eitaa logo
دلبرکده
23.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade لینک کانال: http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی میگیم پشت هر مرد قدرتمند و تاثیرگذار یه زن اقتدار دهنده هست : آخرین نامه همسر محمد ضیف فرمانده قسام به وی (همسر و دختر محمد ضیف در سال ۲۰۱۴ در بمباران رژیم صهیونسیتی به شهادت رسیدند.) ❤️ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍‌‌*انواع روش های رفو لباس*‎‍‍‌‌‎‌‎‌‍‌‎‎‌‎‌‍‌‎‎‌‍‌‌‎‍‌‍‌‌ ❤️ @delbarkade ‍‌‌‎‌‎‌
همیشه شوهرتونو دوست داشته باشید 👈ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﺮﺍﺵ ﭼﺎﯼ ﺩﻡ ﮐﻨﯿﺪ،ﭼﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺧﺴﺘﮕﯿﺶ ﺩﺭ ﺑﺮﻩ ﺗﺎﺑﺘﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺗﻮﻥ ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ .😊 👈ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﭘﺨﺘﺘﻮﻥ ﺍﯾﺮﺍﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ،ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻃﻌﻢ ﻏﺬﺍﻫﺎﯼ ﺧﻮﺷﻤﺰﺗﻮﻥ ﻫﻨﻮﺯ ﺯﯾﺮ ﺩﻧﺪﻭﻧﺸﻪ.😊 👈ﺍﮔﻪ ﺷﺒﻬﺎ ﺧﺮﻭﭘﻒ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﺘﻮﻥ ﻧﻤﯿﺒﺮﻩ،ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﯾﻠﮑﺲ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ .😊 👈ﺍﮔﻪ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﻟﺪﺗﻮﻥ ﯾﺎﺩﺵ ﻣﯿﺮﻩ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺨﺮﻩ،ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺁﯾﻨﺪﺗﻮﻥ ﭘﻮﻝ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﻣﯿﮑﻨﻪ .😊 👌ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ،ﭼﻮﻥ ﭼﺎﺭﻩ ﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﺰ ﺍﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ والا😄😄 ❤️ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. تجربه ی دوست عزیزمون در مورد ارتباط با خانواده همسر 💌 .
آخر هفته ها روز خانوادست یه کاری کنید این روزها برای خانواده خاص باشه! مثلا پختن غذای خاص ! خیلی راحت با دم دستی ترین مواد تو خونه میشه غذاهای شیک و ساندویچی و ساده ای درست کرد که همه عاشقشن 🥘🍕 تفریح رفتن حتی شده پارک نزدیک خونه یا پشت بام! 🏕 بازی خانوادگی، اسم فامیل و بازی های کاغذی تا پرتاب توپ و بالش و بازی فکری🎯🎲 درست کردن عصرونه، هر چی تو خونه هست بچین خوشگل تو سینی و بیار🍱 فیلم دیدن، یه فیلم خانوادگی همه پسند بذارید و ببینید 💻 کاری کنید همه خانواده درگیر بشن، تعطیلات خانوادگی فرصت خوبیه برای تعامل بیشتر و بهتر کردن روابط تک تک اعضا و افزایش صمیمیت 👨‍👩‍👧‍👦 ساده نبینید موضوع رو❤️ شما چیکار میکنید روزهای تعطیل ؟؟؟ 🧐 بگید ایده بگیریم👇 👩🏻‍💻 @admin_delbarkade .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لیست خرید برای اینکه لیست خریدهای خونه خالی از قرری بودن نباشه. این طوری بنویسید: خدمت آقای خونه: نارنگی پرتغال شیرین پیاز هویج بغل ناز بوس ویا روی ماه خودت😄😊 ❤️ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدوز خیلی راحت میتونی کش مو همرنگ لباسات بدوزی ایده خوشگل💫 ❤️@delbarkade .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانم به این غیرت...... دعایی که میتونید دسته جمعی یا بصورت فردی برای مردم مظلوم فلسطین در منزل بخونید «جوشن صغیر» هست . 🇵🇸 ❤️ @delbarkade .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #فیروزه‌ی_خاکستری27 #تسلیم ترسیدم در جواب مامان سکوت کنم! دم در پرسید: _بگم فیروزه نمی‌خو
امیر سعی کرد جلوی خنده‌اش را بگیرد. نمی‌دانم چند ثانیه یا دقیقه در سکوت گذشت. یکدفعه امیر گفت: _نمی‌خوای چیزی بگی؟! خیلی جدی گفتم: _اینجام که حرف‌های شما رو بشنوم. مکثی کرد و گفت: _تا دیروز همش نگران این بودم که نظرت در مورد من چیه؟ اما امروز همش با خودم می‌گفتم حق داری. آهی کشید و رو به من پرسید: _می‌تونم بپرسم دلیل مخالفتت چیه؟ برای اینکه خودم را از مخمصه نجات دهم پرسیدم: _میشه شما دلیل این انتخاب‌تون رو بگین؟ _کدوم انتخاب؟! حرصم گرفت. _چرا من؟! _آهان. خب... اِم... نفسش را بیرون داد. _می دونی خودم هم خیلی خوب نمی دونم یعنی می دونم اما... مستأصل نگاهم کرد. _نمی دونم. صورتم را برگرداندم. _شما... یعنی فهیمه و تو و فرانک برام مثل خواهر بودین. با همه فرق دارین. حالا... حساب تو هم که همیشه از بقیه جدا بود. فکر کردم منظورش چیست که خودش گفت: _مثل یــــه... رفیق بودی برام. اولش اینجوری فکر می‌کردم و نمی‌تونستم جور دیگه فکر کنم. تا... ادامه نداد. دل توی دلم نبود که بدانم. هیچ نگفتم تا به حرف آمد: _اگه یادت باشه تابستون ۸۰ بود که تازه دیپلم گرفته بودم. هنوز هم هیچ تصمیمی برا زندگیم نداشتم. فقط خوش خوشان تموم شدن درس و مدرسه می‌گشتم. با یکی از رفیقام اومدم تهرون. نگاهم کرد. _یادته؟! یادم بود. با سر تأیید کردم. _از مغازه عمو با هم اومدیم خونتون. وقتی داشتم شربت میبردم براش... یهو دیدم خودشو از کنار پنجره کشید کنار. چیزی به روش نیوردم. تا اینکه... باز مکث کرد. کنجکاوی‌ام چند برابر شد. از نگاهم متوجه شد. به سختی لب وا کرد. _یدفه گفت... ببینم چند تا دخترعمو داری؟ اولش رگ غیرتم زد بالا. زود فهمید. حرفش رو درست کرد. گفت: منظورم اینه خوب تحویلت می‌گیرن. خبریه ناقلا؟! اخم کردم و هر طوری بود انکار کردم. اما... ول کنم نبود... منظورم فکریه که تو کله‌ام انداخت. صدای جیک جیک و شلوغی چند گنجشک از درخت بالای سرمان آمد. امیر به درخت نگاه کرد و لبخند زد. _آقا نمیشه برین درخت بغلی؟ بعد از رفتن گنجشک‌ها ادامه داد: _دیگه هر چی خواستم این قضیه رو انکار کنم بیشتر گرفتار شدم... یعنی خیلی تلاش کردم تا خودم رو راضی کنم که مثل فهیمه و فرانک برام فقط یه خواهر و هم بازی بچگی هستی. حتی یه مدت به خاطر عذاب وجدان از عمو کمال فراری بودم. خنده‌اش گرفت و سرش را تکان داد. _احساس گناه می کردم و مدام از خدا می‌خواستم منو ببخشه و فکر تو رو از سرم بیرون کنه! منم خنده‌ام گرفت. لبم را به دندان گرفتم و لبخندم را خوردم. _تا اینکه یه حاج آقایی تو مراسم نیمه شعبان در مورد عشق و حالت های اون گفت. بنده خدا موضوع بحثش چیز دیگه‌ای بود اما من فقط این حرف‌هاش رو شنیدم. انگار خدا میخواست بهم بفهمونه که عاشق شدن گناه نیست! _نخیر گناه نیست اما منطق هم نداره. عشق مثل یه شعله است که اگر بهش هیزم نرسونی زود خاموش می‌شه. می‌خوام بدونم چه منطقی پشت این علاقه است؟! _آره خب وقتی با دختری که رشته‌اش انسانیه و تازه هم رمان دالان بهشت رو خونده، در مورد عشق حرف بزنی باید هم منتظر چنین سؤالایی باشی. سعی کردم جلوی خنده‌ام را بگیرم. نمی‌خواستم رابطه‌ی خانوادگی و احساسی که بین‌مان ایجاد شده بود برای زندگی و آینده‌مان تصمیم بگیرد. _اونجوریکه فکر می کنی نیست. شاید قلبم درگیر این موضوع شد اما همش به خاطر همون هیزم‌هایی هست که باعث شعله کشیدن این حس شدن. شروع کرد به تعریف کردن از من و خودش: _می‌دونی که من آدم سطحی نگری نیستم. به خیلی چیزا پایبندم و اعتقاد دارم اما چشم و گوش بسته هم نیستم. برای هر مردی یه خصوصیاتی اهمیت داره و الویته. با نشاط بودن در عین متانت، وقار، پختگی فکر و رفتار... خب خیلی چیزای دیگه هم هست که نذاشت از فکرت بیرون بیام. قند در دلم آب شد. حس پرنده‌ای را داشتم که تازه پرواز یاد گرفته. پرواز کردم به آینده و خودم را کنار امیر و بچه‌هایمان روی شالیزار دیدم. صدای امیر رشته‌ی رؤیاهایم را شکافت. _از وقتی در مورد تصمیمم مطمئن شدم شروع کردم به ردیف کردن برنامه‌هام. اول رفتم سربازی هرچند که میتونستم معاف شم... این موضوعی رو که میخوام بگم فقط من و مامان می‌دونیم. کوتاه نگاهش کردم. از لحن مرموزش مشتاق شنیدن رازی شدم که مرا برای فهمیدنش محرم می‌دانست. _توی آزمون استخدامی مترو تهران قبول شدم. فکر کردم اشتباه شنیده‌ام. _الانم منتظر مصاحبه‌اش هستم. با این حرف تیر خلاص را به من زد. _البته هنوز هیچی معلوم نیست اما اگرم قبول نشم شالیزار هست... اگر عمو کمال اجازه بده. در این مدت که از علاقه امیر خبردار شده بودم خودم را در مازوبن و نهایتا تنکابن دیده بودم. فکر اینکه با او بتوانم در تهران زندگی کنم تقریباً برایم محال بود. @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گشایش کارها با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🌱 🎙آیت_الله_مجتهدی ❤️ @delbarkade .
4 جمله ای که نباید در دعوای عاطفی استفاده کرد:👇 1⃣ عین مادرتی یا عین پدرتی(تشبیه طرف مقابل به والدینش یکی از بزرگترین اشتباهاتیه که میشه انجام داد تا مشکل عمیق‌تر بشه) 2⃣حق با توئه ولم کن(این یعنی از حل مشکل میخواهیم فرار کنیم) 3⃣الکی داری موضوع رو گنده میکنی(هر چقدر هم مشکل کوچک باشه ما باید شنونده خوبی باشیم) 4⃣چقدر این موضوع رو کشش میدی، بسه(وقتی فردی مدام درمورد موضوعی صحبت میکنه یعنی هنوز نتونسته تو ذهنش حلش کنه، پس اجازه بدیم بیانش کنه تا خواسته شو دقیق تر متوجه بشیم و به راه حل برسیم) ❤️ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شانھ خالۍ میکنۍ از ؏شق ورزیدن ولۍ آنقدر ترفند دارم تا گرفتارت کنم : )!♥️' [اینجوری دلشو ببر😌] ❤️ @delbarkade .
🥤 🍂از نظر طبِ اصیل، انار سرد و قابض است. آب انار سرد و پوست آن سرد و خشك و بسیار قابض می‌باشد. ( انار شیرین معتدل رو به گرمی است و سردی کمی دارد) 🍁پوست ریشه درخت انار از بقیه قسمت‌های این درخت قابض‌تر است. 🍂برای مصارف دارویی از گل، برگ، پوست درخت، پوست ریشه و دانه انار استفاده می شود. ❥-۱) انار شیرین، ادرار آور است. ❥-۲) انار با دانه، ملین مزاج است. ❥-۳) آب انار شیرین برای بیماری‌های، مجاری ادرار مفید است. ❥-۴) ترشح صفرا را زیاد می‌كند. ❥-۵) آب انار اسهال را برطرف می‌كند. ❥-۶) تصفیه کننده کبد و خون است #درمان #انار ❤️ @delbarkade
♡سلامتی مرد زندگیم♡ آقامونو میگم😆 وقتی من صداش میکنم نمیگه ها یا بله، داد میزنه میگه بگو خانووومم جووونم عشقم.... وقتی باهاش قهر میکنم اون قهر نمیکنه، میاد لپمو میکشه میگه حق بامنه ها نیم وجبی اما آشتی نفسمممم عمررررمممم... وقتی میگم نسبت بهم بی محلی، نمیگه آره تو اینجوری فکر میکنی!!!! وقتو بی وقت بهم مسیج میزنه میگه ببین من به فکرتم عروسک قشنگه خودم... وقتی میبینه ناراحتم بیخیال از ناراحتیم نمی گذره، میاد اونقدر قلقلکم میده تا بخندم،میگه نبینم خانوم من غمگین باشه... وقتی بهش میگم دلم خیلی گرفته نمیگه پاشو برو بیرون یه دور بزن،ميگه زود پاشو بپوش ببرمت جایی که دل پرنسسم وا شه ..مگه من مردممم.. وقتى ميگم نه عزيزم،حوصله ندارم، نميگه باشه هرجورميدونى.ميشينه تاصبح قربون صدقم ميره و از نقشه هامون ميگه...جورى که بی حوصلگیم یادم بره. یه صلوات ختم کنید تا بقیه خوابم رو براتون بگم....😃😀😂 ❤️ @delbarkade