💕دلبرونگی💕
🌸🍃 سرگذشت دختری به نام نقره... 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸
. همگي کثيف بوديم. مردها تو حمام کاروانسراي خرم دره يک بار حمام کرده بودن و ما همون يکبار رو هم نتونستيم چون قسمت زنانه اش خراب شده بود ماهانه ام هم روز هفتم تمام شده بود ولي نتونستم حموم کنم و نمازام همه قضا شده بود .بازم دست رقيه درد نکنه که کلي پارچه ي کوچيک به در نخور رو دوخت کنار هم و گفت بيا تو سفر اينا رو استفاده کن اونجا که جا واسه شستن پيدا نمي کني .اگه اينا نبود نمي دونستم بايد چيکار مي کردم .حالم از بوي عرق خودم به هم ميخورد . خدا خدا مي کردم وقتي رسيديم اونجا بانو بخواد اول بره حموم که ما هم دنبالش راه بيفتيم .عمارت خان زنجان هم خيلي با شکوه بود و خونه زندگي ميرزا تقي خان در برابر اون معمولي محسوب مي شد . اما ظاهراً بانو و خان اينجا براي خودشون اسم و رسمي داشتن .چون هم محمد علي خان و هم همسرش صفيه خانوم به گرمي از کاروان کوچيک ما استقبال کردن .
هم خسته بودم و هم کثيف واقعاً دلم حمام مي خواست . که خدا رو شکر صفيه خانوم پيشنهاد حمام رو داد و برخلاف انتظام که فکر مي کردم قراره به حمام عمومي شهر بريم ، به وسيله خدمتکارها به انتهاي باغ هدايت شديم که اونجا بازم از اينکه اين همه کم اطلاعات هستم از خودم شرمنده شدم .دو تا حمام بزرگ کنار هم قرار داشت يکي براي مستخمين و خدمه و يکي براي اعيان و اشراف. من داخل حمام اشراف رو نديدم اما حمام مستخدمين عين حمامهاي عمومي بود . شامل خزينه و رختکن و سکّو. اونقدر از ديدن حمام ذوق داشتم که هر کي من رو مي ديد فکر مي کرد چند ساله تنم رو نشستم.وقتي از حمام بيرون اومديم حس مي کردم واقعاً دنيا قشنگتر شده. خان ، تايماز و مستخدمين مرد هم ظاهراً بعد ما حمام کردن . چون اونها هم ترگل ورگل شده بودن.چون شرط شرکت در مسابقه ، بودن از خانواده ي خاني يا اعيان و اشراف بود ، منم سر سفره ي طويلي که خان زنجان براي همه ي ميهمانانش انداخته بود نشستم و خدمتکار بودنم انکار شد.زنا و دختراي زيادي نشسته بودن . نمي دونستم هر کدوم مال کدوم شهر هستن و يا کدوم يکي تو مسابقه شرکت ميکنن.اما حس میکردم برتر از همشون هستم..
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸
سلام به فاطمه جون واعضای خوب گروه🙏
خواستم از دوستان درخواست کنم اگه کسی در مورد عفونت رحم تجربه ای داره لطفا بگه من همش رحمم عفونت میگیره تا وقتی دکتر میرم ودارو استفاده میکنم خوبم به محض اینکه دارو قطع میشه سری عفونت میگیرم دیگه خسته شدم لطفا اگه راهکاری دارید بگید ممنون میشم از پیامم سرسری نگذرید . منم باشم دختر کورد😊
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
10.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸
#شما_فرستادین
سلام به همگی امسال زمستون یکبارم تو شهرمون برف نیومد😢 اما امروز خیلی ریز ریز برف میباره از شوقم براتون فیلم گرفتم😊
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
#آیه_های_دلبرونگی🍃🌸🍃🍃
شبتان نیک به امید فردایی دوباره ان شالله🙏😍🌸
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
فاطمه بانو هرروز یک صفحه :#قرآن_خوانی، به امید خدا ..
دوستان برای همدیگه دعا کنیم🙏🏻🌸
سوره #شوری..
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🌸🍃 دختری روستایی به نام بلور جان..... 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸
از اینکه تو غربت به خاک سپرده شده بود... از بیماری که سال ها درگیرش بود و از عذاب وجدانی که من نصیبش کرده بودم... حسرت میخوردم که چرا نخواستم باهاش حرف بزنم، چرا بهش نگفتم که کینه ای ازش به دل ندارم... به پاس تمام محبت هاش چرا باهاش حرف نزدم... آیه لیوان آب قندی به دستم داد و کنارم نشست+همون آقایی که میگفتی پسر عمه اته؟ سری تکون دادم ،سرم داشت از درد میترکید، آیه کمی کنارم نشست و وقتی دید زیاد جواب سوالاش رو نمیدم تنهام گذاشتهمش تصویر اون رضای بیست و چند سال قبل میومد تو ذهنم، پسر شاد و سر زنده ای که از عشقش به بهار بهم گفت... همونی که ذوق رسیدن به بهار رو داشت و من با دروغی که گفتم زندگیش رو خراب کردم... شاید لازم بود منم ازش حلالیت میگرفتم، شاید منم باید ازش معذرت خواهی میکردم بابت تمام روزهایی که به خاطر من سختی کشید مرگ رضا ضربه ی بدی بهم زده بود، بعد فوتش عذاب وجدان شدیدی داشتم، همش گذشته رو مرور میکردم و حس میکردم من مقصر تمام اون اتفاقات تلخ بودم، اگر از روز اول من وارد زندگی رضا نمیشدم شاید اون با بهار خوشبخت میشد... امید میگفت بیماری رضا به خاطر شوک هایی بوده که تو زندگیش بهش وارد شده، به خاطر مهاجرت و تغییر ناگهانی آب و هوا و من حس میکردم تو بیماری و سرنوشت رضا نقش پر رنگی داشتم که انکار کردنش ممکن نبودهوشنگ سعی میکرد قانعم کنه که من تو این ماجرا تقصیری نداشتم اما فکر و خیال دست از سرم برنمیداشت و نمیتونستم لحظه ای از فکر رضا و سرنوشتش بیرون بیامحدودا یک هفته بعد فوت رضا بود که امیر برگشت ایران، قبل رفتن به ده سری هم به مازد،حال خوبی نداشت، به شدت پریشون بود و مدام خودش رو سرزنش میکرد که چرا زودتر متوجه حال بد رضا نشده بود، میگفت اگر میفهمیدم میرفتم و پیگیر درمانش میشدم، یا اصلا میاوردمش ایران شاید اینجا حالش کمی بهتر میشد... اما حسرت گذشته رو خوردن دردی رو از ما دوا نمیکرد، رضا رفته بود و خاطرات خوب و بدش رو برای ما به جا گذاشته بود... بعد فوت رضا هر بار که امید زنگ میزد بهش اصرار میکردم برگرده ایران، امید اما کار و دوستاش رو بهانه میکرد و دل و و دماغ برگشتن نداشت، امیر میگفت اونم حال و روز خوبی نداره و هر روز به مزار رضا سر میزنه و دلش به همین خوشهولی من آرامش نداشتم، تا امید برنمیگشت دلم آروم نمیشد
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
💕دلبرونگی💕
🌸🍃 #همسرداری اشتباهات 6گانه زنان دررابطه با مردان 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸
#همسرداری
اشتباهات 6گانه زنان دررابطه با مردان
❇️زنان با شوهران خود مانند یک بچه برخورد می کنند و نسبت به آنان رفتار مادرانه دارند.
❇️زنان در رو به رو شدن با مردان به کلی خود و عقایدشان را فراموش کرده، شوهر را برتر از خود می دانند.
❇️زن ها به قدرت و توانایی مردان بسیار علاقه مندند.
❇️دست پایین گرفتن توانایی ها و حتی در بعضی مواقع مخفی کردن آن ها.
❇️زن ها در مواجه شدن با مردها از خود ضعف نشان میدهند.
❇️زن ها هنگامی که از شوهرشان چیزی میخواهند خود را تا حد یک دختر بچه پایین می آورند.
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸
💕دلبرونگی💕
🌸🍃 برا دختر خانمی که گفتن بعداز فوت باباش انگار دیگه مامانش رو دوس نداره... 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸
سلام به همه دوستان.. برا دختر خانمی که گفتن بعداز فوت باباش انگار دیگه مامانش رو دوس نداره... ب
به نظرم با این اشاره کوتاهی که در مورد ازدواج مجدد پدرت کردین به مادرتون حق بدین که نسبت به پدرتون بی تفاوت باشه.
شما سرگذشت خانمای گروه هم که خونده باشین میفهمین زنهایی که شوهرشون
بهشون خ یانت میکنه چقدر عذاب میکشن شما چه میدونید که این مادر بیچاره تو
خلوت خودش چقدر اشک ریخته مادرتون همون روزی که پدرتون زن دوم گرفت دیگه
اون براش مردو ازبین رفته. اگه خودتون شوهر دارین خودتون بزارین جای مادر وبهش حق بدین🙏🙏
🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
@FATEMEBANOOO🍃🌸