eitaa logo
💕دلبرونگی💕
110هزار دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
652 ویدیو
10 فایل
کانال دلبرونگی همسرداری، سیاست زنانه، تجربیات زنانه...💕🌸 ارسال تجربیات 👇🏻 @FATEMEBANOOO لینک کانال جهت ارسال https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 تبلیغات ما👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3365863583C9d1f0a5b90
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام به همه من دوتا پسردارم پسر بزرگم داره میره تو۵سال تابه این سن دوستی نداشته چون توی فامیل هردوطرف بچه کوچیک نداشتیم وبیرون هم نرفته خیلی باهوش وبااستعدادومودبم هست ولی الان اومدیم یه شهردیگه که سازمانی زندگی می‌کنیم میره توی محوطه ولی خیلی زودرنجه سریع گریه میکنه می‌ترسه یاهمه بازی کنه بزننش بلدنیست ازخودش دفاع کنه چون تا حالا توی بچه نبوده اگرم بوده خیلی خیلی کم بوده ترسوهه نمیدونم چیکار کنم نصحیت کردم دعوا کردم دوستی کردم فایده نداره حتی ازبچه کوچیک هم کتک میخوره وحرف میشنوه میتونه بزنه ولی ترس داره اینم بگم کاملا سالم وزیبا وبااستعداده ولی آداب باهم سن هاشوبلدنیست ممنون میشم راهنماییم کنیدتشکرازهمه 💕@Delbarongi 💕
🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام خدمت اعضای محترم کانال خوب دلبرونگی میخاستم بپرسم برا خوندن نماز حرز امام جواد(ع) توی این دوهفته که درپیش داریم چه روزیی مناسب هست؟ چون گفتن روز قمر درعقرب نباشه ومتاسفانه نمیدونم چه روزایی قمر درعقرب هست 💕@Delbarongi 💕
به دختری که مورد اذیت و آزار عمو قرار گرفته 🍃🍃🍃🍃🍃🌹 در رابطه با این دوستمون سلام عزیزم من خودم همسن تو ام و درک میکنم که تو این سن صمیمی بودن با مادرا کمی سخته ، حتی گاهی غیر ممکن ، اول تو باید سعی کنی به عموت بگی که از این رفتارش خوشت نمیاد و برای خط قرمز مشخص کنی . تو جمعیت کنار مادر یا خاله هات بشین و به خاله ای یا مادربزرگت بگو که به عموت تذکر بدن ، چون اونا خودشون بهتر زبون عموت رو می‌فهمن. به علاوه خودت هم سعی کن پوشش مناسب و رفتار خشکی داشته باشه . و کمتر در معرض ارتباط با عموت قرار بگیری . طی این مدت کم کم مادرت رو با فضای نوجوونی و میزان آگاهی ات آشنا کن که یکم واقع بین باشه نسبت به حرفات و بعد ذره ذره قضیه عموت رو بگو و مادرت رو سپر قرار بده . امیدوارم موفق باشی و بتونی از شر این قضیه خلاص شی . 💕@Delbarongi 💕
🍃🍃🍃🍃🌼 سلام وعرض احترام وقتی داستان اون دختر خانم که عموشون مزاحم میشن روخوندم یاد تجربه ای تلخ افتادم منم یه خانم متاهل هستم 2فرزند دارم وخانواده شوهرم کلا 4پسر هستن که همه ازدواج کردن برادرشوهر دومم مزاحم میشد حرفهای ناجور نگاهای عجیب زنگ زدنهای بی موقع وقتهای که شوهرم نبود واقعا داشت کار به جاهای باریک میکشید نمی دونستم چیکار کنم ولی بچه هام میگفتن عمو چقدر داره زنگ میزنه با اینکه اصلا جواب نمیدادم خ ییلی حالم بد بود منم به مامانم وبرادر بزرگم گفتم ولی شرش از زندگیم کم شد گرچند توی خانواده شوهرم ولوله شد ولی بهتر ازاین بود که بی آبرو بشم از اون موقع دیگه به غیر از شوهرم به هیچ مردی اعتماد ندارم حتی به برادرهای خودم 😕😕چقدر دوره ی بدی شده با اینکه حجابم کامله وچادری هستم خیلی از مردهای اطرافم چیزهای عجیب دیدم 💕@Delbarongi 💕
🍃🍃🍃🍃🌹 به درخواست زیاد اعضا🍃🌹 سلام خوبی عزیزم طاعات و عبادات قبول درگاه حق......... در مورد چله شهدا که دوست عزيزمون پرسیدن می‌تواند روی کاغذ اسم چهل تا شهید را بنویسد و هر روز صد تا صلوات به نیت آنها بفرستند هر روز برای یک شهید .... انشالله که حاجت رواشن من تا حالا چندین بار انجام دادم و حاجت گرفتم یک سری به نیت چهل تا شهید هر روز ۱۴ تا صلوات و سه تا سوره توحید و یک دعای فرج میخواندم اسم چهل شهید بزرگوار👇 شهیدحاج قاسم سلیمانی شهیدابومهدی المهندس شهیدغلامحسین ایمانی شهیدمحمدرضادهقان شهیدمحسن حججی شهیدمحمودناظری شهیدمهدی خادمی شهیدحمیدسیاهکالی مرادی شهیدابراهیم هادی شهیدمصطفی صدرزاده شهیدمصطفی چمران شهیدابراهیم همت شهیدمحمودرضابیضایی شهیدحسین همدانی شهیدهادی ذوالفقاری شهیدعلی لندی شهیدمرتصی مطهری شهیدرجایی شهیدبهشتی شهیدعباس دانشگر شهیداحمدنادمی شهیدمهدی نادمی شهیدجوادمحمدی شهیدبهنام محمدی شهیدمحمدحسین فهمیده شهیداحمدی روشن شهیدهاشم بخشایش شهیدفخری زاده شهیدعباس بابایی شهیداحمدکاظمی شهیدمهدی باکری شهیدمجیدشهریاری شهیدمهدی بهامیری شهیدعلیرضاحاجی بابایی شهیدحبیب الله مظاهری شهیدرضارحیمی شهیدسجادعفتی شهیدمحمدحسن خلیلی شهیدمرتضی کریمی شهیدحسین پورجعفری مارو هم از دعای خیرتون بی نصيب نکنید 💕@Delbarongi 💕
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 نگویید جا مانده ایم! کسی که قلب و روحش رفته جامانده نیست. جامانده کسی ست که عشق و شور و طلب زیارت اربعین، به ذهنش هم نمی رسد و علاقه ای ندارد. اگر به هر دلیلی اشتیاق رفتن هست و شرایطش نیست، خیری بوده و ثواب نیت را برده اید. شاکر باشید و نگویید جامانده ایم. + اللهم اجعلنی عند وجيهة بالځین خدایا به حق حسین (ع) من را نز؛ خودت آبرومند قرار ده.💚 💕@Delbarongi 💕
آقا هستم... 🍃🍃🍃🍃🌹 .
💕دلبرونگی💕
آقا هستم... 🍃🍃🍃🍃🌹 .
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام ، من پسر هستم .نمیدونم تجربه من بدرد میخوره یا نه ولی اگه کسی مطلب منو خوند ، مثل من عمل نکنه. راستش ما خانواده پول داری نبودیم ، برا همین بیشتر کار کردم تا تفریح و بازی ، اصلا هم اهل رفیق بازی و دوست دختر داشتن و .... نبودم ، به نظر دیگران من مذهبی هستم ولی خودم میدونم تا رسیدن به باطن راه زیادی در پیش دارم . شاید به خاطر همین گرایش مذهبی و ادب بود که چند تا از دختر های فامیل بارها و بارها به خواهر و مادرم گفتن که به من علاقه دارند ، حتی بعد ها مادرم اسم چند دختر همسایه و ... را هم برد که اونا هم گفته بودند ، اولش که به من نمی گفتند اما بعد خدمت سربازی همیشه صحبت ازدواج و ... بود.منم به دو دلیل همیشه از ازدواج فرار میکردم ، اول نداشتن پول دوم اینکه میگفتم دختری که عاشق پسر میشه ، فردا هم شاید عاشق کس دیگه ای بشه ، حدود ۱۰ سال از خدمت سربازی ام میگذره ، حالا سنم نزدیک ۳۳ شده ، چند تا از همون دخترای اقوام ازدواج کردند ، چند تایی هم که موندن الان دیگه حاضر نیستند ازدواج کنند ، من کلا کم خواستگاری رفتم کلا به ۱۰ تا هم نمیرسه ، فقط یک مورد بود که پسندیدم ولی بعد کلی برو بیا ، آخرش گفت بریم مشاوره ، بعدش هم گفت نه ، الان میگم کاش ۱۰ سال پیش ازدواج کرده بودم . کلی از زندگی عقب افتادم ، هر چی هم کار کردم به لطف تورم هیچ شده ، اگه کسی مطلب منو خوند به نصیحت من گوش کنه ، سن شما بره بالا همه چیز سخت میشه سخت ..... 💕@Delbarongi 💕
🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام لطفا این جدول رو به عزیزی که روزهای قمر در عقرب رو خواسته بودند برسونید باتشکر 💕@Delbarongi 💕
عشق بازی....🍃🍃🍃🍃🌹 .
💕دلبرونگی💕
عشق بازی....🍃🍃🍃🍃🌹 #آقاسید .
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 اول . میگفت اولین سال بود که تجربه پیاده روی اربعین رو داشتم. یک روز و نیمی میشد که راه رفته بودیم و حسابی خسته بودیم شب شده بود و دیگه پاهامون نمیکشید. موکب ها هم همه پر شده بودن و جای خواب نداشتن. بالاخره با رفیقم یه موکب چادری پیدا کردیم که دوتا جای خوابیدن نزدیک ورودی چادر خالی داشت. یکم با فاصله از موکب یه جوون حدودا ۲۵ ساله عراقی وایساده بود که بگی نگی قیافش مشکوک میزد و چشمش به کفش های ما بود. دنبال پلاستیکی چیزی گشتم که کفش ها رو با خودمون ببریم داخل چادر که رفیقم گفت ولش کن. صاحب موکب تا صبح بیداره.اینجا کسی چیزی نمیبره ولی دلم شک افتاده بود رفیقم سرمایی تر بود و رفت جای اول خوابید و من نزدیک ورودی چادر خوابیدم و درب پارچه ایش رو بستیم تا اینکه نصف شب دیدم صدای انداخته شدن چیزی توی پلاستیک میاد اینقدر خسته بودن چشمام باز نمیشد و دوباره خوابیدم اما بیست دیقه نیم ساعت بعد با فکر اینکه اگه کفشمون رو ببرن چطوری فردا تا کربلا بریم سراسیمه از خواب پریدم و آروم گره های درب چادر رو باز کردم و رفتم بیرون بلهه حدسم درست بود جز دوتا دمپایی پلاستیکی چرک مرده هیچی جلوی درب چادر نبود دمپایی روپوشیدم برم دنبال صاحب موکب و پیداش کنم و داد و بیداد کنم که پشت چادر دیدم صدایی میاد نزدیک تر شدم و دیدم همون جوون نشسته و کفش ها رو جلوش پهن کرده و کف کفشها رو میماله به چشمهاش و با یه تیکه چوب بستنی خاک لای درزهای کف کفش ها رو میریزه توی یه پلاستیکی و کفش ها رو با یه پارچه خیس تمیز میکنه. رفتم جلو منو دید شکه شد..شاید فک کرد عصبانی ام بلند شد گفت کفش ها سالم..سالم یعنی با کفش ها کاری ندارم. صاحب موکب که یه مقدار فارسی بلد بود و فهمیده بود دنبال کفش هامم اومد جلو و گفت کار هر شبشه مادرش عمری خادم زائرهای ارباب بود چند ساله مریضه و نمیتونه از جاش حرکت کنه پسرش میاد هر روز خاک کف کفش های این موکب رو جمع میکنه و میره میماله به کف پای مادرش که اون هم توی این قدم ها شریک بشه. اشک و بغض نمیزاشت هیچی بگم. فقط غبطه خوردم فقط غبطه خوردم . ادامه دارد 💕@Delbarongi 💕