ترکیببند زهرایی
.
.
۱
اینجا چقدر شعله وزیده است پشت در
باغ این چنین کبود که دیده است پشت در
در کوچههای هاشمی آتش شروع شد
یا هقهقی بریدهبریده است پشت در؟
بر مصحفی کبود هیاهوی شعلههاست
یا جبرئیل جامه دریده است پشت در
زنبیلی از ستاره و خرما به خاک ریخت
از نخل مهربان که خمیده است پشت در
تاریک شد مدینه، اذان بلال کو؟
تاریک شد که نعش سپیده است پشت در
با دست بسته غیرت حیدر چه میکند؟
در رقص شعله، فاتح خیبر چه میکند؟
۲
با هایوهوی و هلهله هیزم میآورند
سهم مدینه -قحطی گندم- میآورند
گم کرده بین بادیه ماه غدیر را
شبباورند و رو به توهّم میآورند
بر روضةالنبی صفی از شعله بستهاند
هی ذوالفقار را به تلاطم میآورند!
دارالشفای هر دو جهان شعلهور شده
هیزم برای دفعة چندم میآورند؟
یاللعجب! دو دست علی بسته، کفزنان
او را میان حیرت مردم میآورند
شب، برگی از صحیفة اسرار فاطمه است
سجادههای نافله سرشار فاطمه است
۳
شمشیرها کشیده، لگدها به در زدند
یعنی به باغ سورة طاها تبر زدند
پوشیده بود ابر کبودی مدینه را
در شعله، قمریان حرم بالوپر زدند
خونخواه کشتگان تو بودند یا علی!
بر تو هزار مرتبه زخم جگر زدند
یا فضه! یک ستارة کوچک شهید شد
با تازیانه تا به گلویش شرر زدند
خورشید دستبسته بهناگاه در خسوف
سیلی به ماه تا که از آن بیشتر زدند
بر محکمات سورة والشمس کافرند
بسیار طعنهها که به شقالقمر زدند
زخم بتول با جگر مرتضی چه کرد؟
روحالقُدُس ز غربت خیرالنسا چه کرد؟
۴
هر سو شعاع گنبد ماه تمام توست
در کوه و در درخت، شکوه قیام توست
در هر بهار زخم فدک تازه میشود
در هر گل محمدی آهنگ نام توست
چشمی که در جزیرة مجنون به خون نشست
دیگر شهید گمشدة صبح و شام توست
وقت نماز شب که دل آهسته بشکند
سوگند میخورم که به طوف مقام توست
بین دعای ندبة چشمم ظهور کیست؟
دستی به تیغ شعلهور انتقام توست
ترکیببند سوخت، دل من دونیم شد
در سینهام مدینهای امشب یتیم شد
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
بیدهای بیمجنون / انصارینژاد
امروز به نامه ی شاعربزرگ معاصر زنده یاد فریدون مشیری برخوردم.این نامه رادر۱۹سالگی ام،برایم فرستادند.
خاک برآن بزرگ خوش باد.
#معاونت_فرهنگی
🎥#ویدئو
شانزدهمین نشست شاعرانه #مدح_امیر
🎥 تماشا در آپارات بنیاد فرهنگی امامت:
📎محمد عابدی:
https://aparat.com/v/csp1f07
📎قدرت الله شفیعی:
https://aparat.com/v/hlv0ha7
📎مهدی رضایی:
https://aparat.com/v/yrrh45o
📎سید مصطفی عبداللهی:
https://aparat.com/v/suz9lh0
📎مجتبی تاجیک:
https://aparat.com/v/bthb303
📎محمدحسین انصاری نژاد:
https://aparat.com/v/astvnf8
📎اسماعیل شمس:
https://aparat.com/v/bbtd340
📎جواد جامی:
https://aparat.com/v/zily72i
📎محسن غلام حسینی:
https://aparat.com/v/jxz7590
📎محمود شریفی:
https://aparat.com/v/kjww674
📎جواد هاشمی:
https://aparat.com/v/rng6k3e
📎مجتبی خرسندی:
https://www.aparat.com/v/gka2rl7
🆔 @Bonyad_Emamat
جدا شدیم ز همصحبتان، خوش آن روزی
که بود دستهٔ گل را حسد به دستهٔ ما
#سلیم_تهرانی
@robaiiyat_takbait
.
.
بیا بیا تا که شعری برای ساحل بخوانیم
غروب دلتنگی اینجا دل ای دل ای دل بخوانیم
غروب در این حوالی دوباره بر تخته سنگی
ترانهای ایلیاتی به گوش ساحل بخوانیم
پرنده ای شامگاهی اگر سراسیمه رد شد
دو نیمه ماندست تا صبح، دو دور کامل بخوانیم
حدیث دیدم به دریا نگاه عین نماز ست
بیا که امشب همین جا از آن نوافل بخوانیم
هنوز کوتا سحرگاه ،نترس رد می شود ماه
از ین فریب ستاره بیا که غافل بخوانیم
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
بیدهای بیمجنون / انصارینژاد
امروز کتاب گرانقدر مدخل سبک هندی،باامضای نویسنده ی دقیقه یاب آن،دکتربهمن بنی هاشمی عزیز،نوازشگرچشم هایم شد.
ممنونم ازلطف سرشارحضرت دوست..
فهرست: ده شعر از زیباترین شعرها، در ستایش میرزا کوچک خان جنگلی - میدان آزادی
https://azadisq.com/mag/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C
• قصیده برف •
تقدیم به روح بلند میرزا کوچک خان جنگلی
.
.
برف آمده است تا غزلی تر بیاورد
با بیت بیت اشک مرا در بیاورد
لای پرند پشت سر هم قصیده ای
در این ردیف و قافیه بهتر بیاورد
قندیلی از یخ است بر آن قله تا مگر
در جشن خسروانه ای افسر بیاورد
یخ بسته بر درخت ،کلاغ و دریغ برف
جای کلاه رفته مگر سر بیاورد
مه در سواحل خزر آشوب می کند
در چشم تا که ولوله یکسر بیاورد
از فرق کوهپایه فرا رفت تا از آن
صدسینه ریز در طبق زر بیاورد
باران جرجر است که با کودکانگی
برفی به بام خانه ی هاجر بیاورد
پس کو پدربزرگ که چای و حماسه را
باقل قل بلند سماور بیاورد
تا با حدیث غیرت سردار جنگلی
از سینه شاهنامه ی دیگر بیاورد
انگار میرزا ست به جنگل ،خدا کند
در برف خیز حادثه لشکر بیاورد
گم می شود به جنگل کولاک تا مگر
در مه هزار مرد دلاور بیاورد
از جاده ی شمال کجا می برد مرا
تا از کدام ناحیه سر در بیاورد
آن سوی جاده وسعتی از توسکا به برف
باید از آن هرآینه خنجر بیاورد
شعری برای جنگ، در این شامگاه برف
با لحن عاشقانه ی قیصر بیاورد
شعری شبیه خلوت سلمان صریح و ناب
شعری سپید، مثل کبوتر بیاورد
شعری شبیه جنگل گیلان صبور و ژرف
با آن شکوه زمزمه پرور بیاورد
از ببرهای گم شده در شامگاه برف
با نقشبند خون صنوبر بیاورد
آری! خوش است آخر این شاهنامه نیز
خوشتر که این حماسه به آخر بیاورد
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a