🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸 "اِحتَفِظ بالذي يَنطِقُ إِسمَكَ كَأَنَّما يَصِفُ مَكَاناً آمِناً" از دست نده کسی را که وقتی اسمت را میبرد گویی مکان امنی را توصیف میکند!🍃💕 💕@delbarongi💕

🍃 صبح زیباتون به نیکی😍🌹 .

#پاسخ_اعضا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام ببخشید ی خانمی گفته شوهرم کار نداره چند ماهه و خیلی تو مضیقن،بهش بگین اول چله شهدا برداره،و اینکه مثلا من اصفهانم کار گاه فیروزه کوبی یا نقاشی رو مس هست که یا سفته میگرن اموزش میدن من خودم دارم میرم نقاشی رو مس،تو شهرشون بگرده تو برنامه دیوار خیلی کارا هست،یا برن دم مجتمع های بزرگ نگهبان بشن،من البته قصد توهین ندارم چون گفتن کاری ندادن پیشنهاد میدم،میتونن برن شرکتای خدماتی بهشون بگن کار بدن،شرایط داره اما بعضیشون خدا شناسن،بگن زن و شوهریم باهم میریم کار،تو برنامه شیپور و دیوار خیلی کار میزنن،بعضی رستوران دارا کمک اشپز میخان و بدن ضامن، حقوقاشون کمه اما میدن بلاخره‌،خیرین شهر ها هم هستن برین تو خیریه ها ازشون بخواین که ی کار براتو پیدا کنن،تمام این مواردی که گفتم اطرافیان من یا خودمون در حال انجامش هستیم، خدا گفته از تو حدکت از من برکت، دنبال کار باش چله شهدا هم بگیر واقعا نتیجشو میبینی به منم دعا کن 💕@delbarongi💕

#پاسخ_اعضا 🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام دوستای گلم، خانمی که از پنهانکاری خانواده شوهرشون گفتن، عزیزم ما نمیتونیم یک طرفه به قاضی بریم ولی اگه فقط این پنهانکاری در قبال شماست حتماً یک علت داره و بی دلیل نیست، اما اگه برای همه فرزندانه خوب طبیعت بعضی از خانواده ها طوریه که تا چیزی قطعی نشه گفته نمیشه که البته تو احادیث هم داریم که تا کاری عملی نشده بهتره پوشیده بمونه، اما از اونجایی که شما فامیل هستید ممکنه حدس بزنن اگه شما مطلع بشید تو فامیل خبرها نقل قول بشه و اگه خدایی نکرده کار به سرانجام نرسید حرف و حدیثش تا مدتها نقل محافله، و یا اینکه چون فامیل هستید ممکنه قبلا موضوعات مشابه خانواده پدریتون رو به خانواده همسرتون نگفتید و خبرها رو از طریق دیگران شنیدن و اونها هم دارن مثل خودتون برخورد میکنن. در کل عزیزم این نگرانی ها اصلاً ارزش ندارن حالا یکم زودتر یا دیرتر بفهمی کی بارداره، کی عقد کرده، کی طلاق گرفته، چه از فامیل خودت یا شوهرت چه تاثیری در زندگی شخصی شما داره؟ 💕@delbarongi💕

🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹 کنج زندگی ‌..💕🍃 💕@delbarongi💕

سلام به مدیر عزیز وهمه ی اعضای گروه امیدوارم حال دلتون همیشه خوب باشه بنده اورژانسی مشاوره میخواستم لطفاً کمکم کنید من مادرشوهر عروس کم نوجوونی هستم....🍃🍃🍃🍃🍃🌹 که کم تجربه است وکمی هم لجباز البته من هیچ دخالتی تو زندگیشون ندارم ونخواهم داشت اخه دوست ندارم عروسم به چشم ادم بده منو ببینه خودم اول زندگی خوشی ندیدم دوست دارم پسرم وعروسم خوش باشن وبهترین لحظات راداشته باشن فقط یه موضوعی هست که خیلی فکرم را مشغول کرده ونگرانم وراه حل ازشما بزرگواران میخاستم عروسم خونوادشون سنتی بودن ماهم همینطور یغنی دختر مون با دوستش بیرون نمیره اخه ماتوی شهرکوچیک زندگی میکنیم واین چیزا بین خونواده های اصیل مدنیست حالا چندروزه متوجه شدم عروسم بادوستاش میره کافی شاپ وبیرون چند تا مشاور زنگ زدم بهم گفتن به خونوادش نگو اخه مادرشوهری میگن قصد دخالت داری البته پسر من خداراشکر به این چیزا حساس نیست ولی من نگرانم نکنه تودام بیفته دوستاش خدای نکرده گولش بزنن ازراه به دربشه عروسم خوشکله حیفم میاد نمیدونم من مادر نگران تودوراهی موندم اخه مادرش خبرنداره بامن هم صمیمی نیست هروقت من ومیبینه نیش وطعنه میزنه به مادرش که نموتونم بگم بایکی از خاله های عروسم دوستم ایا به نظر شما به خاله ی عروسم موضوع را بگم که اگر فردا خدای نکرده اتفاقی افتاد نگن نگفتی یا به حرف مشاوره ها گوش کنم وبه قول خودشون امروزی فکر کنم لطفاً کمک کنید دعامیکنم همه ی جوونا از شر دوست های ناباب درامان باشند جوون ونوجوون وعروس وداماد من هم درامان باشند زیر سایه ی امام زمان علیه السلام ان شا الله اجرتون با حضرت زهرا سلام الله علیها 💕 @delbarongi💕

🍃🍃🍃🍃💕🍃💕🍃 <آینده ات به اون چیزی که امروز انجام میدی بستگی داره 😍🌹 💕@delbarongi💕

بهم گفت اول تو این عقدو بهم بزن تا من پا پیش بذارم....🍃🍃🍃🌹 🍃🍃🍃🍃🍃

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹. نرگسو از بغل مریم گرفت که به خاطر تکون خوردن نرگس چشم هاشو باز کرد و دوباره خوابید بچه رو برد توی گهوارش گذاشت و دوباره به سالن برگشت و رو به مریم گفت به عمه نشون بده باهات چیکار کرده. مریم با خجالت دکمه های پیرهنشو باز کرد و عمه همین که بدن مریمو دید مثل برق گرفته ها از جا پرید و گفت شماها دیوونه شدین .برچسب دیگه ای نبود به احسان بچسبونین اینو از کجا در اوردین دیگه؟ كيفشو برداشت و سمت در رفت میخواست از خونه بیرون بره که دنبالش دویدم و گفتم عمه محض رضای خدا دو دیقه به حرف هام گوش بده. تو که خودت احسانو میشناسی میدونی چه ادمیه. یادت نیست توی بارداری با من چیکار میکرد؟ از اون روزی که باهاش دعوا کردی رفته سراغ زن های دیگه و حالا هم نوبت مریم شده. تو میگی من با این دختر چیکار کنم؟ به کسی چیزی میتونم بگم اخه؟یکار کنم باهاش تو به من بگو؟ بفرسمتش پیش خاله ی پیرش که بفهمه و دق کنه بمیره؟ اصلا ببین عمه تو این دخترو فرستادی اینجا من نمیدونستم کیه اشنای تو بود با ضمانت تو اومده اینجا کار میکنه. خالش چیزی بفهمه تو مقصری حالا هرکاری میخوای بکن.عمه در حالی که تکرار میکرد دیوونه شدین از خونه بیرون رفت. نا امید درو پشت سرش بستم و گفتم حالا چی میشه؟ چیکار کنیم. طلعت شونه بالا انداخت و گفت نمیدونم من واقعا نمیدونم. چادرشو از روی دسته ی مبل برداشت و سمیه که توی اتاق مشغول بازی با نادر بود رو صدا زد و گفت یه جوری خودتونو نجات بدین این مرد روانیه و بعد خداحافظی کرد و رفت. مریم با چشم های بی روحش بهم نگاه کرد و گفت حالا چیکار کنیم؟ یه دفعه ای بدون فکر گفتم فرار میکنیم. مریم چشم هاش چهارتا شد و گفت فرار کنیم؟ کجا بریم کجارو داریم که بریم؟گفتم نمیدونم يه جارو پیدا کنیم. 💕@delbarongi💕

#پاسخ_اعضا 🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام به همه ی دوستان وممنونم بابت محبت ولطفی که داریدوگروه تشکیل داده ایدوسعی درکمک به مردم داریدخداقوت.خانم مادرشوهرعزیزی که عروستان فرمودیدخام وبی تجربه هست وچندوقتی بیرون بادوستان وقت میگزراندوباوجودمشکل رابه مشاوره برده ایدوجواب نگرفته ایدونگران عروس وزندگی پسرتان هستیداول اینکه شماسعی کن بامادرعروستان رفیق بشویدبهتره هرچندکه گفتیدباخاله اش جورهستیدولی تجربه ای که خودم دارم منم مادرشوهرهستم شمابامادرش درمیان بگزاریدبهتره البته حضوری وکسی دیگرازاعضای خانواده شان نباشدوهم صدالبته اگرمادرعروستان شناخت کامل ازشماداشته باشدوبتواندحرفهای شمارادرست بشنودوفکردرست کندیااگربرادربزرگتری که بازاو هم عاقل وبادرایت باشدیاپدرعروستان بلاخره یکی ازاعضای خانواده اش که عروستان ازایشان حرف شنوی دارد درنهایت اگرنتوانستیدباخاله اش مشورت کتیدتاایشان راهنمایی تان کندنه که برودومستقیم به آنهابگویدانشاءالله خداوندهمه نیکان روزگاررانگهداری کندخداخیزتان بدهدمن تابحال دوتامتن فرستادم برای راهنمایی خودم ولی دوستان عضوگروه فقط خواننده بوده اند.لطفادوستان همکاری هم کنیدخداخیرتان بدهد🙏 💕@delbarongi💕

🍃🍃🍃🍃🌹🍃 جریان زندگیــ 🍃💕 💕@delbarongi💕

🍃🌸🍃🍃🍃🍃🌸 در زردترین لحظاتی که در حال گذرند سبز ماندن هنر است.. 💕@delbarongi💕