🌸🍃
مُدام پرتِ تو بود
حواسم ...
بعد ها فهمیدم میانِ اینهمه آدم
حواسِ جمع میخواهد
دوست داشتنت
در عینِ نداشتنت ...
#مریم_قهرمانلو💕
@delneveshte313🦋
❣
میدانم دنیا قادر است آدمی را تا ناکجا غمگین کند
میدانم زندگی حسابگر است ؛
خوشیها را یکی درمیان و غصهها را دولا پهنا حساب میکند.
اما شادی با وجود همینهاست که شادی محسوب میشود!
تاریکی هرچند غریب؛ هرچقدر گسترده؛ ما را نسبت به نور ، قدردان بار میآورد...
این چشمِ ماست که تصمیم میگیرد.
چه به قصدِ دیدنِ نور ، چه به قصدِ پلک زدنهای بیهوده در تاریکی.
حالا اگر قصدت را به تافتهی نور بافته باشی
چیزی که در نهایت روشن میشود ، دلِ توست :)
#مریم_قهرمانلو 💕
@delneveshte313🍃
#آبان ☔️
هوایش غرق دلتنگیست
عطر تو را در مشت خود دارد
فهمیده خیلی دوستت دارم
هی پشت هم
با #عشق می بارد ...
#مریم_قهرمانلو💕
❣
کسی را نگه دار که بداند
ده ثانیه مانده به انفجار
کدام سیم را قطع کند
که قصه نمیرد و از دست نرود ...
کسی را انتخاب کن که اسلحه اش قبل از شلیک قفل میکند
و خنجرش از شدت بی تجربگی بریدن بلد نباشد !
از همان هایی که ذوقِ چای عصرِ کنارِ پنجره را داشته باشد
حتی حوصله ی بیحوصلگی هایت و دلشوره های وقت و بی وقتت را ...
آدم باید تا وقتی که جانی مانده برای عزیزم گفتن و جانم شنیدن ،
کسی را پیدا کند که بلد باشد کجا و چه وقت
دوستت دارم گفتناش بغل هم داشته باشد ...
که زندگی با دوستت دارم های بغل دار بیشتر میچسبد ...
#مریم_قهرمانلو
@delneveshte313❤️🍃
🍃🌱
همیشه کنجِ خیالی
نه بودنی، نه وصالی
چگونه از تو بگویم
که آرزوی محالی
تو را صدا زدم اما
نه جانمی نه صدایی
بگو به رَغْمِ نبودت
چگونه دلبرِ مایی .. ؟!
#مریم_قهرمانلو🍃
@delneveshte313💕
💕
داشتم در خیابان راه میرفتم
که یک ماشین با صدای خیلی بلندِ موزیکاش مرا از کنارِ خیابان گرفت!!
و پرت کرد تووی خاطرات
یادم آمد چقدر ندارمت...
به گمانم آن ماشین
عاشق آزاری داشت!
راه میافتاد در خیابانها
و دلتنگی پخش میکرد
لعنتی...
#مریم_قهرمانلو
@delneveshte313🌱
♥️
پیرمرد داشت با موبایلش حرف میزد. گل از گلش شکفته بود. من که از کنارش رد شدم داشت میگفت: «خیلی ممنون، خدا احوالتو بپرسه.»
باورت میشه؟ چه عبارت بکری؛ چه تمنای لطیفی؛ چه تعارف نغزی!
مثلا خدا بهت بگه چطوری بندهی من؟ روبهراهی؟ روبهرشدی؟ کم و کسری که نداری؟ ها؟
آخ آخ، میشه یعنی؟
#مریم_قهرمانلو
@delneveshte313🌱
بیا این #جمعه ،
همه چیز را از اول شروع کنیم ...
بیا مرا ببر
آنجا که بودنت تمام نمیشود ...
آنجا که سرت را پایین انداختی
و خندیدی ، چای سرد شد ، بهار پیچید
و عشق اتفاق افتاد ...
بیا برویم آنجا که بغل دارد ،
شعر دارد ، انار دارد ...
اگر نیایی ، جمعه همان زخمی است
که همه ی نیامدنت ، نبودنت ، ندیدنت ، چرک میکند در آن ، به قصدِ کشت ...
#مریم_قهرمانلو
@delneveshte313🌱
بیا این #جمعه ،
همه چیز را از اول شروع کنیم ...
بیا مرا ببر
آنجا که بودنت تمام نمیشود ...
آنجا که سرت را پایین انداختی
و خندیدی ، چای سرد شد ، بهار پیچید
و عشق اتفاق افتاد ...
بیا برویم آنجا که بغل دارد ،
شعر دارد ، انار دارد ...
اگر نیایی ، جمعه همان زخمی است
که همه ی نیامدنت ، نبودنت ، ندیدنت ، چرک میکند در آن ، به قصدِ کشت ...
#مریم_قهرمانلو
@delneveshte313🌸🌿
کسی را نگه دار که بداند ده ثانیه مانده به انفجار؛ کدام سیم را قطع کند که قصه نمیرد و از دست نرود.
کسی را انتخاب کن که اسلحه اش قبل از شلیک قفل میکند و خنجرش از شدت بی تجربگی بریدن بلد نباشد
از همان هایی که ذوقِ چای عصرِ کنارِ پنجره را داشته باشد.
حتی حوصله ی بیحوصلگی هایت و دلشوره های وقت و بی وقتت را.
آدم باید تا وقتی که جانی مانده برای عزیزم گفتن و جانم شنیدن، کسی را پیدا کند که بلد باشد کجا و چه وقت دوستت دارم گفتناش بغل هم داشته باشد،
که زندگی با دوستت دارم های بغل دار بیشتر میچسبد...
#مریم_قهرمانلو
@delneveshte313