eitaa logo
💕دلبرونگی💕
111هزار دنبال‌کننده
31.4هزار عکس
637 ویدیو
9 فایل
کانال دلبرونگی همسرداری، سیاست زنانه، تجربیات زنانه...💕🌸 ارسال تجربیات 👇🏻 @FATEMEBANOOO لینک کانال جهت ارسال https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 تبلیغات ما👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3365863583C9d1f0a5b90
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 برای خانمی که مادرش بعد از فوت پدرشون خیلی ناراحت نیستند و ایشون نسبت به مادرشون سرد شدند.... 🍃
💕دلبرونگی💕
🌸🍃 برای خانمی که مادرش بعد از فوت پدرشون خیلی ناراحت نیستند و ایشون نسبت به مادرشون سرد شدند....
🍃🍃🍃🍃🌸 سلام برای خانمی که مادرش بعد از فوت پدرشون خیلی ناراحت نیستند و ایشون نسبت به مادرشون سرد شدند عزیزم دلیل رفتار مادرت معلومه داشتن هوو پدر شما برای شما خوب بوده ولی برای مادرتون نه مردی که ازدواج دوم می‌کنه برای زن اولش همون موقع میمیره زنها فقط به اجبار سر زندگی می مانند پدر شما سالهاست برای مادرت مرده و مادرت نیمه شبها تنهایی عزاداری هاشو کرده . آقایی که خانمت خیلی خسیس هست چطور زمان خواستگاری و نامزدی متوجه نشدید واقعا تعجب آوره قرمه سبزی تو جوراب برای اینکه کوکو درست کنه با خانمت قاطع صحبت کن مهمون اومد اگه دیدی غذا ی خوب درست نکرده از بیرون بخر خودت پذیرای کن خیلی ناراحت شدم آخه چرا باید یه زن آنقدر بی فکرباشه آبروی شوهرش ببره 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🌸🍃 🖤 چرا به ایشان باب الحوائج میگویند؟؟👇🏻👇🏻👇🏻 🍃
🖤 چرا به ایشان باب الحوائج میگویند؟؟👇🏻👇🏻👇🏻 👈🏻حضرت موسی‌بن‌جعفر معروف به باب الحوائج هستند به خاطر این که هر کسی که درب خانه حضرت مراجعه می‌کرد، محال بود که خواسته خودش را به حضرت بگوید و امام موسی کاظم (ع) بابت رفع گرفتاری او اقدامی نکند. اغلب خانه‌ها یک درب دارند، ولی حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه السلام منزلشان را به شکلی درست کرده بودند که منزل ایشان دو درب داشت و یک درب اختصاص داشت به مردمی که از آن‌جا وارد خانه‌ی حضرت می‌شدند و درباره مشکلات خودشان با حضرت صحبت می‌کردند، محال بود که کسی از آن درب وارد شود و ناامید برگردد، لذا ازاین‌جهت که آن درب خاصی که هر کسی گرفتار بود از آن وارد می‌شد، به حضرت می‌گفتند باب الحوائج، این دربی است که حاجت‌ها برآورده می‌شود، حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه السلام باب الحوائج الی الله بود و از طرف خدا مشکلات مردم را حل می‌کرد. شخصی به نام حماد بن عیسی نقل می‌کند که در بصره خدمت امام کاظم علیه‌السلام رسیدم و گفتم حوائجی دارم، حضرت فرمودند: بفرمایید هرچه می‌خواهید من برای شما دعا می‌کنم که مشکلتان حل شود حمادبن عیسی نقل کرد: من آن‌جا گفتم خدایا از ولی خودت امام مسلمین فرزند پیغمبر حاجت می‌خواهم حاجت داشتند که یک همسر، خانه، فرزند وحج نصیبش کند و حداقل پنجاه سفر مکه برود حماد ابن عیسی می‌گوید:از این‌موضوع چندین سال گذشت و الان که من دارم با شما صحبت می‌کنم هم خدا به من خانه، همسر و فرزندانی داده و هم خادمی نصیبم شده، ضمن این‌که چهل و هشت مرتبه سفر حج نیز مشرف شده ام. 👈🏻 در روایات ذکر شده که حماد بن عیسی دو سفر دیگر مشرف به حج شد و آن پنجاه حجی که از امام موسی کاظم خواسته بود که دعایش کند تکمیل شد و بعد هم طی حادثه‌ای در سیلی که آمد غرق شد و از دار دنیا رفت و در حالی از دنیا رفت که به خواسته‌های خودش رسیده بود 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🌸🍃 خبر کوتاه بود و سنگین... صبح روز عروسیم بود که گفتن شوهرت....👇🏻 شروع دلانه ی زیبا.... 🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🌸🍃 خبر کوتاه بود و سنگین... صبح روز عروسیم بود که گفتن شوهرت....👇🏻 شروع دلانه ی زیبا.... 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸 ای داد از عاشقی! روز موعود رسید و من توی پوست خودم نمی‌گنجیدم! عمه پری حتی شکر خواهرم که حالا باردار بود و آبیجان که اونم باردار بود رو هم دعوت کرده بود. جهاندار زانو به زانوی اسکندر مکار نشسته و قهقهه میزدن. دیدم چطور با کریم سرد روبوسی کرد و عزیز دلم رو رنجوند اما بازم جای امیدواری بود که با هم ظاهری هم که شده آشتی کردن. زهرا و خداداد هم که دم به دقیقه و به هر بهونه ای همکلام میشدن و برای اونها هم خیلی خوشحال بودم. من به اتفاق تقریبا همه زنها داشتیم گوشه حیاط بزرگ عمو بندر غذا میپختیم و کریم مهربونم هم با نیش باز در حالی مدام عرق از پیشونی خط افتاده اش پاک میکرد به همراه خداداد کار میکردن. همش منتطر فرصتی بودم که بیاد سراغم اما انگار دلش ترسیده بود. بیچاره مرد من! از بس خانواده ام با دیدار ساده اش با من بد برخورد کرده بودن که زیاد رعایت میکرد. دیدم فایده نداره اینطوری! به تکاپو افتادم که راهی برای هم صحبتی پیدا کنم که شکر خواهرم دستم رو گرفت و اروم گفت چیکار کردی با کریم؟! چرا نامزدی شما اصلا هویدا نیست؟! زهرا رو ببین! چقدر زبله! هنوز هیچی نشده داره خودش رو میکنه توی ک... خداداد ، از بس که دورش میچرخه! با گفتن این حرف قهقهه ای زدم که همه برگشتن سمتم و خیلی خجالت کشیدم اما پوران دختر بزرگ عمه پری گفت: همیشه به خنده نامزد کاکا! تا حالا توی هیچ جمعی رسمی کسی نگفته بود من و کریم نامزد هستیم و پوران اون روز رسما اعلام کرد که نعیمه زن جهاندار گفت پوران، ده ده(خواهر) این چه حرفیه میزنی؟! دختر تازه شوهرش مرده درست نیست این حرفا زده بشه! پوران بی خیال گفت ساده! از کجاش خبر داری؟! دایی جمشید دختر رو داده رفته تو هنوز اندر خم یک کوچه ای؟! نعیمه از لحن پوران بدش اومد و پشت چشمی نازک کرد و گفت حرفی هم باشه در حد حرفه فعلا! رسمی اتفاقی نیافتاده که! حالا خوبه این حرف برسه به گوش خاله های مرحوم غلامرضا! آبروی دختر میره و میگن حتما از خداش بوده شوهرش بمیره! نگو خواهر من! اسم روی دختر نزار خوار میشه! پوران اما بی اهمیت به نعیمه حرفش رو تکرار میکرد و همین کارش سبب شد که دیگه اصلا نتونم برم سمت کریم و اون بیچاره هم چند باری اومد نزدیک که حرفی بزنیم و در اصطلاح سر صحبت باز کنیم اما نشد و آرزوش به دلم موند. 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸 سلام با یه دعوای کوچیک بهم میگه میخوام جدا بشم تحمل ناراحتی ندارم به خانوادش هم میگه دیگه نمیخوامش همین الانم که دارم مینویسم گریم میگیره آخه یه مرد باید چنین حرفی بزنه؟ 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸 ● السَّلاَمُ‌عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَاللَّهِ‌فِي‌أَرْضِهِ _ آیت الله بهجت: در تشرفات خدمت امام عصر، نقل شده امام فرمودند: بَرای مَنِ غَریب دُعا کُنید ....💔✨ 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸 اونی که این عکس رو گرفته تعریف میکرد که: ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود. ازش پرسیدم؛چه حرفی برای مردم داری با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای جبهه کمپوت میفرستن عکس روی کمپوت هارو نکنن. گفتم داره ضبط میشه یه حرف دیگه بگو؛ با همون طنازی گفت: اخه نمیدونی تا حالا ۳ بار بهم رب گوجه افتاده😊🌺 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🌸🍃 سرگذشت دختری به نام نقره... 🍃
💕دلبرونگی💕
🌸🍃 سرگذشت دختری به نام نقره... 🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸 نسرين خانوم من رو از خودش جدا کرد و دوباره به طرف دخترش برگشت . بين اون همه جمعيت داشتم خفه مي شدم . نمي دونستم بانو هم بينشون بود يا نه .چون مي ترسيدم که چشمم تو چشمش بيفته . جمعيت رو کنار زدم و به طرف اُختاي رفتم . ظاهراً نسيرين خانوم دستور متفرق شدن جمعيت از اطراف نسترن رو داده بود چون همه پرا کنده شدن .غرق بدبختي خودم بودم که تايماز اومد کنارم و گفت : حالت خوبه نقره؟ من به همون اخلاق سگي تايماز بيشتر عادت داشتم و خوش اخلاقي بهش نمي اومد.با تعجب بهش نگاه کردم . لبخندي زد و گفت : حيف که نبردي . ولي از همه بهتر بودي. هنوز تو شوک رفتار محبت آميز تايماز بودم که ديدم خان ، بانو و محمد علي خان دارن به طرفم مي يان .سلامي کردم و با اضطراب به بانو چشم دوختم . از چهرش هيچ چيز رو نمي شد خوند . نگاهم به طرف محمد علي خان رفت . قدم جلو گذاشت و گفت : برنده ي اصلي مسابقه تو بودي دخترم. تو هم تو سوارکاري بي نظيري و تو انسانيت. فاصله ي زياد تو با بقيه سوارکارا نشون مي داد که تو چقدر ماهري و اينکه جايزه و عنوان اول شدن رو فداي نجات نوه ي عزيز من کردي نشون مي ده چقدر روح بزرگي داري . مرحبا به پدر و مادري که فرزندي مثل تو تربيت کردن .از شنيدن اين حرفها و توصيفات از زبان فرد مقتدر و صاحب نامي مثل محمد علي خان ، قند تو دلم آب مي شد . مخصوصا که جلوي بانو ، خان و تايماز اين حرفها رو مي زد.محمد علي خان گفت : همراه من بيا دخترم . اون جلو راه افتاد و من و بانو و بعدش خان و تايماز پشت سرش. بانو گفت : خوب آبرومون رو حفظ کردي . خوشحالم که از اعتماد کردن بهت پشيمون نشدم . از اينکه جريان اول شدن و اين حرفها کلاً منتفي شده بود ، خوشحال بودم .خان سوار اسب شد تا صداش به همه برسه . رو به جمعيت کرد و گفت : همگي شاهد مسابقه بودين و نفرات اول تا سوم رو هم ديدين . همونطور که ديروز گفتم ، جوايز نفرات اول تا سوم طبق قرار به اونها تعلق مي گيره اما همگي شاهد اتفاق ناگواري که حين مسابقه افتاد بودين و همگي به چشم خودتون ديدين اوني که شايسته عنوان اولي بود، چطور از این عنوان گذشت تا جون نوه منو نجات بده لینک کانال جهت ارسال به دوستان👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2040201580C76808488a9 🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🌸 سلام فاطمه بانو جون تقدیم به شما 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸