| شور معطر |
نذرکریمه ی آل الله،
حضرت معصومه(س)
.
چون شاخه هایی درهم این شعرترآوردم
ازبیدمجنون های باغ قمصرآوردم
دستی شمیم بیدمشک تازه باخودداشت
این چندبرگ خشک،لای دفترآوردم
بی تابی نیلوفران درباد،دیدن داشت
بابادرفتم تاکجاهاسردرآوردم
درروشنای چشمه آنجاچای دم کردم
یااستکانی ازشراب خلرآوردم
پای کدامین صخره باتودرددل کردم؟
پای کدامین صخره،شعری دیگرآوردم؟
پیچیدم ازآنجاتمام جاده ی قم را
جای گلاب این اشک های پرپر آوردم
درگردبادبی ترحم سخت پیچیدم
پیچیدم واین گونه کفرش رادرآوردم
ازچلچراغ گنبدش دستی تکان می داد
باگریه شعری تازه راپشت درآوردم
ازحضرت شاه چراغ ای ابرمی بینی
این نامه رابرآستان خواهرآوردم
برروی دست آوردم این شورمعطررا
ازکوچه باغ قمصراین برگ وبرآوردم
چون کودکی معصوم درپای ضریح آن گاه
یادازغروب چشم های مادرآوردم
درجاده هم چشمم زیارت نامه سرمی داد
ازجاده تاگلدسته چشمان ترآوردم
شب بودودیدم استجابت های گیسویی
تاروبه این خاک شقایق پرورآوردم
چشمم براوراق زیارت نامه بوداما
دست ازمدارکهکشان آن سوترآوردم
حس کرده ام بال کبوترهای گنبدرا
درحسرت پروازشان مشتی پرآوردم
ازچشم زخم روزگارآسوده ام بانو!
تاازتوحرزی خاصه برانگشترآوردم
چیزی شبیه یک سفرنامه است شعرمن
این تحفه رادرشامگاه آخرآوردم
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
آدرس کانال در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
زیرِ گوش دلم هزاران بار،
خواندم از عشق بر حذر باشد
خیرهسر یکنفس مرا نشنید،
حال بگذار خونجگر باشد
این لجوج، این صمیمی، این ساده،
خون نمیشد اگر، نمیفهمید
زود جا باز میکند در دل،
عشق هر قدر مختصر باشد
من و دل هر چه نابلد بودیم،
عشق در کارِ خویش وارد بود
من و دل را نخوانده از بر داشت،
تا نگاهش به دور و بر باشد
آمد و با خودش دلم را برد،
در دل کوچههای حیرانی
ماندهام با خودم: چرا آمد
او که میخواست رهگذر باشد؟
با بهار آمدی به دیدارم،
با بهار از کنارِ من رفتی
گل من! فرصت تماشایت
کاش میشد که بیشتر باشد
قول دادی که سال آینده
با بهاری دوباره، برگردی
سال آینده ما اگر باشیم،
سال آیندهای اگر باشد
سفرت خوش گل همیشه بهار!
با تو بودن معاصرِ من نیست
این خزانی، سرشتش اینگونه است:
بیتو بایست در سفر باشد
شُکر او که همیشه در همهحال
جای شکر عنایتش باقی است
عین شُکر است این که ابر بهار
چشمهایش همیشه تر باشد
ما که در کنج غربتی ابری
هی خبرهای داغ میشنویم
روزیِ صبحِ آسمانِ شما
قاصدکهای خوشخبر باشد
کلمات مرا نمیشنوی؟
دوست داری که بیصدا باشم؟
با تو بیواژه حرف خواهم زد،
باز گوشَت به من اگر باشد
تو زبان سکوت را بلدی،
بلدی بشنوی سکوت مرا
من سکوتم، تو بشنو و بگذار
گوش اهل زمانه کر باشد
#غزل 💔
#مبین_اردستانی
|فراخوان سراسری شعر مقاومت|
●محورها:
☑️ شهادت سیدحسن نصرالله
☑️ عملیات وعده صادق ۲
☑️ نماز جمعه نصر
مهلت ارسال آثار ۱۰ آبان ماه ۱۴۰۳
ارسال آثار در پیامرسان های سروش، ایتا، بله، روبیکا به نشانی:
@sher_moghavemat
✅ به ۵ نفر برگزیده هر محور جوایز ارزندهای اهدا میشود.
✅ اشعار برگزیده به زبان فارسی و عربی به چاپ خواهد رسید
(معاونت فرهنگی و تبلیغات سپاه)
29.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• شور فرات •
.
🟥 شاعر: #محمد_حسین_انصاری_نژاد
🟥 خواننده و آهنگساز: ساسان نوذری
🟥 تدوین و تصویرسازی: محمد عرب احمدی
⬛ کاری از مرکز فضای مجازی حقیق
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
39.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ
پیشکسوتان جهاد و مقاومت
.
📍خواننده: بهرام پاییز
📍آهنگساز: امیرحسین سمیعی
📍تنظیم کننده: آرمان مهربان
📍شاعر: #محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• روانشناس •
.
.
چقدر خستهام از قرصهای تکراری
چقدر از سر من دست برنمیداری
مباد ماه تو را هم شبی نظر بزند
اگر مرا با این قرصها بیازاری
نه این مسکّن خوابت مرا معالجه کرد
نه بوی گاوزبان از دکان عطاری
سؤال میکنی از من، کِی است اوّل ماه؟
که گل کند به جوابت جنون ادواری
شنیدهای که مسافر شدم به قایق ابر
نگو به خنده که در خواب یا که بیداری؟
نگو شمال به قول هواشناس ابریست
که سردرآورم از سمت جادهی ساری
به حوض سعدیه هم سکهای بیندازم
به این خوشم پسازآن ماجرا بهناچاری
زنی کنار من اینجا به حوض سعدیه بود
دو چشمدوخته با من به سقف گچکاری
چه دیده بود در اسلیمی مدور حوض
چه دیده بود در این نقشهای معماری
براش تا بخرم سینهریز ماه بگو
رد کدام جواهرفروش را داری
نپرس اسمش را با کسی نخواهم گفت
همان که رفت و رها کرد رسم دلداری
خودت بهجای من اصلاً بیا تصور کن
که شب به سعدیه بی او ستاره بشماری
چه سحر کرد مگر با لبان خوشترکیب
دمی که گفت به من خوانده درس معماری
و در حوالی ارگ کریمخان بی او
چه شکوهها که نکردم به حضرت باری
روانشناس خبر از گذار سال نگفت
به گوشم آنهمه تقویمهای دیواری
ببین که دغدغة عاقلانه هم دارم
بهپای این ننویس اختلال رفتاری
روانشناس جهان شماست غرق غبار
نفسنفس خفهام کو علاج بیماری
چرا به شهر من اینقدر کارتنخواباند
چرا به شهر شما کودکان سیگاری
چه کاسبان با نان حرام فربه شدند
چه تاجران با سوگندهای بازاری
به کوچه ریخت چرا باز صاحبخانه
همه وسایل همسایه را به آن خواری
مگر که دست خودش بود دست خالی او؟
بگو چگونه دهم شرح این گرفتاری؟
روانشناس! سرم گیج ازین تناقضهاست
که مات فلسفة هر تناقضم آری
کتابهای «هگل» کردهاند گیجترم
مرا تو بیخبر از «مارکس» هم نپنداری!
دو قرص ابر، فقط لای گریهام بگذار
که خوب میشوم از آن اگر تو بگذاری
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• موعودِ من •
.
.
باد آبان ماه، چین میاندازد به زلف بید مجنونها
باغ آشفتهست، لرز لرزان از سموم فصل، زیتونها
از کدامین سمت، دیشب آمد آخر این باد تبر بر دوش
پشت دیوار است، امشب آری باز خواهد زد شبیخونها
برگ آیینهست، هر ورق در باد ، آیات خداوند است
یعنی این مرگ است، عبرت ای انسان از این حال دگرگونها
سارها مصلوب، بر شیار تپههای الخلیل، افسوس
سیب لبنانی، شد لگدکوب جنون آل ملعونها
شیههی اسبیست، کوچههای مسجدالاقصی گل افشان است
صبح آدینه ست، میرسد موعود من از سمت زیتونها
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
🔴نفس تنگی
نه اینکه حرف نداریم و قلبمان سنگیاست
سکوت کردنمان از سر نفس تنگیاست
اگر به سوگ نشستیم، این نشستن ما
چنان دویدن راه هزار فرسنگیاست
مبارک است چنان نظم تازه دنیا
که بین گوش و صدا نیز ناهماهنگیاست
به چشمهای تو دنیا سیاه بود و جهان
نگاه دوخت به آن سو که چشمها «رنگی»است
غریبهایم به قدری برای صلح و حیات
که زنده ماندنمان هم جنایت جنگیاست
###
تو کشته میشوی و این من قلم در دست
دلش خوش است که این شعر «کار فرهنگی»است
#میلاد_حبیبی