eitaa logo
💕دلبرونگی💕
111.7هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
630 ویدیو
9 فایل
کانال دلبرونگی همسرداری، سیاست زنانه، تجربیات زنانه...💕🌸 ارسال تجربیات 👇🏻 @FATEMEBANOOO لینک کانال جهت ارسال https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 تبلیغات ما👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3365863583C9d1f0a5b90
مشاهده در ایتا
دانلود
💕دلبرونگی💕
عطر چادرنمازم.... 🍃🍃🍃🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸 نمازم را تازه شسته ام ؛ عطرِ اسطوخودوسِ نرم کننده از درزهایش میپرد تویِ هوا.. کجکی میخندم ! این بویِ را دوستش دارم من را می‌برد به قدیمتر ها کنارِ هایِ حمامِ یِ که آنطرفِ بود! چادر را می اندازم روی سرم بخوانم که برایم مینویسی : عزیزم من رسیده ام کنارِ عمودِ ۵٧٠ ؛ تمامِ حواسم از خانه یِ مادربزرگم میدود و می آید پیش تو مسیرِ به کنارِ عمودِ ۵٧٠! وسطِ عطرِ کُندر و اسفندِ ها، لا به لایِ سیاهیِ ها که رویش نوشته اند : (ع) ، زیرِ گرمایِ پنجاه درجه؛ گرمم می‌شود دخترکی با لهجه یِ و ظرفِ کوچکِ آبی تعارفم می‌کند حتی! دستم را دراز میکنم که را بگیرم و قطره ایی بریزم تویِ حلقم که پسرکم پایین چادرم را می‌کشد که میشود را ببرد؟ حواسم برمی‌گردد پیشِ جانمازم که زودتر از تسبیح به غارت رفته! تسبیح را با نخِ دیگری سَرِهم بندی کرده ام و دانه هایش را دوباره به هم رسانده ام ؛ همین هفته یِ گذشته مثلِ لات و هایِ آنقدر دورِ انگشتِ کوچکش چرخاند که نخِ ابریشم پاره شد و انگار سی و سه دانه شد هزار دانه و هر کدام یک جایی..! دستم را میبرم بالا ميروم تکبیرة الاحرام بگويم كه عطرِ اسطوخودوسِ میپرد ، و دوباره مینویسی : تَصَدُّقت بشوم اينجا برق قطع شده و کولرها خاموش ، زیرِ سایه یِ چادرِ موکب نشسته ایم... پسرکم تسبیح را می‌برد... و حواسم می‌رود هزار راه و جا..! هوووف! اعوذ بالله من الشیطان الرجیم اگر گذاشت حواسم جمعِ بشود....! 💕@Delbarongi 💕