"بسمالله الرّحمن الرّحيم"
🌟یکشنبهها: آشتی با نهج البلاغه 🌟
موضوع این هفته: #وصفدنیا
🌺 ادامه خطبه ۱۹۱
#مولامیفرمایند:
[ادامه] أَهْلُهَا عَلَى سَاقٍ وَ سِيَاقٍ وَ لَحَاقٍ وَ فِرَاقٍ قَدْ تَحَيَّرَتْ مَذَاهِبُهَا وَ أَعْجَزَتْ مَهَارِبُهَا وَ خَابَتْ مَطَالِبُهَا فَأَسْلَمَتْهُمُ اَلْمَعَاقِلُ وَ لَفَظَتْهُمُ اَلْمَنَازِلُ وَ أَعْيَتْهُمُ اَلْمَحَاوِلُ
جايگاه ديدار كردنها و جدايىهاست. راههاى آن حيرت زا، گريزگاهايش ناپيدا، و خواستههايش نوميد كننده و زيانبار است، پناهگاههاى آن دنيا انسان را تسليم مرگ مىكند، و از خانههاى خود بيرون مىراند، و چاره انديشىهاى آن ناتوان كننده است
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
سپس با دو وصف ديگر، اين مطلب را كاملتر مىسازد و مىفرمايد: «دنيا سراى غارت و دزدى و ربودن (اموال و مقامات يكديگر) و تباه شدن و هلاكت است و اهل آن پيوسته آمادۀ حال حركت (به سوى مرگ) و پيوستن (به پيشينيان) و جدايى (از دوستان و عزيزان) هستند»؛ (دار حرب و سلب، و نهب و عطب. أهلها على ساق و سياق ، و لحاق و فراق ).
واژۀ «حرب و سلب، و نهب» هرچند همه به معناى غارت كردن و بردن اموال كسى است؛ ولى به نظر مىرسد در ميان آنها تفاوت دقيقى است «حرب» آن است كه همۀ اموال كسى را ببرند، زيرا در لغت به عنوان «اخذ جميع ماله» تفسير شده است؛ ولى «سلب» غالبا به معناى بردن لباس افراد و آنچه در دست دارند تفسير شده است و لذا در حديث داريم: «من قتل قتيلا فله سلبه؛ كسى كه در ميدان جنگ فردى را به قتل برساند لباس و سلاحش از آن اوست».
و اما «نهب» كه در لغت به معناى غنيمت گرفتن و غارت كردن آمده است ممكن است اشاره به غارتهاى گروهى و دستهجمعى باشد، بنابراين معناى كلام امام عليه السّلام اين مىشود كه: دنيا گاه تمام هستى انسان را مىبرد و گاه بخشى از آن را و گاه گروهى از غارتگران به عناوين مختلف بر سر كار مىآيند و اموال گروههايى از مردم را به غارت مىبرند.
آرى، به راستى دنيا - اگر خوب دقت كنيم - ميدان كارزارى است كه غارتگران در آن به جان هم افتادهاند و غارت در اشكال مختلف آن صورت مىگيرد و سرانجامش «عطب» يعنى هلاكت و نابودى است و اينها همه در حالى است كه همۀ انسانها در آستانه سفر، به جهان ديگر قرار دارند و كسى از فرداى خود باخبر نيست.
سپس امام(عليه السّلام) در سه جملۀ ديگر به بخش ديگرى از مشكلات و معايب دنيا اشاره كرده مىفرمايد: «راههايش حيرتزا، گريزگاههايش ناتوانكننده و مقاصدش يأسآور و نوميدى زاست»؛ (قد تحيّرت مذاهبها، و أعجزت مهاربها ، و خابت مطالبها)
🍂🍂🍂🍂
لینک کانال👇
@deldadegan_yar_ghayeb
#یکشنبه
#نهجالبلاغهخوانی
"بسمالله الرّحمن الرّحيم"
🌟یکشنبهها: آشتی با نهج البلاغه 🌟
موضوع این هفته: #وصفدنیا
🌺 ادامه خطبه ۱۹۱
#مولامیفرمایند:
فَمِنْ نَاجٍ مَعْقُورٍ وَ لَحْمٍ مَجْزُورٍ وَ شِلْوٍ مَذْبُوحٍ وَ دَمٍ مَسْفُوحٍ وَ عَاضٍّ عَلَى يَدَيْهِ وَ صَافِقٍ بِكَفَّيْهِ وَ مُرْتَفِقٍ بِخَدَّيْهِ وَ زَارٍ عَلَى رَأْيِهِ وَ رَاجِعٍ عَنْ عَزْمِهِ
نجات يافتهاى مجروح، يا مجروحى پاره پاره تن، دستهاى سر از تن جدا، و دستهاى ديگر در خون خود تپيده، گروهى انگشت به دندان، و جمعى از حسرت و اندوه دست بر دست مىمالاند، برخى سر بر روى دستها نهاده به فكر فرو رفتهاند، عدّهاى بر اشتباهات گذشته افسوس مىخورند و خويشتن را محكوم مىكنند، و عدّهاى ديگر از عزم و تصميمها دست برداشتهاند
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
در نتيجه سرنوشت مغروران دنياپرست به يكى از چند صورتى كه امام در ادامۀ اين سخن بيان فرموده، رقم مىخورد، مىفرمايد: «يا نجاتيافتهاى مجروحند يا مردهاى پاره پاره، يا سر از تن جدا شده، يا غرق به خون، يا پشيمانى كه هر دو دستش را به دندان مىگزد، يا حسرتمندى كه دستها را به هم مىسايد، يا حيرتزدهاى كه سر را به روى دستها تكيه داده (و به فكر فرو رفته) يا پشيمانى كه بر اشتباهات خويش تأسف مىخورد (و خود را شايستۀ ملامت مىبيند) و يا از تصميم برگشتهاى (كه راه چاره را در برابر خود مسدود مىبيند»؛ (فمن ناج معقور ، و لحم مجزور ، و شلو مذبوح، و دم مسفوح ، و عاضّ على يديه، و صافق بكفّيه، و مرتفق بخدّيه ، و زار على رأيه، و راجع عن عزمه) . امام عاقبت كار مغروران ناكام در اين دنيا را در نه صورت بالا به گونهاى بيان فرموده كه دقيقتر و گوياتر از آن تصوّر نمىشود؛ اين اصناف نهگانه هركدام به نوعى ضربات دنيا را بر پيكر خود احساس مىكنند و قدر جامع آن است كه پايان كارشان شقاوت و حسرت و ندامت است چه آنها كه ضرباتشان سنگين است و در كام مرگ فرومىروند و چه آنها كه زنده مىمانند و حسرت مىخورند. تاريخ نمونههاى زيادى از هريك از اين گروههاى نهگانه را نشان مىدهد و اى بسا خود، نيز در عمر كوتاهمان آنها را با چشم خود ديدهايم
🍂🍂🍂🍂
لینک کانال👇
@deldadegan_yar_ghayeb
#یکشنبه
#نهجالبلاغهخوانی