بود. با لبخندی که عاشقش بودم، نگاهم کرد. گونهی راستش چال افتاد. آرایشگر، موهای لَخت و بورش را ماهرانه مدل داده بود.
نگاهم را پایین انداختم. دست چپم را با یک دست گرفت. حلقهی طلا را با انگشتانش دستم کرد...
چقدر خودم را از آن روز دور دیدم. هر چه فکر کردم یادم نیامد چند روز یا چند هفته پیش چنین گرمایی را از دستان شاهین حس کردهام. وقتی به خودم آمدم روی مبل، کنارگوشیام بودم. شاهین به آشپزخانه رفت. در یخچال را باز کرد. رو به من پرسید:
_گفتی تو دَره؟
با سر تأیید کردم. تمام فکرم پیش کامنت آن غریبه بود. در ذهنم تکرار شد: «رؤیای دست نیافتنی...»
شاهین ابروهایش را بالا داده و به دنبال پماد سوختگی در انبوه داروها، هر بار چیزی از دستش میافتاد.
گوشی را برداشتم. وارد صفحهی مرد غریبه شدم. نفس در سینهام ماند. قبل از اینکه بتوانم پیامم را پاک کنم، جواب داده بود:
«رضا فرزاد هستم. 🙋♂ شما میخواین رضا صدا کنید یا فرزاد فرق نداره😁»
_اینه؟!
صدای شاهین دستم را لرزاند. نزدیک بود گوشی بیوفتد. آب دهانم را قورت دادم و به شاهین نگاه کردم. بالاخره پماد چروکیده را پیدا کرده و جلوی صورتش گرفته بود. با چشمان عسلی گرد، نگاهم کرد.
_این که چیزی نداره.
از روی مبل بلند شدم.
_چیزی نشده بی خیال شاهین.
_بشین آوردم.
نگاهم روی گلهای فرش خیره ماند.. قبل از روبرو شدن با شاهین، فکر کردم:
«خاک بر سرت کنن رؤیا!»
چیزی در درونم با لجبازی گفت:
«تو کار اشتباهی نکردی.»
گوشی را کنار گذاشتم. شاهین به زور از تیوپ آلومینومی مقداری پماد بیرون داد. روبرویم روی زانو نشست. دستم را گرفت و مثل پدری مهربان پماد را روی سوختگی مالید. یک لحظه این فکر از سرم گذشت که نکند همه چیز را میداند و ترسیده مرا از دست بدهد.
_چیزی شده رؤیا؟!
انتظار این سؤال را نداشتم. مردمک قهوهای چشمانم به اطراف دو دو زد. نفسم را آرام بیرون دادم و همزمان به صورتش لبخند زدم.
_نه. یه سوختگی سادس خوب میشه.
اینبار مستقیم به چشمانم زل زد.
_منظورم خودتی. اتفاقی افتاده؟!
نگاهم را از چشمانش گرفتم.
_نه. فقط فکرم درگیر تولد مهدیا شد. آخه مینا...
_خیلی خب هر وقت خواستی میتونیم با هم حرف بزنیم.
بلند شد و به اتاق رفت.
#ادامه_دارد...
@delbarkade
مهربانو جان
يـه فكر مثبت كوچولو اول صبح
ميتونه كل روزت رو تغيير بده
پس لبخند بزن دوست خوبم
چـون لبـخنـد تـو زیـبــاست
صبحتون بهشت
#صبح_بخیر
@Delbarkade
🍃🌸✿●•۰▬▬▬▬▬