eitaa logo
💕دلبرونگی💕
109.6هزار دنبال‌کننده
32.1هزار عکس
650 ویدیو
10 فایل
کانال دلبرونگی همسرداری، سیاست زنانه، تجربیات زنانه...💕🌸 ارسال تجربیات 👇🏻 @FATEMEBANOOO لینک کانال جهت ارسال https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 تبلیغات ما👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3365863583C9d1f0a5b90
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃🌹 پاییز و دلبرونه هاش...😇🌹 💕@Delbarongi 💕
دخترم به عمه اش رفته🍃🍃🍃🍃🌹 سلام.درخواست راهنمایی دارم.دخترم ۶سالشه امسال کلاس اول می‌ره.امروز معلم ش منو خواست رفتم دیدنش با کمال بهم گفت دخترت گیرایش ضعیفه اصلا درس نمی‌خونه در واقع تنبله،خیلی ناراحت شدم.دخترم خیلی از طرف باباش و مادربزرگش لوس بار اومده.بعدش عمه ها و مادر بزرگش خونمون زیاد رفت و آمد دارند در واقع در طول روز فقط برا خواب میرن خونشون،عمش خیلی رفتارهای غیر مناسب داره هی فحش رکیک میده بچه مو هی میترسونه،میگه این کارو بکن اون کارو نکن،به دلالیلی نمیتونم خونمون رو عوض کنم بعدشم شوهرم تک پسره به مادرش وابسته است،مادر شوهرم اخلاقش خوب و بجاست اما عمش که سنش حدود ۳۸سالشه و مطلقه،خیلی بد رفتاره.دخترم ناخواداگاه ازش تقلید می‌کنه تو همه ی زمینه ها,خانواده خودم از این اخلاق خواهر شوهرم که حالا دخترمم شبیه ش شده به شدت بدشون میاد.حالا غیر از اخلاق بد دخترم تبلی و درس نخوندن هم بهش اضافه شده.کسی که تجربه داره بهم کمک کنه.متاسفانه تا اینجا که دخترم بدتر نشده رفتار مناسب خودم بوده وگرنه با این عمه ش واقعا نمی‌دونم چی میشد. 💕@Delbarongi 💕
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 حال خوبت رو از خودت بخواه 🍃 با یه کتاب با یه چای با بوییدن یه گل اول صبح... 😇🌹 💕@Delbarongi 💕
🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام فاطمه بانو درباره خانمی ک دختر ۱۶ ساله داره و براشون خاستگار اومده. عزیزم شما همه جوانب رو بسنجید اگر همه جوره با هم اوکی هستید و اون آقا همه چی تمومه و میتونه مرد خوبی باشه بنظر من قبول کنید داخل این دوره زمونه خیلی همه چی سخت و پیچیده شده محیط دانشگاه هم خیلی بدتر دختر خانم شما انشاالله اگر زندگی خوبی داشته باشه میتونه ادامه تحصیل بده و درآینده با کمک همسرش شغل خوبی بدست بیاره👌 امیدوارم بهترین ها براتون رقم بخوره یاعلی🌹 💕@Delbarongi 💕
🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام فاطمه بانو روی سخنم با اون آقایی هست که گفتن قصدم ازدواج بوده اما بازیچه دست نامزدم شدم... برادرمحترم شما خودتون با این خانم قبل ازدواج چند ماهی بدون اطلاع خانواده ها دوست بودید، آیا همین نباید تلنگری باشه برای شما که ایشون با شما که دوست شده، ممکنه قبل و بعد شما هم با کسی دوست باشه،؟ شما که قصدتون ازدواج بوده چرا از همون اول با خانواده ها مطرح نکردید؟ شما خطا کردید اون خانم هم اهل خطا بودن و به خطا کاریشون دارن ادامه میدن، وقتی یه دختر آنقدر گستاخانه به همسر این ش راجع به دوستی با مردان دیگه صحبت میکنه، شما چه توقعی دارید که براتون بشه یه همسر ایده آل؟ چنین دختری مطمئن باشید تا نود درصد به این کارهاش در آینده ادامه خواهد داد، چون نه پشیمان است ونه حیا می‌کند، اگر هم واقعا ساده باشد، با این ساده گی و حماقت ممکنه زندگیتون و آبروتون رو به باد بده.. . به نظر من اگر واقعا قصد زندگی سالم دارید، اول خودتون سعی کنید زندگی سالم و با ایمان داشته باشید ، دوم هم به دنبال یک زن سالم و با تقوا برای زندگی باشید و اصلا دل به این دختر خوش نکنید. 💕@Delbarongi 💕
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 موقع سختی ها از چاله به چاه افتاده نباش گاهی زندگی سخت میشه اما برای تحملش، اشتباهاتی نکن که روزی از خودت هم متنفر بشی گاهی تنهایی خیلی آزار دهنده است اما برای فرار ازش وارد رابطه ای نشو که روزی ببینی از ارزش و احترامت هم گذشتی گاهی بعضی دردها همه انگیزت رو میگیرن اما برای درمانشون شادی هایی رو انتخاب نکن که روزی بهت آسیب میزنن گاهی فکر میکنی دیگه اوضاع از این بدتر نمیشه اما نباید مسیری رو بری که تمام ارزش هات رو ببره زیر سوال پس یادت باشه تحمل شرایط سخت خیلی راحت تره از اینکه روزی از خودت بیزار شی... 💕 @delbarongi 💕
اونقدر سنم کم بود که نفهمیدم اون بله ای که گفتم بله به عاقد بود 🍃🍃🍃🍃🍃🌹صنوبر
💕دلبرونگی💕
اونقدر سنم کم بود که نفهمیدم اون بله ای که گفتم بله به عاقد بود 🍃🍃🍃🍃🍃🌹صنوبر
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 میگم آقا کریم یه آشنا داره برات بخره. وقتی رسیدیم خونه همش فکر میکردم اگر چرخ بخرمو نتونم کار کنم چی؟ خیلی استرس داشتم ولی هما خانمم راست میگفت. بالاخره طلاها تموم میشد.شب رفتم پولو دادم آقا کریمو قرار شد فرداش برام چرخ بخره. فردا شب هما خانم اومد صدام زد. رفتم بیرون. چرخو آورده بود. با هما خانم چرخو آوردیم تو و بازش کردیم. بچه ها خوشحال بودن.انگار اینکه چیز جدیدی میدیدن خوششون اومده بود. وقتی هما خانم رفت من نشستمو به شادی بچه ها نگاه کردم. تو دلم گفتم کاش آقامحمد بود. میومدیم تهران خونه میگرفتیمو اینجوری خوشحال زندگی میکردیم.چقدر دلم برای روستا تنگ شده بود. حتی برای رباب خانمم دلم تنگ شده بود. دلم دست پخت زهرا خانمو میخواست.دلم نوازش آقا محمدو میخواست. تو این فکرا بودم که هما خانم دوباره صدام کرد. رفتم بیرون.دیدم آقا کریم گوشه حیاط وایساده و لباساش رنگیه.هما خانم مثل بچه هایی که چیزی دیده باشن و خوشحال باشن گفت صنوبر.بیا اینو ببین. باهاش رفتم.یه تخته سیاه که روش چیزی نوشته بود و نشونم داد. چون شب بود اول نتونستم روشو بخونم ولی بعد که رفتم جلو دیدم روش نوشته خیاطی زیبا.آقا کریم خندید گفت چطوره آبجی؟ هما خودش اسم گذاشته.هما خانم گفت صنوبر اینو میزنیم سردر خونه تا همه بفهمن اینجا خیاطی باز شده. باورم نمیشد.اشک تو چشمام جمع شد. یاد حرف مادرشوهرش افتادم که گفت همسایه خوب از فامیل بهتره.وقتی هما خانم دید بغض کردم خواست فضارو عوض کنه گفت فقط اسمشو من گذاشتم. نفسم گرمه.مشتریت زیاد میشه.گفتم ممنونم. نمیدونم چطور تشکر کنم. آقا کریم گفت تشکر چیه آبجی. این تخته چوب یه ساله گوشه حیاط داره خاک میخوره.تازه بهتر شد.از وسط برداشته شد. بعد گفت بذارید رنگش خشک بشه خودم صبح نصبش میکنم.گونه هما خانمو بوسیدم. رفتم تو اتاق. خیلی خوشحال بودم. پرده که تموم شد رفتیم نصبش کردیم. خیلی اتاق قشنگ شد.وسایلی که خریده بودمو چیدم. ظهر بود.من از صبح درگیر پرده بودمو غذا نپخته بودم. ظهرم باز نون پنیر خوردیم و بعدازظهر رفتم یکم وسیله برای غذا گرفتم.یه ماه گذشت. منو هما خانم هرروز صبح میرفتیم نون تازه میگرفتیمو کلی باهم حرف میزدیم. خیلی زن مهربون و خونگرمی بود.اگر غذایی میپخت که بوش تو خونه میپیچید حتما برامون میاورد.آقا کریمم مرد خوبی بود. به من میگفت آبجی. من خیلی مراعات میکردم که پولو جوری خرج کنم که دیرتر تموم بشه. بچه ها از وقتی اومده بودیم تهران خوشحالتر بودن. از صبح تا شب تو حیاط بازی میکردن.هما خانم اکبرو خیلی دوست داشت. بهش میگفت پسر موطلایی.اكبر موهاش طلایی نبودا. ولی هما خانم این اسمو روش گذاشته بود. سر ماه بردم اجاره رو دادم به آقا کریم.اولش اصلا نمیخواست بگیره ولی انقدر اصرار کردم تا گرفت. ده روز از ماه گذشته بود که باز پولم تموم شد.گفتم هما خانم میای بریم یه النگو دیگه بفروشم. گفت باشه. توی راه بهم گفت ببین صنوبر. تا کی میخوای طلا بفروشیو زندگی کنی؟ بالاخره یه روز طلاهات تموم میشه.بهتره فکر یه کار باشی. گفتم اخه منکه کاری بلد نیستم. گفت مگه خیاطی بلد نیستی.از همون پول درار. گفتم آخه من فقط اندازه ای بلدم که واسه خودم و مرضیه لباس بدوزم.گفت خب فکر کن بقیه هم خودتو مرضیه ان.حرفمو گوش کن.امروز فردا طلاهات تموم میشه.تا برسیم طلا فروشی به حرفش فکر میکردم. راست میگفت. وقتی النگورو فروختم گفتم هما خانم شما راست میگید. من باید کار کنم.گفت اگر اینجوره به جای اینکه الان این پولو ببری بخوری به چرخ خیاطی بخرو تو خونه خودت کار کن.گفت اتفاقا تو محل خياط زن نداریم و یه خیاط مرد هست که خانما معذبن برن پیشش. گفتم از کجا باید چرخ خیاطی بخرم.گفت نگران نباش. 💕 @delbarongi @delbarongi💕
💕دلبرونگی💕
#پاسخ_اعضا 🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام فاطمه خانم بابت خانمی که گفتند زایمان کردندو مادر خانم به دامادش رسیدگی نک
سلام اینو میگم برای دامادی که ناراحت شده موقع زایمان همسرش مادر زنش بهش توجه نکرده 🍃🍃🍃🍃🍃🌹 واقعا چقدر مردها پرو شدن دامادها دیگه روی ذغال.و ..سفید کردن مثلا مادر زن باید چه توجهی به داماد میکرد مراقبت از زن زائو و نوزاد پخت و پز شست و شو مهمان داری بی خوابی شب و روز دیگه چه توقعی ؟ والا یه زمانی وقتی کسی زایمان میکرد بعد از دهم که مادر زن میخواست بره خونه خودش داماد به مادر زن کادو میداد مثلا یه تیکه طلا یا وسیله میگفت بخاطر زحمتی که کشیدی تشکر میکردن حالا همه چی برعکس شد دختر بده .. جهاز بده سیسمونی بده زحمت بکش ....دو قورت ونیم بالا بده آخرش دعوا میکنن مادرت به من نرسیده 😐 💕@Delbarongi 💕
🍃🍃🍃🍃🌹 سلام وقتتون بخیرمیخواستم برای خانمی که شوهرشون شاکی شده که دردوران زایمان مادر زن بهشون توجه نکرده پیام بذارم🍃🌹 خانم عزیز چرا مادرتون از همسرتون عذرخواهی کردند؟ مگر جمع کردن زائو وظیفه مادرزنه؟ فرزند شما بیشتر به خانواده همسرتون تعلق داشته وداره واین وظیفه مادرشوهرتون بوده که بچه شونو پرستاری کنندهمسرشما باید قدردان مادرتون باشند وتازه درپایان مدت نقاهت برای ایشون هدیه میگرفتن نه این که بخوان شاکی باشند مادرزن چون دلش طاقت نمیاره شروع میکنه پرستاری کردن از دخترش ونوه ش وگرنه چه طور وقتی نوه دنیا میاد خانواده شوهر خوشحال میشن مخصوصا اگر پسر باشه که نام خانوادگی شون گسترش پیداکرده ولی موقع زحمت پرستاری میفته گردن مادر زن طفل معصوم شما این موارد رودرلفافه بیان کنید که دلخوری هم پیش نیادولی اصل زائو جمع کردن ونوزاد داری به گردن بستگان مرد هست امیدوارم موفق وپیروز باشید 🍃🍃🍃💕 سلام عزیزم ممنون از کانال خوبتون راجب اون خانمی که گفتن همسرم میگن مادر شما در دوران زایمان شما به من توجه نکردن ببخشید به نظر من همسرشان فوق العاده آدم پر توقع هستند اشتباه مادر ایشون عذر خواهی کردن بوده خود زائو وبچه دونفر رو برای رسیدگی میخواد خود ایشون هم باید کمک میکرد تازه توقع هم داره برای ایشون هر کاری کنه بازم یه چیز دیگه میگه بی تفاوتی وتحویل نگرفتن صحبتهای او بهترین راهه یا اینکه این آقا یه بار باردار بشه تا مادر خانمش بهش برسه همین که این بنده خدا به همسر و بچه شما رسیده یعنی دامادش رو تحویل گرفته این بار یه پرستار بگیره ۱۰میلیون خرج کنه قدر ما در شما رو میدونه 💕@Delbarongi 💕