eitaa logo
دلـ🇮🇷ـداده انــ🇵🇸ـقلاب
3.6هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
27.2هزار ویدیو
235 فایل
✅به کانال #دلداده_انقلاب [دلدادگی سابق] خوش آمدید شعار کانال:عشق و دلدادگی را در نوکری اهلبیت و اربابمون سیدالشهدا (علیهم السلام) بیاموزیم که عشق، همان ایثار جان است در راه معشوق 👈دلداده‌ اربابمون حسینیم ودیانت ماعین سیاست ماست 🧲پل ارتباطۍ @adminn19
مشاهده در ایتا
دانلود
نوازی رسم دیرینه ی 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 درِ خانه گشوده میشود وعلی بن ابیطالب از خانه برون می آید، او که به آرامش و متانتش در گام برداشتن شهره ی آفاق است، حال چه بی صبرانه راه میرود و چه شتابان مسیر میپیماید کیسه ای سنگین بر دوش دارد و ذکری آرام بر لب قنبر در پیِ مولا شتابان می آید و اجازه میخواهد بار از دوش علی بردارد، مولا سری تکان میدهد، شرط آمدنت همان است که اول گفتم نه بار از دستم میگیری و نه کلامی دم میزنی همراهی علی آن قدر شیرین و باحلاوت است که اگر جان را به شرط گذارند، باز قنبر میپذیرد، پس همراه میشود علی مرتضی را به خانه ی محقّری میرسند ، صدای گریه ی کودک ، کمان ابروی علی در هم میکشد و آه از سینه حیدر برون میکشد سراسیمه اجازه ی ورود میگیرد او که اجازت زمین و زمان به گردش چشمانش ، بسته ست بارِ طعام بر زمین گذارده، به سوی طفلک یتیم می آید چهره ی دلربای علی از همیشه مهربان تر شده است، خنده ی نمکینی لبان مولا را مهمان شده و برق محبتی به چشمان زیبای علی نشسته است پسرک زانوی غم بغل کرده هق هق میکند و نمیداند که صدای گریه اش، زانوان علی سست میکند او فاتح خیبر است و جنگنده ی بدر و حُنین . ضرب دستش، میکائیل و جبرئیل ، تعدیل میکنند و جنگاوریش را خدا و رسول ، تحسین.. لیک تاب نمی آورد اشک یتیم را و طاقت ندارد غصه ی کودکان بی سرپرست را. آغوش میگشاید و کودک در دامن مینشاند، به گوشه ی آستین اشک از صورت پسرک پاک میکند و دست یداللهی اش ، بر سر یتیم میکشد صدای گریه ی پسر که تازه بغض خفته اش ، شکسته است، بلند تر میشود مولا دست به زیر چانه ی کودک برده ، صورتش بالاتر می آورند _چه چیز دوست عزیز مرا خوشحال میکند؟ _شاید بازی خوشحالم کند _ پس من همبازیت میشوم _ نه بازی هم خوشحالم نمیکند، اگر مرکبی داشتم که سوارش میشدم ، خوشحال میشدم _ پس من مرکبت میشوم قنبر که نَمی از دریای فضائل علی را چشیده است، خیره خیره نگاه میکند پسر ابوطالب ، دو دست و دو زانو بر زمین گذارده طفل یتیم را بفرما میزند - سوار شو که مرکبی راهوار تر از علی نمی یابی قنبر که شرط را پذیرفته و نباید دم بزند، دست شرم بر دیدگان میگیرد علی بر زمین راه میرود و کودک پای تکان میدهد پسر که دیگر گریه اش بند آمده ، خم شده، صورت به صورت مولا نزدیک کرده میگوید: مرکب صدایی دارد و تو هنوز خاموشی علی لبخندی پیشکش میکند و استجابت میکند خواست دل کودک یتیم را و حال صدای قهقهه ی شادی کودک است که در خانه پیچیده و اشک شادی مولاست که بر رخساره اش باریدن گرفته..... آری این است رسم یتیم نوازی... اشک یتیم را به گوشه ی انگشتی مهمان میکنند ناز یتیم را به نوازشی ،میخرند دل نازک یتیم را به محبتی ،دست می آورند و صورت یتیم را به دست سبکی، مینوازند..... 🅿️اختصاصی کانال دلدادگی ✍گل نرگس @deldadegi دلدادگی💙